نور معرفت
حجت الاسلام شیرازی در گفتگوی تفصیلی با مهر مطرح كرد؛

سیره شهیدسلیمانی تفسیر ناب ولایتمداری است

سیره شهیدسلیمانی تفسیر ناب ولایتمداری است

به گزارش نور معرفت نماینده پیشین ولی فقیه در سپاه قدس، سردار سلیمانی را از بزرگ ترین اولیاء الله در عصر کنونی دانست و اظهار داشت: راز محبوبیت حاج قاسم را می توان در سیره و سلوک معنوی ایشان دنبال کرد.



خبرگزاری مهر، دین و آئین، فاطمه علی آبادی: سردار شهید حاج قاسم سلیمانی نمونه برجسته ای از تربیت شدگان مکتب اسلام و انقلاب بود، برای همین سیره علمی و معنوی این شهید والامقام می تواند درس زندگی برای انسان ها باشد تا با الگوگیری از سیره ایشان طوری زندگی کنند که همچون حاج قاسم مورد خطاب ولایت فقیه قرار گرفته و آنان را تربیت شدگان اسلام و مکتب امام خمینی (ره) معرفی کنند.
سلوک رفتاری حاج قاسم سراسر معنویت و گرایش به دعا و نجوای الهی، ارادت به ائمه اطهار (ع)، اخلاص، خشوع و خضوع و در یک کلمه رفتار مومنانه است. ایشان با مجاهدت های شبانه روزی که داشت تنها به دنبال قرب الهی بود و این هدف را در خدمت کردن به مردم و نجات مظلومان از یوغ استعمارگران و ظالمان جستجو می کرد. برای همین دنیا در منظر این شهید والامقام بسیار کوچک و بی ارزش بود.
ثبت و انتشار سیره و سلوک شهید سلیمانی از زبان نیروی های سپاه سرافراز قدس یکی از ضروریاتی است که لازم است به صورت جدی دنبال شود، بر همین مبنا در نخستین سالگرد شهادت سردار بزرگ اسلام سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی بر آن شدیم تا بخشی از سیره و سلوک معنوی این شهید والامقام را در گفتگو با حجت الاسلام والمسلمین علی شیرازی نماینده پیشین ولی فقیه در سپاه قدس واکاوی نماییم که در ادامه می خوانید:
یکی از امتیازات شهید سلیمانی، اخلاص، ایمان و اعتقاد بود و جان خویش را در راه همین اعتقادات فدا کرد؛ از اخلاص، ایمان و باورهای اعتقادی سردار برایمان بگویید:
انسان معتقد به خدا و قیامت هیچگاه از مرگ نمی ترسد، از دشمن نمی هراسد و تنها از خداوند متعال می ترسد، برای همین همه کارهای خویش را تنها برای کسب رضای الهی انجام می دهد؛ هرچقدر ایمان ها به خدا و قیامت ضعیف باشد عمل برای دیگران و مطابق با خواسته های نفسانی خواهد بود.
وقتی زندگی حاج قاسم سلیمانی را از دوران جنگ تا لحظه شهادت نگاه می نماییم، می بینیم ایشان حتی یک مرتبه هم خویش را مطرح نکرد، چون منیتی نداشت که به دنبال مطرح شدن باشد و در دوران جنگ حتی در سوریه و عراق بیشتر دیگران را مطرح می کرد، حتی در انتهای عمر وصیت کرد تا او را کنار شهید یوسف اللهی دفن کنند، چون می خواست یوسف اللهی پررنگ و خود کمرنگ شود؛ همه این خصوصیت های اخلاقی نشأت گرفته از اخلاص، اعتقاد و خداباوری سردار سلیمانی به خدا و قیامت بود.
بنده هیچگاه از زبان سردار سلیمانی نشنیدم که بگوید اگر من در جنگ ۳۳ روزه نبودم آن جنگ پیروز نمی شد، یا هیچگاه ندیدم بگوید اگر من در سوریه نبودم آن کشور در مقابل داعش شکست می خورد، یک مرتبه هم نگفت من به مردم مظلوم فلسطین کمک کردم در حالیکه مقام معظم رهبری فرمودند: حاج قاسم دست فلسطینی ها را پر کرد؛ هیچگاه کسی نشنید که حاج قاسم بگوید من به مردم فلسطین و سوریه همینطور حشد الشعبی عراق کمک کردم. با این که نقش سردار در جبهه مقاومت نقشی انکار ناپذیر بود. سردار سلیمانی هر کاری که انجام می داد تنها برای کسب رضای الهی بود.
از حالات معنوی ایشان در عبادات و مناجات هایی که داشتند برایمان بفرمائید؟ چگونه و با چه حالی در محضر خدا حاضر می شد؟ آیا شما خاطره ای در این خصوص دارید؟
جلسه انس با خدا هیچ زمانی علنی نیست؛ اما شهید حاج قاسم سلیمانی سحرخیز و اهل نیایش شبانه و نماز شب بود، ایشان خیلی کم می خوابید و روزی که کار داشت شاید بیشتر از دو ساعت نمی خوابید. معمولاً از ساعت ۳ نیمه شب بیدار می شد، از خانه بیرون می آمد و بعد انجام ورزش صبحگاهی مانند کوه پیمایی و شنا پیش از ساعت ۷ بامداد قبل از آغاز رسمی ساعت کاری در اداره حاضر می شد.
شهید حاج قاسم سلیمانی سحرخیز و اهل نیایش شبانه و نماز شب بود، ایشان خیلی کم می خوابید و روزی که کار داشت شاید بیشتر از دو ساعت نمی خوابید.
حالات معنوی حاج قاسم در جلسات مذهبی خانگی و عمومی که برگزار می کرد متفاوت بود؛ بعضی ها شاید در جلسات عمومی برای خودنمایی به تضرع و زاری بپردازند اما سردار سلیمانی در جلساتی که معمولاً جمعه ها با حضور خانواده در خانه برگزار می کرد و یک روضه خانگی بود، وقتی مداح آغاز به روضه خوانی می کرد سردار با صدای بلند گریه می کرد و اشک می ریخت.
حاج قاسم ارتباطش با خدای متعال قوی بود، با این که در میدان جنگ محکم و استوار بود و با تمام وجود ضد دشمن می جنگید اما در ارتباط با پروردگار، اولیای الهی و دوستان خدا رقیق القلب و مهربان بود، تواضع و مهربانی ایشان در مقابل والدین، خانواده و فرزندان شهدا بسیار دیدنی و درس آموز بود.
سردار سلیمانی برای رسیدن به این مقام و شأن بسیار تلاش کرد، ۴۰ سال درب خانه شهدا دوید و از فرزندان شهدا ملتمسانه خواست برای شهادتش دعا کنند و این به معنای آن نیست که ایشان نخواهد به تکلیف عمل کند بلکه مقصود تمنای مرگ سرخ است. حاج قاسم شهادت را عالی ترین رفتن می دانست و همواره تلاش می کرد بهترین روش را انتخاب نماید. کسی می تواند به مقام شهادت دست پیدا کند که ارتباطش با خدا محکم و معنویاتش قوی باشد، اهل تضرع، نیایش و توسل باشد، از قرائت قرآن غفلت نکند و اهل رشد رفتار عملی و معنوی باشد، حاج قاسم همه این خصوصیات را دارا بود.
در میان فرمایشات صحبت از روضه های خانگی و جلسات عمومی داشتید، از هیئت داری و عزاداری های سردار در مجالس خاندان (ع) برایمان بفرمائید، به کدام یک از ائمه معصومین (ع) ارادت ویژه ای داشت؟ در بحران ها به کدام یک از این بزرگان بیشتر توسل می کرد؟
شهید سلیمانی عصر جمعه یک برنامه هفتگی در منزل برگزار می کرد، گاهی ساعات برگزاری آن با گذر زمان در فصول مختلف فرق می کرد اما تقریباً یکی دو ساعت پیش از غروب آفتاب این مراسم برگزار می شد. در ابتدا این جلسه یک روحانی منبری به بیان مسائل دینی و احکام شرعی می پرداخت سپس مداح به مصیبت خوانی و عزاداری مشغول می شد؛ این هیئت دائمی بیشتر جنبه تربیتی برای خود و خانواده داشت که گاهی اوقات هم بنده و برخی دوستان در این مراسم شرکت می کردیم.
یک جلسه روضه خوانی دیگری هم داشت که سالیانه روز اربعین به صورت عمومی با حضور دوستان و همشهریان سردار در منزل ایشان برگزار می شد، که این اواخر این روضه را همزمان با روز اربعین در روستا و زادگاه خودش «قنات ملک» برگزار می کرد، هدفش هم این بود که یک کار تربیتی برای مردم زادگاهش انجام داده باشد. حاج قاسم منزل خودش را در کرمان به بیت الزهرا (س) تبدیل نموده بود، هر سال در روزهای فاطمیه حدود پنج شب در آنجا مراسم فاطمیه برگزار می شد و مردم کرمان در آن جلسه شرکت می کردند؛ حتی برخی دوستان دوران جنگ از شهرهای مختلف بندرعباس، تهران و … در این مراسم حضور می یافتند.
کسی می تواند به مقام شهادت دست پیدا کند که ارتباطش با خدا محکم و معنویاتش قوی باشد، اهل تضرع، نیایش و توسل باشد، از قرائت قرآن غفلت نکند و اهل رشد رفتار عملی و معنوی باشد، حاج قاسم همه این خصوصیات را دارا بود.
همچنین سردار حسینیه ای با عنوان حسینیه ثارالله در کرمان تأسیس کرد و این حسینیه محور برنامه های مذهبی و روضه ها بود، خصوصاً در روزهای محرم به مدت ده شب در این حسینیه مراسم عزاداری و روضه خوانی با حضور سخنرانان و مداحان کشوری برگزار می شد. البته همه این مراسم ها تنها بخشی از فعالیتهای هیأتی حاج قاسم بود اما آن چیزی که مهم تر از همه این امور است ارتباط دائمی ایشان با خاندان (ع) خصوصات حضرت زهرا (س) و امام حسین (ع) بود، سردار یک ارتباط دائمی با این حضرات بزرگوار داشت و زمانی که نام امام حسین (ع) و حضرت زهرا (س) را می شنید اشک از چشمانش جاری می شد؛ ارادت خاصی به خانم حضرت زهرا (س) داشت.
آیا از زیارت هایی که سردار در مشهد، سوریه و عراق داشت، خاطره ای دارید؟
وقتی همراه حاج قاسم برای زیارت به مشهد مقدس و عتبات عالیات مشرف می شدم بیشتر اوقات اگر مردم اجازه می دادند ایشان گوشه ای می رفت و می نشست با تضرع در محضر ائمه اطهار (ع) اشک می ریخت، التماس می کرد، سر به ضریح می سایید و به راز و نیاز می پرداخت؛ البته اگر کسی همراه ایشان بود بسیار معمولی رفتار می کرد.
معمولاً در حرم امام رضا (ع) به یکی از اتاق های خدام می رفت تا خلوتی پیدا کند و به مناجات مشغول شود. اگر هم شلوغ می شد و مردم به سمت ایشان هجوم می آوردند به طبقه دوم حرم امام رضا (ع) می رفت و در گوشه ای از تالار می نشست و به عبادت مشغول می شد. در زیارت قبور ائمه معصومین (ع) بیشتر گوشه نشین بود.
آرامش یکی از خصوصیت های مؤمن است؛ سردار سلیمانی سراسر آرامش و اطمینان بود این آرامش از کجا نشأت می گرفت؟ چگونه در سخت ترین بحران ها و دشواری ها آرام بود؟
الا بذکر الله تطمئن القلوب. حاج قاسم همیشه به یاد خدا بود برای همین هر کاری که او انجام می داد ذکر خدا و در جهت زنده کردن شعائر الهی بود. باید بگویم انسان با نگاه کردن به زندگی ایشان به یاد خدا می افتد چون که این شهید والامقام دائم الذکر بود، مدام صلوات می فرستاد و در جلسات، جمع دوستان و خانواده سفارش می کرد حداقل روزی صد صلوات به یاد همه شهدا فرستاده شود، خودش هم به هر آنچه می گفت عمل می کرد.
شهید سلیمانی با قرآن کریم مأنوس بود، زیاد قرآن تلاوت می کرد و اهل تدبر در آیات بود. هنگام تلاوت قرآن کریم به معانی آن توجه می کرد و برداشت های خودش را در گوشه قرآنی که داشت، می نوشت. کسی نبود که به آیات تدبر و توجه نداشته باشد حتی درمورد احادیث و دعاها هم چنین بود. انسان اگر اهل ذکر باشد و در آیات و روایات تدبر کند به آرامش می رسد.
در میدان جنگ هم چون غیر از خدا از کسی نمی ترسید آرامش داشت، در فرماندهی همه امور را رصد می کرد و به همه جهات از انجام عملیات گرفته تا غذا، آب، سلاح، استراحت رزمندگان و مداوای مجروحان توجه داشت. هیچ وقت نشد سردار سلیمانی حین عملیات و در مواجهه با بحران ها کنترل خویش را از دست بدهد و نتواند درست تصمیم بگیرد؛ هیچ بحرانی نتوانست ایشان را گرفتار مشکل کند برای همین در اوج بحران ها و مشکلات عاقلانه و مدبرانه تصمیم می گرفت.
سپهبد سلیمانی هیچگاه اخلاق را گم نکرد؛ مهمترین خصوصیت های اخلاقی سردار کدام است چگونه ایشان توانست این خصوصیت ها را کسب کند؟
بیش از ۴۰ سال حاج قاسم را می شناختم؛ بنده می گویم سردار سلیمانی از آن زمانی که من ایشان را شناختم در طول این سال ها مشغول خودسازی بود و روز به روز در راه رشد و تعالی پیشرفت می کرد؛ تواضع سردار سلیمانی یک تواضع خاصی بود با آن همه عظمتی که نزد مردم داشت. یاد ندارم در جایی مردم حاج قاسم را شناخته باشند، غوغا نکنند و از سر و گردن او بالا نروند. وقتی به فرودگاه یا شهرهای مختلف می رفتیم زن و مرد از هر جناح و دیدگاهی که بودند می خواستند با سردار دل ها عکس یادگاری بگیرند و قلبا به ایشان ابراز علاقه می کردند.
شهید سلیمانی با قرآن کریم مأنوس بود، زیاد قرآن تلاوت می کرد و اهل تدبر در آیات بود. هنگام تلاوت قرآن کریم به معانی آن توجه می کرد و برداشت های خودش را در گوشه قرآنی که داشت، می نوشت.
محال بود بنده به استانی بروم و مردم بدانند از سپاه قدس و در کنار حاج قاسم هستم و نگویند سلام ما را به سردار عزیزمان برسانید و پیشانی ایشان را از طرفمان ببوسید. این عشق به سردار سلیمانی روز به روز در قلب مردم شعله ورتر می شد و بارها با صحنه های مختلفی از این ابراز عشق روبرو می شدیم. خاطرم هست در یکی از جلسات که در دانشگاه امام حسین (ع) برگزار گردید پس از مراسم پاسداران به سمت سردار هجوم آوردند به حدی ازدحام شد که ما ترسیدیم حاج قاسم زیر دست و پا صدمه ببینند و به سرعت ایشان را از جمع خارج کردیم.
در میان جمع شهدا هم چنین بود. یک مرتبه جلسه ای برای خانواده شهدا برگزار کردیم تا سردار سلیمانی برای آن بزرگواران سخنرانی کنند، پس از جلسه خانواده بویژه فرزندان شهدا گرد حاج قاسم جمع شدند و ازدحام شدید شد، بعد جلسه حاجی به شوخی به من گفت شیرازی خدا بکشدت که منو آوردی اینجا، نزدیک بود منو به کشتن بدی؛ مردم قلبا عاشق حاج قاسم بودند و هستند.
معمولاً کسانی که خود ساخته نیستند با کمترین توجه و ابراز علاقه ای خودشان را گم می کنند، اما حاج قاسم یک مرتبه هم نخواست و نگفت که مردم برای من احترام قائل هستند. سردار سلیمانی به قدری تواضع داشت که اگر طلبه یا پدر شهیدی را می دید، محال بود و هیچگاه نشد که جلوتر از آنها راه برود. بارها شده بود بنده خودم را در بین جمع پنهان می کردم تا حاج قاسم اول وارد جلسه شود سپس من بروم، اما ایشان می ایستاد و صدایم می کرد تا ابتدا بنده وارد جلسه شوم بعد خودشان بیایند این در حالی بود که در دوران جنگ من جز نیروهای حاج قاسم بودم و بارها به ایشان گفته بوم که تا انتهای عمر خودم را نیروی شما می دانم.
عظمت و نورانیت حاج قاسم به قدری زیاد بود که انسان از دیدن او لذت می برد بارها شده بود کاری نداشتم اما به اتاق سردار می رفتم و می گفتم آمده ام تنها شما را ببینم و بروم؛ تنها انسان الهی که متصل به ملکوت است و ولایت به او عشق می ورزد می تواند چنین محبوب قلب ها شود، سردار اساسا مورد عنایت اولیای الهی بود چونکه مردم هر کسی را دوست نمی دارند؛ شهید سلیمانی از بزرگترین اولیاءالله در عصر کنونی بود.
در آخر اگر نکته ای هست بیان بفرمائید:
عشق حاج قاسم به ولایت و عشق حضرت آقا به حاج قاسم دیدنی بود، مخصوصاً در جلساتی که رهبر معظم انقلاب سردار سلیمانی را در آغوش می گرفتند و بازو و پیشانی ایشان را می بوسیدند این ارادت حضرت آقا به حاج قاسم نشأت گرفته از معنویت شهید سلیمانی بود. ما شهدای بسیاری داریم اما بنده ندیدم حضرت آقا بعد گذشت یک سال از شهادت هیچ شهیدی مانند حاج قاسم آرام نگیرند، یک سال از شهادت شهید سردار سلیمانی می گذرد اما معظم له همچنان نسبت به این شهید والامقام عشق می ورزند. مطمئن هستم ایشان در پنهان برای حاج قاسم اشک می ریزند و غصه دار و غمگین هستند.
همین عشق را هم در وجود حاج قاسم نسبت به رهبر معظم انقلاب می شد، مشاهده کرد. سردار عاشقانه برای حضرت آقا تلاش می کرد حتی بارها شده بود به جلسات علما و بزرگان می رفت و سفارش می کرد که همیشه پشتیبان ولایت باشند و از معظم له حمایت کنند و تاکید می کرد اگر عظمت رهبر معظم انقلاب حفظ شود اسلام و انقلاب باقی می ماند.
شهید سردار سلیمانی همواره به دنبال حفظ اسلام، انقلاب و مبانی فکری حضرت امام بود برای همین تلاش می کرد مردم از علما گرفته تا کوچک و بزرگ را به ولایت نزدیک کند چونکه اتصال به ولایت را فراهم شدن زمینه ظهور می دانست.


منبع:

1399/10/14
01:09:32
0.0 / 5
1078
مطلب را می پسندید؟
(0)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۷ بعلاوه ۱
نور معرفت

nooremarefat.ir - مالکیت معنوی سایت نور معرفت متعلق به مالکین آن می باشد