نور معرفت

رازهای حرز امام جواد (ع) محافظی معنوی در مقابل آفات و بلاها

رازهای حرز امام جواد (ع) محافظی معنوی در مقابل آفات و بلاها

به گزارش نور معرفت، حرز امام جواد (ع) دعایی منقول از امام نهم شیعیان، حضرت جواد الائمه (علیه السلام) است که به منظور دفع بلا، حفظ از چشم زخم و سحر و جادو، و افزایش رزق و برکت مورد استفاده قرار می گیرد.



به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ، حرز امام جواد (ع) که حاوی اسماء الهی و آیات قرآن است، در میان شیعیان از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده و به عنوان یک محافظ معنوی شناخته می شود. این جایگاه ویژه، نه تنها به علت انتساب آن به امام جواد (ع) است، بلکه به خاطر تأثیرات شگرفی است که در زندگی افراد داشته و دارد.
بنابر روایت ایمانور، در این مقاله، می خواهیم با نگاهی عمیق تر و جامع تر، به بررسی ابعاد مختلف حرز امام جواد (ع) بپردازیم. ابتدا، به تاریخچه این حرز شریف و جایگاه آن در متون دینی خواهیم پرداخت. سپس، محتوای حرز امام جواد (ع) را بررسی نموده و به درک بهتری از مفاهیم آن دست خواهیم یافت. در ادامه، فواید و خواص حرز را از منظر روایات و تجربیات بررسی می نماییم. سرانجام، به نحوه صحیح استفاده و نگهداری از حرز خواهیم پرداخت. هدف ما، عرضه یک منبع جامع و معتبر برای شناخت و استفاده از حرز امام جواد (ع) است. حرز امام جواد (ع) چیست؟
تعریف لغوی و اصطلاحی حرز
جهت روشن تر شدن موضوع مقاله به تعریف حرز در لغت و اصطلاح می پردازیم:
. حرز در لغت: در لغت حِرز یعنی جای مطمئن، بعبارت دیگر به جایی می گویند که چنان محصور و محکم باشد که اگر کسی بدان وارد شود از گزندها و خطرها مصون بماند. حرز به این مفهوم، به مفهوم محلّ امن و مطمئن جهت حفظ مال از دستبرد دیگران است؛ به این دلیل، هنگامی که چیزی را در جای مطمئنی می گذارند و بدین وسیله آنرا از دستبرد دیگران محفوظ می دارند، می گویند آنرا احراز کرده اند.[1]
. حرز در اصطلاح: نوشته ای در بردارنده ی اذکاری خاص برای دفع آفات و بلاها، مشابه با تعویذ و عُوذَه یا قسمی از آنست که با آداب شرع موافق باشد[2].
روایتی پیرامون صدور حرز امام جواد (ع)
حکیمه خاتون، از بانوان جلیل القدر خاندان امامت، در روایتی به شرح ماجرایی می پردازد که به صدور حرز امام جواد (ع) منتهی می شود. ایشان نقل می کند که بعد از ارتحال برادر گرامی شان، امام محمد تقی (ع)، به دیدار ام الفضل، همسر آن حضرت، شتافته و شاهد اندوه و بی قراری وی بوده اند. در اثنای گفتگو پیرامون فضائل اخلاقی و کرامات امام جواد (ع)، ام الفضل ماجرایی اعجاب انگیز را بازگو می کند:
ام الفضل اظهار می دارد که همیشه نسبت به امام جواد (ع) احساس حسادت داشته و از احتمال ازدواج مجدد ایشان ناخشنود بوده است. این دل نگرانی را بارها با پدرش، مأمون عباسی، در میان گذاشته و مأمون هم به وی سفارش به صبر و تحمل نموده، چونکه امام جواد (ع) از سلاله پاک پیامبر (ص) است.
در یکی از شب ها، زنی زیبا به منزل ایشان وارد شده و بعد از ادای سلام، خویش را همسر امام جواد (ع) و از نوادگان عمار یاسر معرفی می کند. این واقعه، حسادت ام الفضل را برانگیخته و او را به واکنش وامی دارد. وی در همان شب، به نزد پدرش، مأمون، رفته و در صورتیکه مأمون در حالت مستی به سر می برده، ماجرا را برای او بازگو می کند. ام الفضل، علاوه بر این، مدعی می شود که امام جواد (ع) به او، مأمون، عباس و فرزندان او دشنام می دهد.
مأمون که از شنیدن این سخنان به شدت خشمگین شده بود، شمشیر خویش را برداشته و سوگند یاد می کند که در همان لحظه به قتل امام جواد (ع) اقدام خواهد نمود. ام الفضل که از عواقب سخنان خود بیمناک شده بود، بدنبال مأمون روانه می شود تا از وقوع فاجعه جلوگیری نماید.
او مشاهده می کند که مأمون وارد خانه شده و در صورتیکه امام جواد (ع) در خواب به سر می برد، با شمشیر به ایشان حمله ور شده و بدن مبارکشان را قطعه قطعه می کند و سرانجام، سر از بدن جدا می سازد. ام الفضل و یاسر، خادم منزل، شاهد این صحنه دهشتناک بوده اند. بعد از این جنایت، مأمون در صورتیکه دهانش مانند شتر کف کرده بود، به منزل خود بازمی گردد. ام الفضل هم با پریشانی به خانه پدرش رفته و تا بامداد از شدت اضطراب به خواب نمی رود.
صبح روز بعد، ام الفضل به نزد مأمون رفته و او را درحال نماز می یابد. وی از مأمون می پرسد که آیا از جنایت شب گذشته آگاه است؟ مأمون اظهار بی اطلاعی می کند. ام الفضل شرح می دهد که مأمون شب گذشته به منزل امام جواد (ع) رفته و در صورتیکه ایشان در خواب بوده اند، با شمشیر بدنشان را قطعه قطعه کرده و سر از بدن جدا ساخته است.
مأمون با شنیدن این سخنان، بهت زده شده و یاسر را فرا می خواند و از او درباب صحت ادعای ام الفضل سوال می کند. یاسر هم صحت ماجرا را تایید می کند. مأمون با ابراز تاسف و پشیمانی، یاسر را مأمور می کند تا به سرعت به منزل امام جواد (ع) رفته و از وضعیت ایشان کسب اطلاع کند.
یاسر با شتاب به منزل امام جواد (ع) رفته و با شگفتی مشاهده می کند که آن حضرت در سلامت کامل، مشغول مسواک زدن هستند. یاسر که در صدد بررسی آثار جراحت بر بدن امام (ع) بوده، به بهانه تبرک، درخواست می کند تا پیراهن ایشان را به وی ببخشند. امام جواد الائمه (ع) با تبسمی معنادار، به یاسر می فرمایند که لباسی فاخرتر به او خواهند پوشاند، اما یاسر بر درخواست خود اصرار می ورزد. سرانجام، امام (ع) پیراهن خویش را درآورده و بدن مبارکشان را نمایان می سازند. یاسر با حیرت درمی یابد که هیچ اثری از زخم و جراحت بر بدن امام (ع) وجود ندارد.
مأمون بعد از اطلاع از این واقعه، به سجده افتاده و خداوند را سپاس می گوید که از خون امام جواد (ع) در امان مانده است. او به یاسر می گوید که آمدن ام الفضل و شکایت او را به خاطر دارد، اما رفتن به منزل امام جواد (ع) و برگشت خویش را به یاد نمی آورد. یاسر تاکید می کند که مأمون با شمشیر بطور مداوم به امام (ع) ضربه می زد و او و ام الفضل شاهد این صحنه بوده اند تا این که بدن امام (ع) را قطعه قطعه کرده و سر از بدن جدا ساخته است.
مأمون مجدداً خداوند را شکر کرده و به ام الفضل هشدار می دهد که اگر بعد از این برای شکایت از شوهرش به نزد او بیاید، او را به قتل خواهد رساند. سپس به یاسر دستور می دهد تا ده هزار دینار به همراه یک مرکب سواری به خدمت امام جواد (ع) برده و از ایشان بخواهد تا سوار بر آن مرکب به نزد او بیایند. همچنین، به یاسر مأموریت می دهد تا بزرگان، اشراف و فرماندهان نظامی را خبر کند تا ابتدا به دیدار امام جواد (ع) رفته و به ایشان سلام کنند و سپس همگی در معیت آن حضرت به نزد مأمون بیایند.
یاسر دستورات مأمون را اجرا می کند. امام جواد (ع) به یاسر می فرمایند: «ای یاسر، آیا این است آن عهدی که میان من و او بود؟» یاسر در پاسخ می گوید: ای پسر پیامبر، حالا وقت عتاب نیست. به حق محمد (ص) و علی (ع) سوگند، وی در آن هنگام در اثر مستی چیزی نمی فهمید.
اشرافی که به خدمت امام جواد (ع) حاضر شده بودند، همگی اجازه ورود یافتند، به جز عبدالله و حمزه، پسران حسن، که نزد مأمون از امام (ع) سعایت کرده بودند. سپس امام جواد (ع) سوار بر مرکب شده و به همراه آن جماعت به نزد مأمون رفتند.
مأمون پیشانی امام (ع) را بوسیده و ایشان را در صدر مجلس جای داد و دستور داد تا مردم هم در گوشه ای بنشینند. او پیوسته از امام (ع) عذرخواهی می کرد.
امام جواد (ع) فرمودند: «تو را نصیحتی می کنم، آنرا از من بشنو». مأمون عرض کرد: «بفرمایید».
امام (ع) فرمودند: «نوشیدن مسکرات را ترک کن». مأمون عرض کرد: «پسر عمویت فدای تو شود، البته که نصیحت شما را قبول کردم[3]».
در ادامه این روایت، در کتبی چون عیون المعجزات و مهج الدعوات آمده است که امام (ع) ضمن نصیحت به مأمون فرمودند که شب ها بیرون نرود؛ چونکه از مردم در رابطه با او ایمن نیست. ایشان همین طور اشاره فرمودند که دعایی در نزدشان است که مأمون می تواند بوسیله آن خویش را از شرور و بلاها حفظ کند، همان گونه که خداوند بوسیله آن، امام (ع) را در شب گذشته از شر مأمون نجات داد. امام (ع) تأکید فرمودند که اگر سپاه روم و تُرک و تمام مردم ضد مأمون جمع شوند، هیچ ضرری متوجه او نخواهد شد، اگر مایل باشد، آن دعا را برای او ارسال خواهند کرد تا بوسیله آن از تمامی آفات و بلیات محفوظ بماند.
مأمون با اشتیاق درخواست نمود تا امام (ع) آن دعا را با خط خودشان نوشته و برای او ارسال دارند. بعد از این دیدار، امام جواد (ع) به منزل خود بازگشتند و بامداد روز بعد، یاسر را فراخوانده و دعایی را که به حرز امام جواد (ع) معروف است، به او دادند و فرمودند تا آنرا به مأمون تحویل دهد:
«بسم الله الرحمن الرحیم، الحمدلله رب العالمین، یا نور یا برهان، یا مبین، یا منیر، یا رب اکفنی الشرور و آفات الدهور و اسالک النجاة یوم ینفخ فی الصور».
(سید بن طاوس در مهج الدعوات علاوه بر حرز مزبور حرز دیگری که طولانی است نقل کرده است[4]).
امام جواد (ع) دستوراتی در مورد طرز استفاده از آن به یاسر فرمودند تا به مأمون ابلاغ کند که لوله ای از نقره پاک برای آن بسازند و دعا را داخل آن گذارند و مأمون آنرا به بازوی خود ببندد. گفته می شود که مأمون با همراه داشتن آن حرز، همیشه در جنگ با رومیان فاتح می شد.
این روایت، علاوه بر بیان کرامات و مقامات معنوی امام جواد (ع)، به اهمیت و فضیلت حرز منسوب به ایشان هم اشاره دارد.
سندیت حرز امام جواد (ع)
حرز امام جواد (ع) در منابع مهم شیعی آمده است. همچون این منابع عبارتند از:
۱. مُهَج الدَّعَوات، سید ابن طاووس؛
۲. الاَمان مِنْ اَخْطار الاَسْفار و الاَزْمان، سید ابن طاووس؛
۳. بحار الانوار، علامه مجلسی؛
۴. الخرائج و الجرائح، قطب الدین راوَنْدی؛
۵. مُنْیَةِ الدَّاعِی وَ غُنْیَةِ الْوَاعِی، اثر علی بن عبدالصمد تمیمی؛
۶. عوالم العلوم و المعارف، عبدالله بحرانی اصفهانی؛
۷. عیون المعجزات ، حسین بن عبدالوهاب؛
۸. مدینة معاجز الائمه الاثنی عشر، سید هاشم بحرانی؛
۹. کتاب مُنْتَهَی الآمال، شیخ عباس قمی.
نکته قابل توجه اینکه علی بن عیسی اربلی، در کشف الغمة، این ماجرا را به دلایلی مانند عدم حضور مأمون در مدینه، ساختگی دانسته است[5]. علامه مجلسی با پذیرش این نقدها، اعتقاد دارد که به علت شهرت خبر، نمی توان آنرا رد کرد[6].
اصول و موازین نگارش حرز
حرز امام جواد (ع) که از معروف ترین، مشهورترین و معتبرترین حرزها می باشد، دارای آداب و شرایطی است که با رعایت آن میتوان از فواید آن بهره جست.
۱. این حرز (حرز کبیر) دارای خصوط و اعدادی است که باید عین همان نوشته شود؛
۲. در قدیم روی پوست آهو نوشته می شد اما اکنون بر روی کاغذی نوشته شود که تولید مسلمان باشد؛
۳. قلم و جوهری که استفاده می شود، تولید کشور مسلمان باشد؛
۴. فردی که آنرا می نویسد، با وضو و رو به قبله باشد؛
۵. روزی که نوشته می شود، قمر در عقرب نباشد؛
۶. حرز نوشته شده باید درون یک جعبه با جنس نقره قرار داده شود؛
۷. بر مبنای روایات موجود حرز امام جواد (ع) را باید روی بازوی راست بست؛
۸. قبل از استفاده از حرز امام جواد (ع) حتماً باید نماز مخصوص حرز به جا آورده شود.
محتوای حرز امام جواد (ع)
بنابر آن چه گفته شده است حرز امام جواد (ع) دو گونه است. حرز کبیر و حرز صغیر.
۱. حرز کبیر
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ إِلَی آخِرِهَا- أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَکُمْ ما فِی الْأَرْضِ وَ الْفُلْکَ تَجْرِی فِی الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَ یُمْسِکُ السَّماءَ أَنْ تَقَعَ عَلَی الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَؤُفٌ رَحِیمٌ اللَّهُمَّ أَنْتَ الْوَاحِدُ الْمَلِکُ [الدَّیَّانُ ] یَوْمَ الدِّینِ تَفْعَلُ مَا تَشَاءُ بِلَا مُغَالَبَةٍ وَ تُعْطِی مَنْ تَشَاءُ بِلَا مَنٍّ وَ تَفْعَلُ مَا تَشَاءُ وَ تَحْکُمُ مَا تُرِیدُ وَ تُدَاوِلُ الْأَیَّامَ بَیْنَ النَّاسِ وَ تُرَکِّبُهُمْ طَبَقاً عَنْ طَبَقٍ.
به نام خدای بخشنده مهربان سپاس خدایی را که آفریدگار عالم هاست، تا آخر سوره حمد. «آیا ندیده ای که خدا آن چه را در زمین است به نفع شما رام گردانید و کشتی ها در دریا به فرمان او روانند و آسمان را نگاه می دارد تا [مبادا] بر زمین فرو افتد مگر به اذن خودش. در واقع خداوند نسبت به مردم سخت رئوف و مهربان است». خدایا تو یگانه ای و مالک روز جزایی، هر آن چه خواهی انجام می دهی بدون مغلوب شدن از کسی و به کسی که بخواهی بدون منّت می بخشی و هر آن چه خواهی انجام می دهی و آنچه را که اراده کنی، حکم می کنی و روزگار را میان مردم می گردانی و آنان را بر احوال و حوادث مختلف می نشانی.
أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الْمَکْتُوبِ عَلَی سُرَادِقِ الْمَجْدِ وَ أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الْمَکْتُوبِ عَلَی سُرَادِقِ السَّرَائِرِ السَّابِقِ الْفَائِقِ الْحَسَنِ الْجَمِیلِ النَّضِیرِ رَبِّ الْمَلَائِکَةِ الثَّمَانِیَةِ وَ الْعَرْشِ الَّذِی لَا یَتَحَرَّکُ وَ أَسْأَلُکَ بِالْعَیْنِ الَّتِی لَا تَنَامُ وَ بِالْحَیَاةِ الَّتِی لَا تَمُوتُ وَ بِنُورِ وَجْهِکَ الَّذِی لَا یُطْفَأُ وَ بِالاسْمِ الْأَکْبَرِ الْأَکْبَرِ الْأَکْبَرِ وَ بِالاسْمِ الْأَعْظَمِ الْأَعْظَمِ الْأَعْظَمِ
الَّذِی هُوَ مُحِیطٌ بِمَلَکُوتِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ بِالاسْمِ الَّذِی أَشْرَقَتْ بِهِ الشَّمْسُ وَ أَضَاءَ بِهِ الْقَمَرُ وَ سُجِّرَتْ بِهِ الْبُحُورُ وَ نُصِبَتْ بِهِ الْجِبَالُ وَ بِالاسْمِ الَّذِی قَامَ بِهِ الْعَرْشُ وَ الْکُرْسِیُّ وَ بِاسْمِکَ الْمَکْتُوبِ عَلَی سُرَادِقِ الْعَرْشِ وَ بِالاسْمِ الْمَکْتُوبِ عَلَی سُرَادِقِ الْعَظَمَةِ وَ بِاسْمِکَ الْمَکْتُوبِ عَلَی سُرَادِقِ الْعَظَمَةِ وَ بِاسْمِکَ الْمَکْتُوبِ عَلَی سُرَادِقِ الْبَهَاءِ وَ بِاسْمِکَ الْمَکْتُوبِ عَلَی سُرَادِقِ الْقُدْرَةِ وَ بِاسْمِکَ الْعَزِیزِ وَ بِأَسْمَائِکَ الْمُقَدَّسَاتِ الْمُکَرَّمَاتِ الْمَخْزُونَاتِ فِی عِلْمِ الْغَیْبِ عِنْدَک .
درخواست می کنم از تو به حق اسمت که بر سراپرده بزرگی و شرافت نوشته شده است، و درخواست می کنم از تو به حق اسمت که بر سراپرده اسرار برتر و غالب و بلند مرتبه و نیکو و بسیار زیبا و با طراوت، نوشته شده است همان که آفریدگار فرشتگان هشت گانه و عرشی است که حرکت نمی کند.
و درخواست می کنم از تو به حق چشمی که به خواب نمی رود و به حق زندگی که نمی میرد، و به نور رویت که خاموش نمی گردد و به اسمی که بزرگ تر است از تمامی بزرگ تر و بزرگ تر، و به اسم اعظمت اعظمت اعظمت که به حقیقت و ملکوت آسمان ها و زمین احاطه دارد، و به حق اسمی که خورشید به آن روشن و نورانی گشت و ماه پرتوافشان گردید، دریاها پر و لبریز و کوه ها برافراشته شدند.
و به حق اسمی که به جهت آن عرش و کرسی استوار گشتند و استقرار یافتند، و به حق اسمی که بر سراپرده عرش نوشته شده، و به حق اسمی که بر سراپرده بزرگی و عظمت نوشته شده، و به حق اسمی که بر سراپرده عظمت نوشته شده، و به حق اسمت که بر سراپرده شکوه و زیبایی نوشته شده، و به حق اسمت که بر سراپرده قدرت نوشته شده، و به حق اسمت که غلبه کننده است و به اسم های مقدس، بزرگوار و نهفته در گنجینه علم غیبت.
وَ أَسْأَلُکَ مِنْ خَیْرِکَ خَیْراً مِمَّا أَرْجُو وَ أَعُوذُ بِعِزَّتِکَ وَ قُدْرَتِکَ مِنْ شَرِّ مَا أَخَافُ وَ أَحْذَرُ وَ مَا لَا أَحْذَرُ یَا صَاحِبَ مُحَمَّدٍ یَوْمَ حُنَیْنٍ وَ یَا صَاحِبَ عَلِیٍّ یَوْمَ صِفِّینَ أَنْتَ یَا رَبِ مُبِیرُ الْجَبَّارِینَ وَ قَاصِمُ الْمُتَکَبِّرِین .
و درخواست می کنم از نیکوئی تو بهتر از آنچه امید دارم و پناه می برم به عزت و قدرتت از شر چیزی که می ترسم و پرهیز می کنم از آن و از چیزی که نمی ترسم از آن. ای مددکار محمّد در روز جنگ حنین و ای همراه علی در روز جنگ صفّین. تو ای آفریدگار من، هلاک کننده زورگویان و شکننده متکبّران.
أَسْأَلُکَ بِحَقِّ طه وَ یس وَ الْقُرْآنِ الْعَظِیمِ وَ الْفُرْقَانِ الْحَکِیمِ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تَشُدَّ بِهِ عَضُدَ صَاحِبِ هَذَا الْعَقْدِ وَ أَدْرَأُ بِکَ فِی نَحْرِ کُلِّ جَبَّارٍ عَنِیدٍ وَ کُلِّ شَیْطَانٍ مَرِیدٍ وَ عَدُوٍّ شَدِیدٍ وَ عَدُوٍّ مُنْکَرِ الْأَخْلَاقِ وَ اجْعَلْهُ مِمَّنْ أَسْلَمَ إِلَیْکَ نَفْسَهُ وَ فَوَّضَ إِلَیْکَ أَمْرَهُ وَ أَلْجَأَ إِلَیْکَ ظَهْرَهُ.
از تو می خواهم به حقّ طه و یاسین و به حقّ قرآن بزرگ و به حقّ فرقان حکیم که درورد و رحمت فرستی بر محمّد و آل محمّد و به جهت این بازوبند، بازوی صاحب آنرا محکم و استوار گردانی. و بوسیله تو هر متکبّر و منحرف از راه حق و هر شیطان سرکش و هر دشمن بی رحم و هر دشمن زشت خو را دفع می کنم. و صاحب دعا را از کسانی قرار ده که خویش را تسلیم تو و امورش را به تو واگذار کرده و تو را پشت و پناه خود قرار داده است.
اللَّهُمَّ بِحَقِّ هَذِهِ الْأَسْمَاءِ الَّتِی ذَکَرْتُهَا وَ قَرَأْتُهَا وَ أَنْتَ أَعْرَفُ بِحَقِّهَا مِنِّی وَ أَسْأَلُکَ یَا ذَا الْمَنِّ الْعَظِیمِ وَ الْجُودِ الْکَرِیمِ وَلِیَّ الدَّعَوَاتِ الْمُسْتَجَابَاتِ وَ الْکَلِمَاتِ التَّامَّاتِ وَ الْأَسْمَاءِ النَّافِذَاتِ وَ أَسْأَلُکَ یَا نُورَ النَّهَارِ وَ یَا نُورَ اللَّیْلِ وَ یَا نُورَ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ وَ نُورَ النُّورِ وَ نُوراً یُضِی ءُ بِهِ کُلُّ نُورٍ
یَا عَالِمَ الْخَفِیَّاتِ کُلِّهَا فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ الْأَرْضِ وَ السَّمَاءِ وَ الْجِبَالِ وَ أَسْأَلُکَ یَا مَنْ لَا یَفْنَی وَ لَا یَبِیدُ وَ لَا یَزُولُ وَ لَا لَهُ شَیْ ءٌ مَوْصُوفٌ وَ لَا إِلَیْهِ حَدٌّ مَنْسُوبٌ وَ لَا مَعَهُ إِلَهٌ وَ لَا إِلَهَ سِوَاهُ وَ لَا لَهُ فِی مُلْکِهِ شَرِیکٌ وَ لَا تُضَافُ الْعِزَّةُ إِلَّا إِلَیْهِ لَمْ یَزَلْ بِالْعُلُومِ عَالِماً وَ عَلَی الْعُلُومِ وَاقِفاً وَ لِلْأُمُورِ نَاظِماً وَ بِالْکَیْنُونِیَّةِ عَالِماً وَ لِلتَّدْبِیرِ مُحْکِماً وَ بِالْخَلْقِ بَصِیراً وَ بِالْأُمُورِ خَبِیراً.
بار خدایا به حقّ این نام ها که آن ها را بر زبان آوردم و خواندم و تو به حق آن ها از من داناتری. و در خواست می کنم از تو ای صاحب نعمت بزرگ و ای صاحب بخشش کریم، ای صاحب دعاهای مستجاب و کلمات تام و کامل و نامهای نافذ و مؤثر. و از تو می خواهم ای روشنی بخش روز و ای روشن کننده شب و ای نور آسمان و زمین، و ای روشنی ده نور، و ای نوری که هر نور و روشنایی به جهت او پرتوافشانی می کند.
ای دانای امور پنهان در بیابان و در دریا و در زمین و در آسمان و در کوه ها. و از تو درخواست می کنم ای کسی که فانی نمی شود و هلاک نمی گردد و زوال نمی پذیرد، و برای او چیزی که به وصف درآید نیست، و به حدی محدود نیست، و نه خدائی با اوست و نه خدائی غیر او هست، و نه در سلطنت و پادشاهی اش شریکی دارد، و نسبت داده نمی شود عزّت مگر به او. همیشه به همه علم ها داناست و بر همه دانش ها مطّلع است و سازمانده دهنده ی همه امور است و به هستیِ همه چیز داناست و تقدیر چیزها را محکم و استوار گردانیده و به آفرینندگان بینا و به همه امور آگاه است.
أَنْتَ الَّذِی خَشَعَتْ لَکَ الْأَصْوَاتُ وَ ضَلَّتْ فِیکَ الْأَحْلَامُ وَ ضَاقَتْ دُونَکَ الْأَسْبَابُ وَ مَلَأَ کُلَّ شَیْ ءٍ نُورُکَ وَ وَجِلَ کُلُّ شَیْ ءٍ مِنْکَ وَ هَرَبَ کُلُّ شَیْ ءٍ إِلَیْکَ وَ تَوَکَّلَ کُلُّ شَیْ ءٍ عَلَیْکَ وَ أَنْتَ الرَّفِیعُ فِی جَلَالِکَ وَ أَنْتَ الْبَهِیُّ فِی جَمَالِکَ وَ أَنْتَ الْعَظِیمُ فِی قُدْرَتِکَ وَ أَنْتَ الَّذِی لَا یُدْرِکُکَ شَیْ ءٌ وَ أَنْتَ الْعَلِیُّ الْکَبِیرُ الْعَظِیمُ مُجِیبُ الدَّعَوَاتِ قَاضِی الْحَاجَاتِ مُفَرِّجُ الْکُرُبَاتِ وَلِیُّ النِّعَمَات .
تو آن چنانی که آوازها و صداها برایت نرم و آهسته اند و عقل ها و اندیشه در تو سرگردانند، اسباب نزد تو در تنگنا و مضیقه اند، نور تو هر چیزی را پر کرده و همه چیز از تو ترسان و هر چیزی به طرف تو گریزان است، هر چیزی بر تو توکل و اعتماد کرده، تو در جلال و بزرگی ات بلندمرتبه ای و در زیبایی و جمالت باشکوهی و در قدرت و توانایی ات بزرگی. تو چنانی که چیزی تو را درک نمی کند، تو بلندمرتبه و بزرگ و باعظمتی، تو اجابت کننده دعاها، برآورنده حاجات، برطرف کننده اندوه ها و صاحب نعمت هایی.
یَا مَنْ هُوَ فِی عُلُوِّهِ دَانٍ وَ فِی دُنُوِّهِ عَالٍ وَ فِی إِشْرَاقِهِ مُنِیرٌ وَ فِی سُلْطَانِهِ قَوِیٌّ وَ فِی مُلْکِهِ عَزِیزٌ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ احْرُسْ صَاحِبَ هَذَا الْعَقْدِ وَ هَذَا الْحِرْزِ وَ هَذَا الْکِتَابِ بِعَیْنِکَ الَّتِی لَا تَنَامُ وَ اکْنُفْهُ بِرُکْنِکَ الَّذِی لَا یُرَامُ وَ ارْحَمْهُ بِقُدْرَتِکَ عَلَیْهِ فَإِنَّهُ مَرْزُوقُکَ- بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ لَا صَاحِبَةَ لَهُ وَ لَا وَلَدَ بِسْمِ اللَّهِ قَوِیِّ الشَّأْنِ عَظِیمِ الْبُرْهَانِ شَدِیدِ السُّلْطَان مَا شَاءَ اللَّهُ کَانَ وَ مَا لَمْ یَشَأْ لَمْ یَکُن .
ای آن که در اوج بلندای خویش به آفریده ها نزدیک است و در کمال نزدیکی به آنان فراتر از همگان است و در روشنی اش پرتوافشان و در پادشاهی اش نیرومند و در مملکتش غالب است، بر محمد و آل محمّد درود و رحمت فرست و صاحب این دعای بسته شده را و این حرز را و این نوشته را با دیده ی بی خواب خویش محافظت کن و در حمایت ستون و پایگاه سستی ناپذیرت قرار بده.
و به حق قدرتت بر او، او را مورد رحمت قرار بده که همانا او روزی خور توست. به نام خدای بخشنده مهربان به نام الله و به ذات خدایی که نه همراه و نه فرزندی دارد، به نام خدائی که شأنش قوی، برهانش عظیم و پادشاهی اش سخت و شدید می باشد. هر آن چه خدا خواست، شد و هر چیزی که نخواهد، ناشدنی است.
أَشْهَدُ أَنَّ نُوحاً رَسُولُ اللَّهِ وَ أَنَّ إِبْرَاهِیمَ خَلِیلُ اللَّهِ وَ أَنَّ مُوسَی کَلِیمُ اللَّهِ وَ نَجِیُّهُ وَ أَنَّ عِیسَی ابْنَ مَرْیَمَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمْ أَجْمَعِینَ کَلِمَتُهُ وَ رُوحُهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ خَاتَمُ النَّبِیِّینَ لَا نَبِیَّ بَعْدَه .
گواهی می دهم که نوح رسول و فرستاده خدا، ابراهیم خلیل الله (دوست خدا)، موسی کلیم الله (هم صحبت با خدا) و محرم راز اوست و عیسی پسر مریم، درود و صلوات خدا بر او و بر تمام پیامبران، کلمه و روح خداست و محمّد که رحمت خدا بر او و بر خداندانش باد، خاتم پیامبران است و پس از او پیامبری نیست .
وَ أَسْأَلُکَ بِحَقِّ السَّاعَةِ الَّتِی یُؤْتَی فِیهَا بِإِبْلِیسَ اللَّعِینِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ یَقُولُ اللَّعِینُ فِی تِلْکَ السَّاعَةِ وَ اللَّهِ مَا أَنَا إِلَّا مُهَیِّجُ مَرَدَةٍ- اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ هُوَ الْقاهِرُ وَ هُوَ الْغَالِبُ لَهُ الْقُدْرَةُ السَّابِقَةُ وَ هُوَ الْحَکِیمُ الْخَبِیر.
و درخواست می کنم از تو به حقّ آن ساعتی که در روز قیامت شیطان ملعون آورده می شود و آن ملعون در آن ساعت می گوید: سوگند به خدا که من جز برانگیزنده یاغیان و سرکشان نبودم. خدا نور آسمان ها و زمین است و اوست مسلط و چیره و غالب بر هر چیز، توانائی کامل برای اوست و حکیم آگاه اوست.
اللَّهُمَّ وَ أَسْأَلُکَ بِحَقِّ هَذِهِ الْأَسْمَاءِ کُلِّهَا وَ صِفَاتِهَا وَ صُوَرِهَا وَ هِیَ … سُبْحَانَ الَّذِی خَلَقَ الْعَرْشَ وَ الْکُرْسِیَّ وَ اسْتَوَی عَلَیْهِ أَسْأَلُکَ أَنْ تَصْرِفَ عَنْ صَاحِبِ کِتَابِی هَذَا کُلَّ سُوءٍ وَ مَحْذُورٍ فَهُوَ عَبْدُکَ وَ ابْنُ عَبْدِکَ وَ ابْنُ أَمَتِک وَ أَنْتَ مَوْلَاه .
خداوندا از تو می خواهم به حقّ همه این نام ها و صورت و صفت هایشان که عبارتند از: … پاک و منزّه است خدائی که عرش و کرسی را آفرید و بر آن مستولی و حاکم شد، از تو درخواست می کنم هر بدی را و خطری را از صاحب نوشته من دور نمائی که او بنده تو و فرزند بنده و کنیز توست و تو آقا و مولای اویی.
فَقِهِ اللَّهُمَّ یَا رَبِّ الْأَسْوَاءَ کُلَّهَا وَ اقْمَعْ عَنْهُ أَبْصَارَ الظَّالِمِینَ وَ أَلْسِنَةَ الْمُعَانِدِینَ وَ الْمُرِیدِینَ لَهُ السُّوءَ وَ الضُّرَّ وَ ادْفَعْ عَنْهُ کُلَّ مَحْذُورٍ وَ مَخُوفٍ وَ أَیُّ عَبْدٍ مِنْ عَبِیدِکَ
أَوْ أَمَةٍ مِنْ إِمَائِکَ أَوْ سُلْطَانٍ مَارِدٍ أَوْ شَیْطَانٍ أَوْ شَیْطَانَةٍ أَوْ جِنِّیٍّ أَوْ جِنِّیَّةٍ أَوْ غُولٍ أَوْ غُولَةٍ أَرَادَ صَاحِبَ کِتَابِی هَذَا بِظُلْمٍ أَوْ ضُرٍّ أَوْ مَکْرٍ أَوْ مَکْرُوهٍ أَوْ کَیْدٍ أَوْ خَدِیعَةٍ أَوْ نِکَایَةٍ أَوْ سِعَایَةٍ أَوْ فَسَادٍ أَوْ غَرَقٍ أَوِ اصْطِلَامٍ أَوْ عَطَبٍ أَوْ مُغَالَبَةٍ أَوْ غَدْرٍ أَوْ قَهْرٍ أَوْ هَتْکِ سِتْرٍ أَوِ اقْتِدَارٍ أَوْ آفَةٍ أَوْ عَاهَةٍ أَوْ قَتْلٍ أَوْ حَرَقٍ أَوِ انْتِقَامٍ أَوْ قَطْعٍ أَوْ سِحْرٍ أَوْ مَسْخٍ أَوْ مَرَضٍ أَوْ سُقْمٍ أَوْ بَرَصٍ أَوْ جُذَامٍ أَوْ بُؤْسٍ أَوْ آفَةٍ أَوْ فَاقَةٍ أَوْ سَغَبٍ أَوْ عَطَشٍ أَوْ وَسْوَسَةٍ أَوْ نَقْصٍ فِی دِینٍ أَوْ مَعِیشَةٍ.
پس ای خدا! ای پروردگار! او را از تمامی بدی ها حفظ کن و دیده ستمکاران و زبان های دشمنان و آنهایی که نسبت به او قصد بدی و زیان دارند، از او منصرف گردان و هر خطر و امر وحشتناک و ترسناکی را از او دفع کن و هر بنده ای از بندگانت.
یا کنیزی از کنیزانت یا پادشاه سرکش یا شیطان مرد یا زن، جن مرد یا زن، غول مرد یا زن، که صاحب نوشته من را به ستم کردن یا ضرر رسانیدن یا مکر و حیله یا ناخوشی یا حقه و حیله، یا جراحتی یا بدگویی یا فسادی یا غرق کردن [یا سوختنی ] یا از بیخ برکندنی یا هلاکتی یا مغلوب شدنی یا مکری یا غلبه ای یا پرده دری یا زورگویی یا بلائی یا آفتی یا کشتنی یا سوختنی یا انتقام یا قطع کردن یا سحر نمودن یا مسخ شدن یا بیماری یا آزاری یا پیسی یا خوره ای یا فقر و تنگدستی یا آفتی یا گرسنگی یا تشنگی یا وسوسه یا کمی در دین یا در زندگانی اراده کند.
فَاکْفِنِیهِ بِمَا شِئْتَ وَ کَیْفَ شِئْتَ وَ أَنَّی شِئْتَ- إِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْ ءٍ قَدِیرٌ وَ صَلَّی اللَّهُ عَلَی سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ أَجْمَعِینَ وَ سَلَّمَ تَسْلِیماً کَثِیراً وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ- وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ.
پس کفایت نما او را به هر وسیله و نحوه ای و از هر راهی که خواهی. بدرستی که تو بر هر چیز قادر و توانایی. و درود و رحمت خدا بر سید و سرور ما محمّد و بر همه خاندان او درودی فراوان. نیرو و توانی نیست مگر از طرف خدای بلندمرتبه و بزرگ و همه حمد و ستایش از آنِ خداست که آفریدگار جهانیان است.
فَأَمَّا مَا یُنْقَشُ عَلَی هَذِهِ الْقَصَبَةِ مِنْ فِضَّةٍ غَیْرِ مَغْشُوشَةٍ یَا مَشْهُوراً فِی السَّمَوَاتِ یَا مَشْهُوراً فِی الْأَرَضِینَ یَا مَشْهُوراً فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ جَهَدَتِ الْجَبَابِرَةُ وَ الْمُلُوکُ عَلَی إِطْفَاءِ نُورِکَ وَ إِخْمَادِ ذِکْرِکَ فَأَبَی اللَّهُ إِلَّا أَنْ یُتِمَّ نُورَکَ وَ یَبُوحَ بِذِکْرِکَ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ.
و امّا آن دعائی که بر جعبه نقره ای که از نقره خالص تولید شده، باید نقش و حک شود، این است: ای آن که در آسمان ها بلندآوازه و سرشناسی، ای آن که در زمین ها شمهوری، ای آن که در دنیا و در آخرت سرشناسی، گردن کشان و پادشاهان بر خاموش کردن نور تو و کتمان کردن ذکر تو کوشیده اند. اما خداوند امتناع نمود مگر از آن که نورت را تمام کند و ذکر تو را آشکار سازد، هر چند مشرکان را خوش نیاید.
۲. حرز صغیر
حرز دیگری از امام جواد (ع) نقل شده که به حرز صغیر یا کوتاه مشهور است. متن آن عبارت است از: «یَا نُورُ یَا بُرْهَانُ یَا مُبِینُ یَا مُنِیرُ یَا رَبِّ! اکْفِنِی الشُّرُورَ وَ آفَاتِ الدُّهُورِ وَ أَسْأَلُکَ النَّجَاةَ یَوْمَ یُنْفَخُ فِی الصُّور»؛ ای روشن کننده، ای دلیل، ای محکم کار، [ای ظاهرکننده حکمت ]، ای صاحب روشنی، ای آفریدگار من! مرا کفایت کن از شررها و از آفت های زمانه ها و از تو می خواهم در روزی که در صور دمیده می شود مرا نجات دهی![7]»
نماز مخصوص حرز امام جواد (ع)
بعد از نوشتن حرز امام جواد (ع) بر روی پوست آهو یا کاغذ و پیش از بستن آن به روی بازو، نماز مخصوصی گفته شده که به طریقه زیر باید خوانده شود:
۱. گرفتن وضو؛
۲. خواندن نماز چهاررکعتی که در هر رکعت:
. یک بار سوره حمد؛
. هفت مرتبه آیه الکرسی؛
. هفت مرتبه آیه 18 سوره آل عمران (شهدالله)؛
. هفت مرتبه سوره شمس؛
. هفت مرتبه سوره لیل؛
. هفت مرتبه سوره توحید؛
. بعد از آن رکوع و سجده و سایر اعمال نماز را درست مانند نمازهای یومیه صورت گیرد.
پس از اتمام نماز میتوان حرز امام جواد (ع) را روی بازو بست یا به گردن آویخت.
فواید و خواص حرز امام جواد (ع)
باتوجه به متن فواید و خواص حرز امام جواد (ع)، آثار و برکاتی برای این حرز بیان شده که بدین قرار است:
. در امان ماندن از شرور، بلاها، مشکلات و ناخوشی ها؛
. در امان ماندن از هر چیز ترسناک؛
. دفع شرور و ستم و ضررهای مردم و حاکمان، شیاطین و جنیان و غولان؛
. دور شدن از نگاه و زبان سوء دشمن؛
. دفع سحر و جادو؛
. دفع چشم زخم؛
. حفظ از فریب و دشمنی و حیله؛
. حفظ از فقر و گرسنگی و عطش؛
. صیانت از جراحت و فساد و غرق شدن، هلاکت و شکست خوردن؛
. حفظ آبرو؛
. حفظ از قتل و انتقام؛
. حفظ از بیماری و ناخوشی و آزار و اذیت؛
. حفظ از وسوسه؛
. حفظ از نقصان در دین و معیشیت در زندگی[8]؛
و …
آنچه لازم به ذکر است اینکه آیت الله بهجت (ره) به خواندن و همراه داشتن حرز امام جواد (ع) برای حفاظت از بلاها، بیماری ها، چشم زخم، سحر، خواب های پریشان و آزار شیاطین و جن ها، دفع حسادت، رفع اختلاف زن و شوهر و درمان ترس هم سفارش کرده اند[9].
داستان اثر همراه داشتن حرز امام جواد (ع)
از آیت الله بهاءالدینی نقل شده است که فرمود: «شاهد بودم فردی با سنگی به سر فرد دیگری ضربه زد، اما چون آن شخص حرز امام جواد (ع) را به همراه داشت، صدمه ای به او وارد نشد و سالم ماند[10]».
همچنین گفته شده: روزهای آخر سال 79 و سال امام علی (ع) بود. در منطقه عملیاتی رمضان مدتی بود که شهدا خویش را نشان نمی دادند. صبحی با بچه ها مشغول زیارت عاشورا شدیم و به یاد امیرالمؤمنین (ع) مشغول روضه. پس از روضه راهی منطقه شدیم. پیش از رفتن نگاهی بر تقویم انداختم آن روز، روز مباهله بود؛ روز پنج تن آل عبا. خوشحال بودم گفتم ما لشکر علی ابن ابی طالب (ع) هستیم، حتما امروز از دست آقا عیدی می گیریم.
اولین شهیدی که پیدا شد نامش عشقعلی بود. دومی نام تمامی شهدای گروهان خودشان در جیبش بود به همراه حرز امام جواد (ع) که پس از 18 سال سالمِ سالم بود!
تا عصر، چهار شهید پیدا شد. بچه ها می خواستند کار را جمع کنند. گفتم: ادامه دهید حتما یک شهید دیگر پیدا می شود. قرار بود ساعت چهار برگردیم. 5 دقیقه پیش از برگشت شهید دیگری پیدا شد!
تمام خاک دور و بر را غربال کردیم اما هیچ چیز برای شناسایی پیدا نکردیم. به رفقا گفتم: بیایید برویم. بچه ها با تعجب به من نگاه می کردند. یکی اظهار داشت: خواب دیده بودی؟ گفتم: نه! امروز روز پنج تن بود، ما هم پنج شهید پیدا کردیم، هرچه بگردید از این شهید آخر نشانه ای نخواهید یافت؛ چونکه یکی از 5 تن هنوز هم گم نام است.[11]
سخن آخر
حرز امام جواد (ع) به عنوان یک میراث گرانبها از دوده (ع)، برای شیعیان به یادگار گذاشته شده که همیشه مورد توجه و عنایت آنها بوده است. این حرز، با داشتن مضامین عالی و تأثیرات معنوی فراوان، می تواند به عنوان یک سپر محافظ در مقابل بلایا و خطرات عمل کرده و آرامش و برکت را به زندگی افراد هدیه دهد.
با این حال، ضروری است در تهیه و استفاده از حرز امام جواد (ع)، به نکات مهم و سفارش های بیان شده و اصول و موازین آن توجه کرد تا بتوان از آثارو برکات آن بهره مند شد.
پی نوشت ها:
[1]. دانشنامه اسلامی.
[2]. همان.
[3]. بحارالانوار، ج50، ص 71-69؛ کشف الغمه، ص 289؛ مناقب ابن شهرآشوب، ج 2، ص 437؛ عیون المعجزات، ص 127-124؛ جلاء العیون، ص564-563.
[4]. مهج الدعوات، ص42-36.
[5]. اربلی، کشف الغمة، ج۲، ۳۶۵ و ۳۶۶.
[6]. مجلسی، بحار الانوار، ج۵۰، ص۷۲.
[7]. سید بن طاووس، مهج الدعوات و و منهج العبادات ، ۱۴۱۱ق، ص۴۲.
[8]. سید بن طاووس، الامان من اخطار الاسفار و الازمان، ۱۴۰۹ق، ص۷۴-۸۱
[9]. «خواص حرز امام جواد ضد السلام»، مرکز تنظیم و نشر آثار آیت الله بهجت.
[10]. شفیعی، آثار و برکات دعا، ص۱۹۹.
[11]. شهید گمنام، انتشارات شهید ابراهیم هادی.
به اجمال، و به حق اسمی که به سبب آن عرش و کرسی استوار گشتند و استقرار یافتند، و به حق اسمی که بر سراپرده عرش نوشته شده، و به حق اسمی که بر سراپرده بزرگی و عظمت نوشته شده، و به حق اسمی که بر سراپرده عظمت نوشته شده، و به حق اسمت که بر سراپرده شکوه و زیبایی نوشته شده، و به حق اسمت که بر سراپرده قدرت نوشته شده، و به حق اسمت که غلبه کننده است و به اسم های مقدس، بزرگوار و نهفته در گنجینه علم غیبت. فَقِهِ اللَّهُمَّ یَا رَبِّ الْأَسْوَاءَ کُلَّهَا وَ اقْمَعْ عَنْهُ أَبْصَارَ الظَّالِمِینَ وَ أَلْسِنَةَ الْمُعَانِدِینَ وَ الْمُرِیدِینَ لَهُ السُّوءَ وَ الضُّرَّ وَ ادْفَعْ عَنْهُ کُلَّ مَحْذُورٍ وَ مَخُوفٍ وَ أَیُّ عَبْدٍ مِنْ عَبِیدِکَ أَوْ أَمَةٍ مِنْ إِمَائِکَ أَوْ سُلْطَانٍ مَارِدٍ أَوْ شَیْطَانٍ أَوْ شَیْطَانَةٍ أَوْ جِنِّیٍّ أَوْ جِنِّیَّةٍ أَوْ غُولٍ أَوْ غُولَةٍ أَرَادَ صَاحِبَ کِتَابِی هَذَا بِظُلْمٍ أَوْ ضُرٍّ أَوْ مَکْرٍ أَوْ مَکْرُوهٍ أَوْ کَیْدٍ أَوْ خَدِیعَةٍ أَوْ نِکَایَةٍ أَوْ سِعَایَةٍ أَوْ فَسَادٍ أَوْ غَرَقٍ أَوِ اصْطِلَامٍ أَوْ عَطَبٍ أَوْ مُغَالَبَةٍ أَوْ غَدْرٍ أَوْ قَهْرٍ أَوْ هَتْکِ سِتْرٍ أَوِ اقْتِدَارٍ أَوْ آفَةٍ أَوْ عَاهَةٍ أَوْ قَتْلٍ أَوْ حَرَقٍ أَوِ انْتِقَامٍ أَوْ قَطْعٍ أَوْ سِحْرٍ أَوْ مَسْخٍ أَوْ مَرَضٍ أَوْ سُقْمٍ أَوْ بَرَصٍ أَوْ جُذَامٍ أَوْ بُؤْسٍ أَوْ آفَةٍ أَوْ فَاقَةٍ أَوْ سَغَبٍ أَوْ عَطَشٍ أَوْ وَسْوَسَةٍ أَوْ نَقْصٍ فِی دِینٍ أَوْ مَعِیشَةٍ. یا کنیزی از کنیزانت یا پادشاه سرکش یا شیطان مرد یا زن، جن مرد یا زن، غول مرد یا زن، که صاحب نوشته من را به ستم کردن یا ضرر رسانیدن یا مکر و حیله یا ناخوشی یا حقه و حیله، یا جراحتی یا بدگویی یا فسادی یا غرق کردن [یا سوختنی ] یا از بیخ برکندنی یا هلاکتی یا مغلوب شدنی یا مکری یا غلبه ای یا پرده دری یا زورگویی یا بلائی یا آفتی یا کشتنی یا سوختنی یا انتقام یا قطع کردن یا سحر نمودن یا مسخ شدن یا بیماری یا آزاری یا پیسی یا خوره ای یا فقر و تنگدستی یا آفتی یا گرسنگی یا تشنگی یا وسوسه یا کمی در دین یا در زندگانی اراده کند.
1404/10/09
19:13:04
5.0 / 5
8
مطلب نورمعرفت را می پسندید؟
(1)
(0)
X

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان نورمعرفت در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۵ بعلاوه ۴

پربیننده ترین ها

پربحث ترین ها

جدیدترین ها

نور معرفت

nooremarefat.ir - مالکیت معنوی سایت نور معرفت متعلق به مالکین آن می باشد