نور معرفت
یادداشتی از یحیی شعبانی؛

كرونا نشان داد سیاست مدتهاست جای خودرا به اقتصاد داده است

كرونا نشان داد سیاست مدتهاست جای خودرا به اقتصاد داده است

نور معرفت: ویروس كرونا به ما آگهی می دهد كه در جهان نولیبرال سیاست مدتهاست جای خودرا به اقتصاد داده است و باید تمام قد انتقام خود از اقتصاد را بستاند.


به گزارش نور معرفت به نقل از مهر، متن زیر یادداشتی از یحیی شعبانی، دانشجوی دكتری پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی است كه توسط گروه مطالعات فرهنگی و اجتماعی پژوهشگاه فضای مجازی تهیه شده است؛ حالا در میانه داستانی علمی تخیلی قرار داریم كه سویه تراژیك آن روزبه روز بیشتر می شود. وحشت، انزوا، بی اعتمادی و تردیدی كه ویروس كرونا با خود به همراه آورده است، سابقه ای در حیات زیسته خیلی از ما ندارد. زمانی استالین گفته بود «مرگ یك انسان تراژدی است، اما مرگ میلیون ها انسان فقط آمار است». آمارها هیچ وقت واقعیت فی نفسه پدیده ها را چنان كه باید و شاید منعكس نمی كنند، بلكه همواره ابزاری برای حكمرانی به شمار می روند. آرتور بولی (Arthur Bowley) كه از مهم ترین متخصصان علم آمار در ابتدای قرن بیستم است، زمانی اظهار داشته بود: «فهم آن چیزی كه آماردان می گوید نیازمند شناخت روش های جمع آوری و گردآوری دولت است». منظور مشخص بولی آن بود كه دینامیك درونیِ علم «آمار» و رویه هایی كه درون «دولت» بسط پیدا كرده اند از منطق یكسانی برخوردار می باشند. به عبارتی، دولت و آمار مفاهیمی یك ریخت (Isomorph) به شمار می روند. این یك ریختی را می توان در رفتار زبانی دو واژه آمار (Statistics) و دولت (State) به آسانی مشاهده كرد. چنان كه از ظاهر كلمه Statistics هویداست این كلمه هم ریشه با كلمه State است و هر دو در عبارت لاتین Status (وضع، حالت، موقعیت) ریشه دارند. شاید ترجمه این اصطلاح به «دولتیات» یا «علم الوضع» درست تر و دقیق تر باشد تا «آمار». باری، آمار همواره علمی سیاسی استراتژیك بوده است نه علمی كاشف از واقعیات فی نفسه. انزوا و ایزولاسیون در عصر جهانی سازی به نوبه خود پارادوكسی خنده دار به حساب می آید. عصری كه نوید برچیده شدنِ مرزها و دیوارهای سیاسی را با خود به همراه داشت، حالا هیچ سفارش ای به غیر از «درخانه ماندن» برای انسان ها ندارد. معنای اكید این سفارش ترسیم باردیگر مرزها است، نه تنها مرزهای سیاسی بلكه هر گونه مرزی. این سفارش كه از دهشت مرگ خبر می دهد نه تنها همسایه را از همسایه دور ساخته بلكه مرا هم با خودم غریبه كرده است. شستن چندین و چند باره دست ها در طول روز به خوبی گویای آن می باشد كه «من»، این آشناترین مفهوم دوران مدرن، دیگر آن بداهت دكارتی سابق را ندارد و می تواند مهم ترین خطر جهان را در خود پنهان كرده باشد. دكارت «من» («می اندیشم پس هستم») را نقطه ارشمیدسی جهان مدرن می دانست و قرار بود هر یقینی از بداهتِ این «من» حاصل شود. حالا این «من» به امری غریب و بیگانه تبدیل گشته است و همنوا با آرتور رمبو شاعر بزرگ فرانسوی می توان گفت «من، دیگری است». در میانه این داستان دهشتناك خبر می رسد كه جمهوری خلق چین بدون عرضه كردنِ یك «راه حل» نهایی پزشكی توانسته است گسترش ویروس را كنترل كند و از وضعیت اپیدمیك بیرون برود. در رسانه های جهانی شاهد بحث های فراوانی در این خصوص هستیم كه نوع حاكمیت و حكمرانی دولت چین امكان چنین موردی را فراهم آورده است. اما به نظر می آید این تمام ماجرا نیست. مهم ترین نكته و درسی كه می توان از ویروس كرونا آموخت اولویت امر سیاسی است. به نظر می آید ویروس كرونا مجدداً تقدم و اولویت امر سیاسی را اعاده كرده است. چنان كه می دانیم، اندیشه كلاسیك سیاست را ناخدای زورقی می دانست كه در دل دریاهای طوفان زده گرفتار است و باید آنرا هدایت كند؛ سیاست شرط قوام و دوام امور در جهان محسوب می شد. اما جهانی سازی، بخصوص در چهره نولیبرالیسم، به نفع سود بیشتر روزبه روز از اهمیت امر سیاسی در سپهر عمومی كاست. چنان به نظر می رسید كه زورق حیات به ساحل امن پساتاریخ رسیده است و دیگر نیاز چندانی به هیاهوی سیاست نیست. در این شرایط سیاست اولویت و اصالت خویش را به نفع اقتصاد از دست داد. اما كرونا بار دیگر نشان داد هیچ ساحل امنی وجود ندارد. رؤیای عصر بی سیاست به پایان رسیده است و سیاست دیگر نمی تواند مسئولیتش را به دیگری واگذارد و تابع او باقی بماند. سیاست نمی تواند بی قدرتی خودش را اعلام نماید و نقشی صرفاً تكنیكی و رگولاتوری ایفا نماید. ویروس كرونا به ما اخطار می دهد كه در جهان نولیبرال سیاست مدتهاست جای خویش را به اقتصاد داده است و باید تمام قد انتقام خود از اقتصاد را بستاند. نه با تانك می توان به جنگ ویروس رفت و نه با اوراق قرضه و سهام، تنها سیاست است كه می تواند از غرق شدن زورق حیات جلوگیری كند و جمعیتی برپا نماید. شعار نولیبرال ها «نظم خودجوش» بازار و امور بود و ویروس كرونا به آسانی نشان داده است كه از دل متافیزیكِ «نظم خودجوش» فقط و فقط فاجعه بیرون خواهد آمد پس زنده باد سیاست. در جهانی كه سیاست مدار «ذی نفع» اقتصاد است تنها می توان گفت «سیاست را از دست دولتمرد نجات دهد!»


منبع:

1399/01/10
13:49:48
5.0 / 5
3314
مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۹ بعلاوه ۵
نور معرفت

nooremarefat.ir - مالکیت معنوی سایت نور معرفت متعلق به مالکین آن می باشد