نور معرفت
جمعه های انتظار؛

بدون تلاش فكری و قلبی، حقیقت غیبت را نمی توان فهم كرد

بدون تلاش فكری و قلبی، حقیقت غیبت را نمی توان فهم كرد

نور معرفت: منظور از غیبت امام زمان این نیست كه حضرت جایی مخفی شده باشند، بلكه باید متوجّه بود كه حضرت غایب شده اند، نه مخفی.


به گزارش خبرنگارمهر، متن زیر قسمتی از كتاب «مبانی معرفتی مهدویّت» نوشته اصغر طاهرزاده است كه در ادامه می خوانید. به ما دستور داده اند كه امام خودرا بشناسیم و گفته اند كه امام شناسی از اصول دین است؛ یعنی ابتدا باید با فكر و تعقّل بدان رسید، همان گونه كه توحید و نبوّت را ابتدا با استدلال می پذیریم یعنی همان گونه كه برای وجود خداوند برهان داریم، برای امام شناسی هم برهان داریم. مسئله این است كه شناخت امام، یك شناخت معمولی نیست. از خود بپرسید: این چه شناختی است كه اگر نماز بخوانی، روزه بگیری، حج بروی؛ ولی نسبت به امام زمان خود معرفت نداشته باشی؛ دینداری تو زیر سؤال می رود؟! پس این شناخت، صرفاً شناخت اسمی و لفظی و خانوادگی نیست، بلكه شناخت یك مقام است. امام یك مقام است و سن و اسم حضرت نسبت به شناخت حقیقتشان بسیار فرع است. خیلی از سؤالاتی كه جوانان عزیز از ما دارند، به جهت این است كه تصوّر واقعی و صحیحی نسبت به امام ندارند. اگر ما بتوانیم به شكلی صحیح امام را به این نسل معرفی نماییم، اصلاً این سؤالات و این شك ها مطرح نمی گردد كه آیا امام زمان وجود دارند یا خیر؟ و اگر وجود دارند چرا این همه عمر می كنند و اصلاً چرا ظاهر نمی شوند؟ روش ما این نیست كه ثابت نماییم آیا امام زمان وجود دارند یا خیر؟ بلكه نحوه بودن امام را بیان می نماییم و توضیح می دهیم، آنگاه هر قلب مستعدی در خودش قبول می كند. البته انتظار نداشته باشید كه امام شناسی آسان باشد. نه توحیدشناسی و نبوّت شناسی و معادشناسی آسان است و نه امام شناسی و بنا هم نیست كه مسلمانان بطور سطحی متوجّه امور و مبانی دین باشند. مسلمان باید اندیشه اش بلند باشد و به حقایق بلند موجود درهستی برسد. امام واسطه فیض بین خدا و مخلوقات لازم ترین موضوع، درك و تصور صحیح از مقام امام زمان است و اگر تصور ما صحیح شد بسیاری مسائل بعدی خود به خود روشن می شود. در دعای شریف ندبه می خوانیم: «اَینَ السَّبَبُ الْمُتَّصِلُ بَینَ الْأرْضِ وَ السَّماءِ»؛ یعنی كجاست آن سببی كه بین زمین و آسمان عامل اتّصال مادون به مافوق است. این همان مفهوم واسطه فیض است؛ یعنی امام واسطه بین خدا و كلّ عالم هستی است و اگر متوجّه شویم كه امام یك حقیقت و یك مقامند در عالم، می رسیم به این كه حتّی ملائكه هم وجود خودرا از امام می گیرند. وقتی فهمیدیم امام واسطه فیض است و واسطه فیض بودن؛ یعنی از نظر حقیقت از همه موجودات حتّی از ملائكه مقرّب هم بالاتر است. برای این كه روشن شود معنای واسطه فیض بودن یعنی یك حقیقت، به این روایت كه در جوامع روایی فریقین از پیامبر اكرم نقل شده، توجّه كنید كه حضرت فرمودند: «كُنْتُ نَبِیاً وَ آدَمُ بَینَ الْماءِ وَ الطّین»[۱]؛ یعنی من نبی بودم و آدم بین آب و گل بود. همین طور در روایت از امیرالمؤمنین داریم كه حضرت فرمودند: «كُنْتُ وَصِیا وَ آدَمُ بَینَ الْماءِ وَ الطّین»[۲] یعنی من وصی پیامبر، بودم وقتی آدم هنوز در میان آب و گل بود. این دو روایت همدیگر را تاكید می كنند. باید مفهوم این روایات روشن شود تا بتوان فهمید امام یعنی چه؟ و امام زمان دوستی و توسّل به امام زمان یعنی چه؟ و این كه ما به وجود امام زمان زنده ایم چه مفهومی دارد؟ این كه پیامبر اكرم می فرمایند: «آدم هنوز به دنیا نیامده بود كه من پیامبر بودم»؛ منظور این است كه مقام حضرت پیش از خلقت عالم، وجود داشته است، پیش از این كه حضرت آدم خلق شود و نسل های متمادی به دنیا بیایند و بعد بدن و نفس پیامبر اكرم به دنیا بیاید، پیش از همه این ها مقام پیامبر اكرم وجود داشته است. مدلول این كه گفته می شود پیامبر اكرم یك مقام است، به همین مدلول است. و روایت دوم هم كه حضرت امیرالمؤمنین می فرمایند، خبر از همان نكته می دهد كه امام یك مقامی است فوق جسم و جسمانیات. از قول پیامبر اكرم نقل شده است كه فرموده اند: «شعبان ماه من است، پس روزه بدارید در این ماه برای محبّت پیغمبر خود»[۳] یعنی با انجام این دستور، به مقامی می رسیم كه محبّت پیامبر اكرم در قلبمان ایجاد می شود. این حالت را نمی توان با كتاب خواندن به دست آورد. با خواندن صد كتاب تاریخ اسلام و زندگی پیامبر نمی توان پیامبرشناس شد. چون پیامبر یك مقام است، برای نزدیكی به مقام رسول الله و دوست داشتن پیامبر باید ریاضت كشید، از نوع ریاضت هایی كه در ماه شعبان به ما دستور داده اند، مثل روزه و دعا و استغفار. همین طور در روایت آمده است كه با زحمت و ریاضت می توان امام زمان را رؤیت كرد، چون امام زمان یك مقام است. برای ارتباط با آن مقام باید توجّه جان انسان از دنیا و تعلّقات دنیایی قطع شود و به غیب نظر كند؛ یعنی اگر بخواهی بُعدی از ابعاد آن عصمت كل را دریابی، باید در بعدی از ابعاد، یك هم سنخی و هماهنگی با مقام عصمت در خود ایجاد كنی. این كه فرموده اند: «اگر چهل روز خالصانه بامداد كنی و قلب خودرا آماده نمایی، حضرت را می بینی»؛ به این معنا است كه اگر خودرا از هرگونه رذیلت خالص كردی و قلب را برای پذیرش حكم خدا آماده كردی و مقام انسانی ات از حدّ دنیا و جسم و خشم و شهوت بالا و بالا و بالاتر آمد روحت زلال می شود و به مقامی از كمال می رسد كه حضرت بر او نظر كند و انسان نیز ایشان را در منظر خود مشاهده نماید، و از این جاست كه سیر روح و تعالی آن انسان آغاز می شود، چون هدفش را پیدا كرده است. امامِ غایب و نه مخفی منظور از غیبت امام زمان این نیست كه حضرت جایی مخفی شده باشند، بلكه باید متوجّه بود كه حضرت غایب شده اند، نه مخفی. باید در مورد این دو مفهوم تأمل نماییم و مفهوم غایب را بفهمیم. متأسفانه بعضی ها مقام غیب امام را با مخفی كردن یكی گرفته اند و در معرفت نسبت به امام به اشتباهاتی گرفتار شده اند. درك این مقام به آسانی میسّر نیست، همانطور كه خود ائمه می فرمایند: «اَمْرُنا صَعْبٌ مُسْتَصْعَب»[۴] ؛ یعنی امر ما بسیار مشكل و رام ناشدنی است. و در جایی دیگر می فرمایند: «امر ما سرّ در سرّ است»[۵] یعنی امر ما سرّی است پنهان در سرّ ؛ پس باید با كمی تلاش آماده درك این مقام شد و بدون تلاشِ فكری و قلبی حقیقت سوژه به دست ما نمی آید. مخفی شدن؛ یعنی كسی این جا هست و در عرض ما هم هست، امّا مثلاً پشت دیوار پنهان شده است، ولی غایب بودن؛ یعنی كسی فوق هستی مادّی است، مثل ملائكه كه در غیب هستند و در مقامی بالاتر از عالم مادّه جای دارند. مقام غیب امام زمان به جهت واسطه فیض بودن حضرت است و هستی در قبضه مقام غیبی حضرت است و اساساً هر مرحله و مرتبه پایینی در قبضه مرتبه بالاترِ غیبی اش قرار دارد. برای روشن شدن واسطه فیض بودن حضرت باید بتوان اثبات كرد كه امام زمان از نظر درجه وجودی از تمام ملائكه مقرّب بالاتر است، امّا مخلوق خداست. به قول بزرگان «كُلُّ ما سِوَی الله» است؛ یعنی غیر از خدا هر چه در هستی، كمال شمرده می شود، همه در آن مقام جمع است و مراتب وجود در آن حضرت به صورت جامع وجود دارد.[۶] [۱] - «بحارالانوار»، ج ۱۶، ص ۴۰۳. [۲] - «عوالی الْلَآلی»، ج۴، ص۱۲۴. [۳] - «مفاتیح الجنان»، در فضیلت ماه شعبان. [۴] - «خصال»، ج۲، ص۶۲۴، ص۱۸۳. [۵] - «بحارالانوار»، ج۲، ص۷۱. یا «بصائرالدرجات»، ص۲۸. [۶] - حتما عنایت دارید كه جامعیت حضرت با وجود شخصی وی منافات ندارد، چون وجود او كلّی سِعِی است و نه یك كلّی مفهومی و انتزاعی.


منبع:

1398/07/05
13:55:04
5.0 / 5
4224
مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۲ بعلاوه ۲
نور معرفت

nooremarefat.ir - مالکیت معنوی سایت نور معرفت متعلق به مالکین آن می باشد