نور معرفت
در گزارش نور معرفت مطرح شد؛

فلسفه اسلامی می تواند به حل مسائل اسلام کمک نماید

فلسفه اسلامی می تواند به حل مسائل اسلام کمک نماید

نجفقلی حبیبی اظهار داشت: یکی از جهات فلسفه اسلامی، پرداختن مستقیم یا غیر مستقیم به مباحث عقلی محض برمبنای مباحث اسلامی و دیدگاه های اسلامی است.



خبرگزاری مهر -گروه دین و آئین-نگار احدپور اقبلاغ: فردا ۲۷ آبان روز جهانی فلسفه است. یونسکو با گرامیداشت روز جهانی فلسفه هر ساله، در پنجشنبه سوم نوامبر، ارزش ماندگار فلسفه را برای توسعه اندیشه بشری، برای هر فرهنگ و برای هر شخص برجسته می کند. فلسفه یک رشته الهام بخش و همین طور یک تمرین روزمره است که می تواند جوامع را متحول کند. فلسفه با امکان کشف تنوع جریان های فکری در جهان، گفتگوی بین فرهنگی را تحریک می کند. فلسفه با بیدار کردن ذهن برای انجام تفکر و تقابل مستدل نظرات، به ساختن جامعه ای با مدارا و محترمانه تر کمک می نماید. بدین سبب با ایجاد شرایط فکری برای تغییر، به درک و پاسخ به چالش های مهم معاصر کمک می نماید.
در متون دینی اسلام به وضوح مضامین بسیاری درباره خدا، جهان و انسان وجود دارد که هر چند به زبان فلسفی بیان نشده اند، اما می توان آنها را بصورت فلسفی تقریر کرد و از آنها برای پدید آوردن اصول و نظریات فلسفی جدید استفاده نمود. فلسفه ای که با بهره بردن از معارف اسلامی ایجاد می شود، باید در مقام تأسیس، تبیین و داوری به ملاک ها و موازین روش شناختی عقلی تن بسپارد. چنین فلسفه ای تنها در صورتی معقول و مقبول تلقی می شود که از بوته داوری عقلی سرفراز بیرون آید. از طرف دیگر آشنایی با آرا فیلسوفان مسلمان، بررسی سیر تحولات آن و مقایسه آن با آرا فلاسفه یونان نشان میدهد فلسفه اسلامی در تاریخ فلسفه و در جهان اسلام تحقق یافته است. به مناسبت فرارسیدن روز جهانی فلسفه و برای تبیین جایگاه و نقش فلسفه در علوم اسلامی با نجفقلی حبیبی پژوهشگر فلسفه اسلامی به گفتگو نشستیم که در ادامه حاصل آنرا می خوانید:
نقش برجسته فلسفه در علوم اسلامی
نجفقلی حبیبی، پژوهشگر فلسفه اسلامی در گفتگو با خبرنگار مهر با اعلان اینکه آن چه بعنوان فلسفه نامیده می شود، تلاشی است که فیلسوفان برای دست یابی به آن حقایق و گزاره های واقعی انجام می دهند و گاهی به آن حقایق نائل می گردند و گاهی نائل نمی شوند و گاهی دو نظر کاملاً مخالف دارند. در هر صورت تلاش آنها چون برای کشف حقیقت است، در قلمرو فلسفه جای می گیرد. گرچه هر تلاشی به نتیجه مورد نظر منتهی نمی گردد و دلیل آن اختلافاتی است که در آرا فلاسفه وجود دارد. چنان که در فقه نیز بین فتاوی اختلافاتی وجود دارد و حتی گاهی دو فتوا با یکدیگر متباین هستند و در یکی فتوای به وجوب داده شده و در دیگری فتوای به حرمت؛ اما همه این فتاوی فقه و فقاهت به شمار می آیند. بنا بر تعریفی که ما ارائه کردیم، فلسفه تلاشی است برای شناخت حقیقت، چه در زمینه نظر و حکمت نظری و چه در زمینه عمل و حکمت عملی، اما این بدان معنا نیست که هر آن چه در فلسفه ارائه می شود درست و مطابق با حق است. حتی اگر دو نظریه فلسفی کاملاً متباین با هم باشند، بطورمثال در یک نظریه ثابت شده باشد که العیاذبالله خدا وجود ندارد و در نظریه دیگر خداوند با صفات کمال و جلالش ثابت شده باشد، هر دو نظریه فلسفی هستند؛ منتها یکی فلسفه الحادی و دیگری فلسفه الهی. چون هر دو تلاشی است برای شناخت. اما در یکی از آن دو نظریه، حقیقت به دست نیامده و بجای برهان، مغالطه صورت گرفته است.
ضرورت بازشناسی اصطلاحات مختلف فلسفه و دین
وی عنوان کرد: آگاهی به اصطلاحات دین و فلسفه موجب می شود که ما وقتی سخن از دین می گوئیم متوجه باشیم که دین با چه معنایی مد نظر ماست و دین را با کدام یک از اصطلاحات آن مورد بحث قرار می دهیم. یا وقتی از فلسفه سخن می گوئیم و می خواهیم رابطه آنرا با دین بشناسیم، متوجه باشیم که فلسفه با کدام معنا منظور ماست. آیا فلسفه به مفهوم عامی که شامل فیزیک، شیمی، ریاضیات و موسیقی نیز می شود منظور نظر ماست و می خواهیم رابطه آنرا با دین بازشناسیم، یا آن که منظور ما فلسفه به مفهوم دیگری است.
حبیبی اشاره کرد: توجه به اصطلاحات گوناگونی که برای تعدادی از علوم و همچون فلسفه و هم چنین برای دین وجود دارد در بحث های نظری لازم و بسیار مفید می باشد. می توان ادعا کرد بیش از نیمی از اختلافات صاحب نظران در علوم، به ویژه علومی که از مفاهیم انتزاعی بحث می کنند، به مغالطه بین اصطلاحات و خلط بین معانی ای که واژگانی چون فلسفه یا دین به اشتراک لفظی دلالت بر آنها دارند، برگشت می کند و این ادعا که بیشتر آن اختلافات ناشی از مغالطه در مشترک لفظی است گزاف نیست. یعنی کسی چیزی را به یک معنا اثبات می کند و دیگری همان چیز را به معنایی دیگر نفی می کند و به واقع اختلاف اساسی بین آن دو وجود ندارد و اختلاف میان آنها لفظی است. پس وقتی ما مشاهده می نماییم که دو نفر در امور انتزاعی اختلاف دارند و یکی امری را اثبات می کند و دیگری آنرا نفی می کند، نباید بپنداریم که اختلاف آنها واقعی است، بلکه باید توجه داشته باشیم که ممکنست آنکه درصدد اثبات چیزی برآمده برای آن معنایی را در نظر گرفته و کسی که آن چیز را نفی می کند، معنای دومی را برای آن در نظر گرفته باشد و چه بسا هر دو نظریه صحیح باشند.
نقش برجسته فلسفه در علوم اسلامی
این پژوهشگر فلسفه اظهار داشت: یکی از خاصیت های برجسته و بهادار انسان و یکی از ممیّزات او تعقل است و نمی گردد باب تعقل را مسدود کرد؛ البته باید با اهتمام و تلاش عقلانی از اشتباهات مباحث عقلی و فلسفی کاست. کسانی می توانند اشتباهات فلاسفه گذشته را دفع کنند که خود تعمق بیشتری در فلسفه داشته باشند و با خودداری از بحث فلسفی و فرار از فلسفه مشکلی رفع نمی گردد.
یکی از جهات فلسفه اسلامی، پرداختن مستقیم یا غیر مستقیم به مباحث عقلی محض برمبنای مباحث اسلامی و دیدگاه های اسلامی است
وی اشاره کرد: امروزه در زمینه دین، اعتقادات و باورها که اساس زندگی انسان را می سازند و نیز ارزش ها که پایه و چارچوب رفتار انسان هستند، سخت مورد هجمه مکاتب الحادی قرار گرفته اند و پایه و اساس آنها سخت متزلزل گشته است. کار به جایی رسیده که اساس و مبنای ارزش ها را قرارداد یا احساسات می دانند که بر این اساس، کاخ ارزش های انسانی و ارزش هایی که ادیان مروّج آن بوده اند فرو می ریزد. حالا در پی لطمه های جدی ای که متوجه اعتقادات، باورها و ارزش ها شده، بایسته است که تلاشی عمیق، همه جانبه و عقلانی برای احیای باورها و ارزش های الهی و استواری بخشیدن به پایه های آن باورها و ارزش ها صورت پذیرد. این مهم جز با ارائه مباحث عمیق فلسفی محقق نمی گردد. با تلاش عقلانی و فلسفی می توان به شبهات تهدید کننده باورها و ارزش های الهی پاسخ گفت. نمی توان با این ادعا که بحث فلسفی ممنوع می باشد، شانه از زیر بار این مسئولیت خطیر خالی کرد. بالاخره چه کسی و با چه متدی می تواند به آن اشکالات پاسخ گوید؟
وی عنوان کرد: با اشاره به این که فلسفه اسلامی به تبیین مباحث، عقاید و دیدگاه های مسلمین می پردازد، اظهار داشت: عموماً فلاسفه بزرگ اسلامی همچون ابن سینا، ملاصدرا و دیگران، در بحث هایشان به بحث های اسلامی خالص پرداختند، بعنوان مثال تفسیر سوره های قرآن توسط ملاصدرا که یک مجموعه عظیم تفسیری است و همین طور تفسیر برخی سوره ها همچون توحید، ناس، فلق و تعدادی از آیات قرآن کریم توسط این سینا، حکایت از این امر دارد که به هر حال چون مسلمان بودند، در بحث هایشان طوری بحث می کنند که مسائل اسلامی در زمینه عقیده، همچون اعتقاد به خداوند، معاد و آخرت، و.. بسیار در بحث هایشان دیده می شود.
فلسفه اسلامی می تواند به حل معضلات اسلام کمک کند
این استاد دانشگاه اشاره کرد: فلسفه اسلامی می تواند به حل مسائل اسلام کمک نماید، بعنوان مثال ابن سینا در ارتباط با معاد بحث های مفصلی دارد، هرچند که بگفته وی من به معاد عقلی معتقدم و نه به معاد جسمانی و… درباب مباحث خانواده، ازدواج و طلاق، علیت، فواید و چرایی هریک نیز بحث های عمیق و مفصلی دارد، حتی درباب معاملات، بحث هایی را ارائه می کند، همچون چرایی حرمت ربا در اسلام و.. بحث های فلسفی می کند.
وی اضافه کرد: حل معضلات اندیشه اسلامی، یکی از مطالبی است که فلسفه اسلامی تعقیب می کند که بالاترین درجه آن؛ در باب توحید است، ابن سینا در این خصوص، به تفسیر سوره توحید پرداخته و ملاصدرا نیز اقدامات فراوانی داشته است، در حقیقت این مبحث علاوه بر این که یک بحث اسلامی است، بحث فلسفی هم هست.
حبیبی با اعلان اینکه یکی از وظایف فلاسفه اسلامی تبیین مبانی اسلامی در زمینه عقیده است، اظهار داشت: ابن سینا در آخر کتاب الهیات شفا، به تعدادی از احکام هم پرداخته همچون ربا، قمار، خانواده و… اشاره و به تعبیر فلسفی از آنها می کند و بیان چرایی این احکام در شریعت می پردازد. حتی درباب این که پیامبر اکرم (ص) چه تمهیدی اندیشیده به جهت اینکه دین اسلام بعد از سال ها باقی بماند، به تبیین نکاتی می پردازد. ابن سینا بهترین توجیهات را برای این مسئله بیان می کند. همین طور برای مسئله نماز که یک رکن رکین و عامل بقای اسلام است و برخی احکام دیگر نیز تحلیل هایی را بیان می کند.
وی اشاره کرد: در مجموع فلاسفه اسلامی در باب مسائل مبنایی در تحلیل و اثبات و رفع ابهامات و شبهاتی که ممکنست وارد شود، به اثبات مبانی می پردازند. یکی از جهات فلسفه اسلامی، پرداختن مستقیم یا غیر مستقیم به مباحث عقلی محض برمبنای مباحث اسلامی و دیدگاه های اسلامی است.

1400/08/26
11:09:39
5.0 / 5
580
مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۵ بعلاوه ۵
نور معرفت

nooremarefat.ir - مالکیت معنوی سایت نور معرفت متعلق به مالکین آن می باشد