فلسفه جنسیت در اخلاق اسلامی تفاوت زن و مرد، نه ارزشی، بلکه وجودی است
نور معرفت: زنان از نظر انگیزشی وابسته به احساس و میل الهام گرفته از نفس لطیف هستند، در صورتیکه مردان عموماً با عقلانیت و کنترل درونی عمل می کنند. این تفاوت، نه ارزشی، بلکه وجودی است.
به گزارش نور معرفت به نقل از مهر، نشست علمی دوم از سلسله مباحث «حل مسایل فلسفه جنسیت بر پایه فلسفه اخلاق» با هدف واکاوی مبانی مشترک میان دو شاخه بنیادین فلسفه اسلامی اجرا شد. بهروز محمدی منفرد عضویت هیأت علمی گروه فلسفه اخلاق مجمع عالی حکمت بر اهمیت روش شناسی تطبیقی تاکید کرد و اظهار داشت: فلسفه اخلاق و فلسفه جنسیت از دیر باز در پرسش از معیار ارزش و ماهیت فاعل اخلاقی پیوندی درونی داشته اند. جنسیت نه فقط متغیری زیستی، بلکه یکی از نحوه های وجود انسان در عالم اخلاق است و فهم اخلاق بدون توجه به ساختار وجودی زن و مرد ناقص خواهد بود. محمدی منفرد به انتقادات فیلسوفان فمینیست معاصر از نظام های ارزشی کلاسیک غرب اشاره نمود و اظهار داشت: نظریه های اخلاقی غالب در ساختار عقلانی خود واجد نوعی سوگیری مردانه اند. فمینیست ها نگاهی نو تحت عنوان «اخلاق مراقبت» مطرح کرده اند که بر شفقت، همدلی و توجه عاطفی به دیگری استوار است. وی سه رکن اصلی این نظریه را شفقت، همدلی و توجه و پاسخ گویی برشمرد و اظهار داشت: این مثلث عطوفت، همدلی و توجه، تصویری از اخلاق رابطه ای عرضه می کند که در آن شناخت و ارزش در تعامل وجودی با دیگری معنا می یابد. در بخشی دیگر، محمدی منفرد با استناد به فلسفه اسلامی بیان نمود: در نظام فلسفه اسلامی، معیار ارزش اخلاقی یکسان است و از تفاوت جنسیتی اثر نمی پذیرد. معیار ارزش در این نظام، قرب الی الله و تکامل نفس انسانی است و هر فعل اخلاقی خوب است اگر باعث تعالی نفس گردد. وی با ارجاع به آرای ابن سینا، ملاصدرا، علامه طباطبایی و آیت الله مصباح یزدی اظهار داشت: زن و مرد هر دو در راه تکامل نفس قرار دارند و جنسیت تنها در نحوه ظهور فضیلت ها دخالت دارد، نه در واقع ارزش. محمدی منفرد درباره ی تفاوت در فاعلیت و انگیزش اخلاقی اظهار داشت: گرچه معیار واحد است، اما چون نفس انسانی در تعامل با بدن تحقق می یابد، تفاوت در بروز افعال اخلاقی طبیعی است. شجاعت در مرد ممکنست بصورت حضور فعال اجتماعی و در زن بصورت ثبات روحی در تربیت فرزند جلوه گر شود. سخنران درباره ی انگیزش اخلاقی هم اظهار داشت: زنان از نظر انگیزشی وابسته به احساس و میل الهام گرفته از نفس لطیف هستند، در صورتیکه مردان عموماً با عقلانیت و کنترل درونی عمل می کنند. این تفاوت، نه ارزشی، بلکه وجودی است و دو مسیر متفاوت برای تحقق خیر را نشان داده است. عضویت هیأت علمی گروه فلسفه اخلاق مجمع عالی حکمت در جواب پرسش «معنای خوبی چیست؟»، محمدی منفرد توضیح داد: معانی خوبی و بدی در زن و مرد تفاوت ذاتی ندارد، اما تاثیر رفتار بر قرب الهی ممکنست متفاوت جلوه کند. یک رفتار برای مرد ممکنست باعث دوری از حق شود، در صورتیکه همان رفتار در زن می تواند تعبیری از عزت نفس و حفظ کرامت باشد. وی با اشاره به مشاهدات اجتماعی اظهار داشت: در کارهای خیرخواهانه و کارهای داوطلبانه، زنان به طور معمول پیش قدم ترند، چونکه شدت عاطفه و میل در آنها بیشتر است. بر پایه دیدگاه علامه طباطبایی، «حیات زن عاطفی و حیات مرد عقلانی» است و این تمایز نه نقص، بلکه تکامل متفاوت مسیر انسان در دو جنس است. سخنران در نقد اخلاق فمینیستی بیان داشت: تفکیک اخلاق زنانه و اخلاق مردانه از نظر فلسفه اسلامی پذیرفتنی نیست؛ چونکه معیار ارزش واحد است و از جنسیت تاثیر نمی پذیرد.» وی افزود که فمینیست ها با وجود شناسایی درست تفاوت در ظهور اخلاق، خطا کردند که تفاوت زیستی را مبنای ارزش قرار دادند. در بخشی دیگر، محمدی منفرد با استناد به ملاصدرا و علامه طباطبایی اضافه کرد: عقل انسان اگر کامل شود، زن و مرد را از حیث درک اخلاقی یکی می بیند؛ اما چون عقل ناقص است، برای تشخیص خیر و شر نیازمند وحی الهی است. هر نظام اخلاقی که از وحی جدا شود، گرفتار نسبی گرایی خواهد شد. در جمع بندی جلسه، دکتر محمدی منفرد بیان نمود: فلسفه اسلامی با حفظ معیار واحد ارزش، زمینه تحلیل دقیق تفاوت های وجودی میان زن و مرد را فراهم آورده است. وی با برشمردن سه سطح در ارتباط فلسفه اخلاق و فلسفه جنسیت اشاره کرد: سطح معیار ارزش (قرب الی الله)، سطح فاعلیت و ظهور رفتار، و سطح انگیزش اخلاقی شامل این سه سطح است. مطالعه فلسفی جنسیت در قالب حکمت متعالیه، نه برای تفکیک بلکه برای تبیین همکاری عقل و عاطفه است؛ زن و مرد هر دو در راه قرب الهی قرار دارند، اما هر یک با سازوکار وجودی خاص خود.
بطور خلاصه شجاعت در مرد ممکنست به طور مشارکت پررنگ اجتماعی و در زن به طور ثبات روحی در تربیت فرزند جلوه گر شود. یک رفتار برای مرد ممکنست موجب دوری از حق شود، در صورتی که همان رفتار در زن می تواند تعبیری از عزت نفس و حفظ کرامت باشد. وی با برشمردن سه سطح در ارتباط فلسفه اخلاق و فلسفه جنسیت اشاره کرد: سطح معیار ارزش (قرب الی الله)، سطح فاعلیت و ظهور رفتار، و سطح انگیزش اخلاقی شامل این سه سطح است.
مطلب نورمعرفت را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان نورمعرفت در مورد این مطلب