نور معرفت
گفتاری از محمدصادق شهبازی؛

برای تحقق دولت جوان حزب اللهی چه كنیم؟

برای تحقق دولت جوان حزب اللهی چه كنیم؟

نور معرفت: نقش جوانان در تحقّق دولت جوان حزب اللهی، سوژه یكی از نشست های چهارمین دوره معرفتی تشكیلاتی اسلام ناب بود كه با ارائه‌ی محمدصادق شهبازی اجرا شد.



به گزارش نور معرفت به نقل از مهر، «نقش جوانان در تحقّق دولت جوان حزب اللهی»، سوژه یكی از نشست های چهارمین دوره معرفتی تشكیلاتی اسلام ناب بود كه با ارائه‌ی محمدصادق شهبازی اجرا شد. شهبازی، نویسنده و پژوهشگر علوم اجتماعی، تابحال كتاب های «تشكل دهه‌ی پیشرفت» و «سبك زندگی انقلابی» را نوشته و منتشر نموده است. وی همینطور كتاب های «خودسازی و جامعه سازی»، «جای ما در مقابله با سلطه و نفوذ كجاست؟»، «انسان انقلاب اسلامی»، «رابطه‌ی امام و امت»، «آزادی خواهی و آزاداندیشی» و «استعدادسنجی شغلی و علمی» را در دست انتشار دارد.
این متن، گزیده ای است از سخنرانی مورد اشاره. متن كامل این گفتار، به صورت یك جزوه تفصیلی به همراه پی نوشت های تكمیلی و منابع سخنرانی، به پیوست انتشار یافته است. برای استفاده‌ی بهتر از این مبحث، می توانید فایل جزوه را از اینجا دریافت كرده و مطالعه كنید.
ارتباط میان مبانی و عملكردهای ما قطع است
یكی از مهم ترین مشكل هایی كه ما بعنوان جوانان حزب اللهی و انقلابی داریم، این است كه ارتباط میان مبانی و عملكردهای ما در واقعیت قطع است. رهبر انقلاب در كتاب «طرح كلی اندیشه‌ی اسلامی در قرآن» می گویند: «روح توحید، نفی عبودیت غیرخدا» است؛ یعنی لازمه‌ی توحید، مبارزه با طواغیتی است كه می خواهند انسان ها را به پیروی از خویش بكشانند. ما این مبانی را داریم؛ اما آنها را به نمود عینی و عملی در واقعیت نمی رسانیم. در نتیجه در فضای سیاست، به شكل عرفی، سكولار و بی مبنا عمل می نماییم.
نصرت خدا چه زمانی محقق می شود؟
رهبری به یكی از مسئولان نظام گفته بودند در مسائل مهم ملی، ۹۵ درصد خداست و پنج درصد شما هستید؛ اما نصرت خدا فقط و فقط زمانی می آید كه از آن پنج درصدی كه به عهده‌ی شماست، حتی یك ذره هم نمانده باشد كه بتوانید و انجام نداده باشید. ما این نقد بنیادین را رها می نماییم، آن وقت یك عده می خواهند مشكل را با راهكارهای بی اولویت و جعلی و حتی غلط مانند لزوم فهرست واحد، كمپین و نظرسنجی حرفه ای، كپی برداری از اصلاح طلبان و غربی ها، طرح اولویت استراتژی بر ایدئولوژی، اولویت دادن به رأی آوری بجای صلاحیت، بی توجهی به اخلاق انتخاباتی، مناظره و...، حل كنند. در نقطه‌ی مقابلش امیر مؤمنان(علیه السلام) در خطبه‌ی ۱۲۶ نهج البلاغه می فرمایند نمی گردد با شیوه های باطل، كارِ حق كرد: «أَ تَأْمُرُونی أَنْ أَطْلُبَ النَّصْرَ بِالْجَوْرِ»؛ یعنی «آیا مرا امر می كنید كه پیروزی را با ظلم بخواهم؟»
شهید بهشتی می گفت اگر وقت داشتم، رجوی را هم درست می كردم
ما معمولاً به گوش دادنِ مبانی عادت داریم؛ ولی چون فعالیت نمی نماییم، در عمل ثمره و نتیجه ای منطبق با واقعیت ها نمی بینیم و بعد هم ناامید می شویم. شهید بهشتی می اظهار داشت: «هیچ كس مرا در دوره‌ی نشیب وفراز انقلاب، در سخت ترین مواقع، نتوانسته است با قیافه‌ی افسرده ببیند. چرا افسرده باشیم؟ ما دنبال إِحْدَی الْحُسْنَیَیْن هستیم. [...] ما راست قامتان جاودانه‌ی تاریخ خواهیم ماند. تنها موقعی سرپا نیستیم كه كشته شویم و یا زخم بخوریم و بر خاك بیفتیم و اَلّا هیچ قدرتی پشت ما را نمی تواند خم بكند. [...] انقلاب ما، انقلاب آرمان هاست نه انقلاب تسلیم به واقعیت ها.»
بهشتی ناامید نبود؛ چون به تكلیفش عمل می كرد و حتی برای بدترین اوضاع هم برنامه داشت. حتی می اظهار داشت: «اگر فرصت داشتم رجوی را هم اصلاح می كردم. [...] من از بین توده ای ها كسانی را نمازشب خوان كرده ام كه آقای رجوی، انگشت كوچك آنها هم نمی گردد و با اطمینان [...] می گویم كه اگر فرصت داشته باشم، او را هم اصلاح خواهم كرد.»
شما دانشجویان و جوانان انقلابی برای مسائل انقلاب چه می كنید؟
امروز ما جامعه ای داریم كه گرفتار آشفتگی اقتصادی شده است. در این اوضاع، ضدّانقلاب تلاش نموده است كه اصل نظام و شخص رهبری را مسئول مشكل های كشور معرفی نماید. تكلیف برخی مسئولان مشخص است؛ اما سؤال اصلی این است كه شما دانشجویان و جوانان انقلابی برای تغییر این اوضاع چه كاری انجام می دهید؟ شما دانشجوهای جوان حزب اللهی، با مسئولانی كه شش سال است اقتصاد مقاومتی را اجرا نمی كنند، چه فرقی دارید؟ شما هم مثل آنها اقتصاد مقاومتی را جدی نگرفته اید؟
یكی از مهم ترین كارهایی كه می توانید برای شكل گیری دولت جوان حزب اللهی انجام دهید، ایجادكردنِ غلبه‌ی گفتمانی است، تا برمبنای آن مردم احساس كنند انقلاب اسلامی چاره واقعی برای مسائل و مشكل های جامعه دارد و این جوانان نیز كسانی هستند كه مشكل ها را حل می كنند.
در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲، تغییرهایی سیاسی در كشور به وجود آمد كه كسی انتظار آنرا نداشت. بخش جدی و مهمی از آن تغییرها نیز به غلبه‌ی گفتمانی آن رویكرد برمی گشت كه پس از سال ۸۹ در كشور شكل گرفت و چند لایه داشت. یك لایه این بود كه مسائل و مشكل های كشور را نمی توانیم با مقاومت و ایستادگی در مقابل دشمن حل نماییم و باید به سمت تنش زدایی حركت نماییم. لایه یا ضلع دیگری كه سبب غلبه‌ی گفتمانی برخلاف گفتمان معیار انقلاب اسلامی در ابتدای دهه‌ی ۹۰ شد، این بود كه ماجرای عدالت كه به صورتی بُرد جبهه‌ی انقلاب اسلامی از سال ۸۰ بود، تخریب شد. یعنی یك ضلع «تخریب مقاومت»، ضلع دیگر «تخریب عدالت» و ضلع سوم هم «تخریب نقش آفرینی های مستقل جوانان مؤمن انقلابی» بود. در مقابل نیز تعامل سازنده با جهان را مطرح نمودند.
یك نكته‌ی مهم این است كه حتی خود جریان انقلابی در ابتدای دهه‌ی ۹۰، قرائتی از ماجرای مقاومت ارائه می داد كه فقط شامل دشمن خارجی می شد؛ اما در گفتمان امام، استكبار فقط شامل دشمن خارجی نیست؛ بلكه شامل استقلال، عدالت، آزادی، معنویت و مقابله با تحجر هم می شود.
هویت «شترگاوپلنگ» مدعیان اصول گرایی
وقتی كسی به یك اصلاح طلب رأی می دهد، مشخص است به چه چیزی رأی داده است. رأی او، برآیندی است از مؤلفه هایی مثل تنش زدایی و مذاكره با آمریكا، سرمایه داری، لیبرالیسمِ سیاسی ـ شامل نفی هنجارهای سیاسی و آزادی برای تجدیدنظرطلبان ـ و لیبرالیسم فرهنگی و اجتماعی ـ شامل رفع فیلترینگ شبكه های اجتماعی، نفی وظیفه‌ی حكومت در مسائلی نظیر حجاب و... ـ.
حال، طرف مقابل را كه بررسی می نماییم، می بینیم مدعیان اصول گرایی، افراد متفاوتی هستند: در بین آنها از طرفدار مذاكره با آمریكا هست تا مخالف مذاكره؛ از رئیس سابق اتاق بازرگانیِ طرفدار اقتصاد بازار آزاد (بخوانید سرمایه داری) هست تا افراد عدالت خواه؛ از معقتدان به وظیفه‌ی حكومت در مسائلی نظیر حجاب هست تا كسانی كه حجاب را اختیاری و الزامی می خوانند تا وظیفه‌ی حكومت را نفی كنند و.... اصلاح طلبان همین مشكل را در سال ۷۷ داشتند. این وضع، یعنی هویت «شترگاوپلنگ». نتیجه این می شود كه چنین وحدتی، نه هیچ هدفی را جلو می برد و نه هیچ مخاطبی را قانع می كند.
عدالت، مهم ترین هدف اجتماعی دین و حكومت دینی
بر اساس مبانی دینی ما، مهم ترین هدف اجتماعی دین و هدف نهایی از قدرت و ولایت، اجرای عدالت است. خداوند در قرآن كریم می فرماید: «لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْكِتابَ وَ الْمیزانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْط» امیر مؤمنان(علیه السلام) می فرمایند: «مِلَاكُ السِّیَاسَةِ الْعَدْلُ. امام خمینی(سلام الله علیه) در همین چهارچوب، اسلام را حكومت می دانند كه احكامش، ابزار اجرای عدالت است: «الإِسْلامُ هُوَ الْحُكُومَةُ بشُئُونِهَا، وَ الْأَحْكَامُ قَوَانینُ الْإِسْلَامِ، وَ هِیَ شَأْنٌ مَنْ شُئُونِهَا، بَلِ الْأَحْكَامُ مَطْلوُبَاتٌ بِالْعَرَضِ، وَ اُمُورٌ آلِیَّةٌ لِإِجْرَائِهَا وَ بَسْطِ الْعَدَالَةِ.»؛ یعنی «اسلام همان حكومت با امور آن است. و احكام، قانون های اسلام [برای حكومت] و امری از امور حكومت هستند. بلكه [می توان گفت] احكام اسلام به خاطر حكومت آمده اند و اموری ابزاری برای تحقق حكومت و عدالت گستری هستند.»
مشكل ها با ایستادگی، اصلاح اقتصادی و تبعیض ستیزی حل می شود؛ نه مذاكره با آمریكا
از سال ۱۳۹۱ تاكنون، گفتمانی كه در مقابل انقلابی ها ایستاده، می گوید چاره مشكل ها در میانه روی، سرمایه داری و تنش زدایی است. آنچه باید انقلابی ها در مقابل آن مطرح كنند، این است كه مشكل های كشور با انقلابی گری، ایستادگی، اصلاح اقتصادی و تبعیض ستیزی حل می شود، نه مذاكره با آمریكا. این نكته هم با تكرار این حرف محقق نمی گردد. باید هم تریبون درد مردم بشویم و به مصادیق، سازوكارها و ساختارهای تبعیض زا اعتراض نماییم، هم اصلاح اقتصادی را مطالبه نماییم و هم در نهایت در مقابل تعامل های ذلت بار بایستیم؛ این سه باید با هم محقق شود.
باید «احمدی روشن های كشور» را شناسایی و به مردم معرفی كنیم
در كشور كسانی وجود دارند كه احمدی روشن وار در زمینه های مختلف كار می كنند و اهل خودنمایی هم نیستند. هریك در حوزه ای واقعاً برای حل مشكل های انقلاب و نظام و مردم می جنگند و در دایره‌ی توان شان تحول ایجاد می كنند؛ برخلاف بعضی از جوانان فرصت طلبِ انقلابی نما كه بدون صلاحیت، مسئولیت ها را گرفته اند و جلوه فروشی فردی می كنند و از این پست به آن پست و از این مطلب مجازی به آن رویداد رسانه ای می روند. احمدی روشن های حوزه های مختلف، چون كسی سراغ شان نرفته و كسی به آنان كمك نمی كند و خودشان هم اهل خودنمایی نیستند، برای مردم شناخته شده نیستند. ما ابتدا باید این تیپ ها را در سراسر كشور و در حوزه های مختلف شناسایی نماییم. پس از آن، كارهای درست را به مردم نشان دهیم. این اقدام هم سبب امیدآفرینی می شود، هم سبب دیده شدن عناصر آفریننده‌ی آن كارها می شود، هم راه را برای كارهای جدی تر باز می كند. در مرحله‌ی بعد باید در جاهایی كه لزوم دارد، از خود این جوانان تقدیر نماییم و آنان را معرفی نماییم.
فساد، فساد است؛ حتی اگر در جناح ما باشد
طی سال های ۷۹ تا ۸۴، بخش از جوانان حزب اللهی و انقلابی در كشور آغاز به فعالیت كردند و برخلاف دعواهای جناحی و سیاسی راست و چپ و با عنایت به گفتمان عدالت، اعلام نمودند كه «فساد، فساد است؛ حتی اگر در جناحی باشد كه ما به آن تمایل داریم». مردم یك دفعه دیدند كار حزب اللهی ها ماله كشیِ اشتباه ها و توجیه وضعیت موجود نیست و این ها نمی خواهند جناحی عمل كنند. از جانب دیگر، حزب اللهی ها حركت اردوهای جهادی را هم آغاز كردند كه به نماد خدمت در چشم مردم تبدیل شد. فرصت هایی مثل شهرداری تهران هم كه دست انقلابی ها افتاد. حزب اللهی ها و بسیجی ها در جاهای مختلف شهرداری، به مردم خدمت خالصانه كردند. حزب الله در آن سنت الهی كه گفتیم قرار گرفت و همه‌ی این ها موجب شد آن همه تخریب، كارگر نشود.
چرا شب انتخابات به یاد مردم و مبارزه با فساد افتاده اید؟
ظرفیت فكری مردم ارتقاء یافته است. مردم دیگر به راحتی و به صرف خدمت اجتماعی یا عدالت خواهی با اهداف سیاسی و انتخاباتی، به كسی رأی نمی دهند. پس از انتخابات ۹۶، فراخوانی برای نگارش تجربه های انتخابات منتشر كردیم. در همه‌ی دویست سیصد تجربه‌ی ارسالی جوانان انقلابی، یك حرف مشترك بین همه‌ی مردم از شمال تهران تا فلان روستای دورافتاده در زابل بود: «وقتی ما با مردم صحبت می كردیم، از ناكارآمدی این آقایانی كه سر كار بودند و دلیلهای ما برای دفاع از كاندیدای مان قانع می شدند؛ ولی همه شان یك پاسخ مشترك، مهم و تاریخی می دادند و آن اینكه شما چهار سال دقیقاً كجا بودید و چرا شب انتخابات به یاد مردم و مبارزه با فساد افتاده اید!» ما باید این تصویر را بشكنیم. اصل برای ما، باید مطالبه گری دردهای مردم باشد؛ آن هم به صورت مبنایی و نه انتخاباتی. آن وقت هم مردم اعتماد می كنند، هم اگر شكست بخوریم، احساس شكست نمی نماییم.
رهبری درباره‌ی عدالت می گویند: «گفتمان عدالت، یك گفتمان اساسی است و ]...[ همه چیز ماست. منهای آن، جمهوری اسلامی هیچ حرفی برای گفتن نخواهد داشت؛ باید آنرا داشته باشیم. این گفتمان را باید همه گیر كنید؛ به شكلی كه هر جریانی، هر شخصی، هر حزبی و هر جناحی سر كار بیاید، خودش را ناگزیر ببیند كه تسلیم این گفتمان شود؛ یعنی برای عدالت تلاش كند و مجبور شود پرچم عدالت را بر دست بگیرد؛ این را شما باید نگه دارید و حفظ كنید؛ این مهمست.»
اقدام های مهم حزب اللهی ها در بعضی بی عدالتی ها
در یكی دو سال گذشته، جوانان حزب اللهی در بعضی از مناطق كشور در زمینه هایی نظیر خصوصی سازی های افسارگسیخته فعال شدند. دراین باره باید از دانشجویان برخی دانشگاه ها مثل بچه های بسیج دانشجویی دانشگاه رازی و دانشگاه سهند، روحانیون اراك و برخی روحانیون اهواز و... تشكر كرد. در این فضا موج به دست بچه های انقلابی افتاد و توانستند بسیار اثرگذار باشند و تا حدی هم ماجرا را كنترل كنند؛ یعنی هم مسئله‌ی واقعی مردم قدری حل شد، هم كارآمدی جمهوری اسلامی بیشتر شد. همین اتفاق درباره‌ی برخی تبعیض ها و امكانات و اموال عمومی افتاد. باید این را هم تعمیق نماییم و هم به سوژه های اساسی دیگر تسرّی بدهیم.
مردم اگر ببینند حزب اللهی ها كنار آنها ایستاده اند، اگر ببینند همان كسانی كه از جمهوری اسلامی دفاع می كنند و از مدافعان حرم دفاع می كنند و به دنبال ترویج فرهنگ اسلامی هستند، همان ها معترض به بی عدالتی ها هم هستند، آن زمان است كه به نظام و انقلابی ها امیدوار می شوند. آن زمان است كه مردم با آرمان هایی نظیر استقلال، نهضت جهانی اسلام، اصلاح فرهنگی جامعه و... هم همراهی می كنند.
برای جذب مردم، كار زرد انجام ندهیم؛ خالصانه به تكلیف عمل كنیم
محافظه كاران گاهی برای جذب مردم، قسمتی از دین و اصول را می زنند؛ مثلاً در مجلس نهم می گفتند با برجام مخالفت نكنیم تا رأی بیاوریم. خدا خواست دوسوم تركیب آن مجلس عوض شد و برخی از تندترین مخالفان برجام، با رأی اول به مجلس رفتند. پیامبر(صلی الله مقابل وآله وسلم) می فرمایند: «هركس خشنودی خدا را با وجود خشم مردم بجوید، خدا از او خشنود می شود و مردم را از او خشنود می كند. و هركس خشنودی مردم را با وجود خشم خدا بخواهد، خداوند از او خشمگین می شود و مردم را نسبت به او خشمگین می كند».
سیدحسن نصرالله، كارهای زردِ برخی محافظه كاران را نمی كند؛ اما چون با اخلاص به تكلیف عمل می كند و تصویری از مقاومت ارائه می دهد كه هر انسان آزاده ای جذبِ آن می شود، در نتیجه افراد مختلفی از بسیجی های حزب الله گرفته تا جولیا پطروس، خواننده‌ی زن مسیحی، را جذب می كند.
نیروهای انقلابی را به حضور در صحنه وادار كنیم
باید كاری نماییم كه جوانان انقلابی صلاحیت داری كه در حال فعالیت در اقصانقاط كشور هستند، پای كار بیایند؛ حتی اگر آنها در انتخابات رأی هم نیاورند، دیده می شوند؛ البته جاهایی در شهرستان ها هست كه كار حساب نشده می تواند طرف را از هستی ساقط كند و باید با دقت نظر فعالیت كرد. نمونه‌ی بارزِ این دیده شدن، تجربه‌ی چهارمین و پنجمین شورای شهر در شهرستان امیدیه است. در تجربه‌ی چهارمین دوره‌ی انتخابات شورای شهر، نیروهای فعال مسجدیِ امیدیه، با آوردن عناصری مردمی، خدوم و خوش نام توانستند شورای شهر را تغییر بدهند.
باید لوازم عدالت خواهی مصداقی را رعایت نماییم
در پروسه مطالبه گری باید توجه كرد كه عدالت خواهی كلی بی فایده است. دو سطح دیگر در عدالت خواهی داریم: یكی اصلاح سازوكارها و ساختارهای مولّد بی عدالتی و دیگری پرداختن به مصادیق بی عدالتی. باید بین این دو سطح رفت وآمد كرد.
رهبر انقلاب ما را به پرداختن به مصادیق عدالت و دوری گزیدن از كلی گویی فراخوانده اند: «وقتی شما سؤال می كنید و پاسخ می خواهید، باید سؤالی بكنید كه پاسخ آن ـ از طرف هركسی ـ قابل تشخیص و ارزیابی كمّی باشد؛ و اَلّا اینكه شما بگویید “آیا می دانید كه از قِبل بیكاری چه مشكلاتی پیش می آید؟” جوابش این است كه بله می دانیم. “چه كار می كنید؟” [می گویند] همین كارهایی كه می بینید داریم می نماییم. این طور طرح پرسش، چیزی عاید نخواهد كرد. یا از قوه‌ی قضائیه بپرسید “شما برای رفع این ویرانه در پنج سال قبل چه كار كردید؟” آنها چند صفحه به شما آمار خواهند داد كه این كارها را كرده ایم.»
شفاف كردن عملكردها برای مردم؛ از وظایف مهم تشكل های دانشجویی
یكی از مهم ترین وظیفه های تشكل های دانشجویی در فضای سیاسی امروزی، شفاف سازی عملكردها و فضا برای مردم در عرصه های مختلف است. مثلاً در مجلس هفتم كه هنوز آمار عملكرد نماینده ها در دسترس نبود، برخی از بچه های عدالت خواه روی تعداد غیبت ها و تأخیرهای نمایندگان مجلس كار كردند و برخی از بدعملكردها نتوانستند در انتخابات بعدی رأی بیاورند. البته این كار، عمیق نبود و حالا دیگر باید كارهای عمیق انجام دهیم كه طرف دارد چه كاری انجام می دهد. باید عملكرد نماینده ها و جریان ها را در حوزه‌ی مسائل اصلی انقلاب مثل عدالت، نفوذ، جنگ اقتصادی، برجام، FATF و مسائل مربوط به اقتصاد مقاومتی بررسی نماییم. وظایف و امكان های نماینده نظیر طرح، سؤال، استیضاح و كمیسیون ها و نحوه‌ی عملكرد مدعیان انقلابی گری، اصول گرایی و اصلاح طلبی در قبال آن وظایف، باید بازخوانی و به مردم معرفی شود.
حركت انتخاباتی را با شعارهای درست عدالت خواهانه همراه كنیم
شعار و مطالبه‌ی درست، حتی اگر رأی نیاورد، می تواند بر فضای سیاسی اثرگذار باشد. مثلاً در انتخابات قبلی مجلس، لیست برخی جوانان انقلابی، شعارهایی واقعی مثل وام ازدواجِ سی میلیون تومانی یا ساخت مسكن برای مردم داشت. این ها به مطالبه‌ی عمومی تبدیل شد، وام ازدواج سی میلیونی تثبیت شد و حتی رئیس دولت به لزوم ساخت مسكن توسط دولت رسید و وزیر مسكنِ مانعِ «مسكن مهر» مجبور به استعفا شد. البته این نكته، تنها عنصر تعیین كننده نبود؛ اما مؤثر واقع شد. در همین دولت «تدبیروامید» كه گفتمان اصلی اش «تعامل سازنده با جهان» و نه خودكفایی بود، پیگیری تعدادی جوان انقلابی سبب شد كه خودكفایی در گندم، خودكفایی در بنزین و پشتیبانی از شركت های دانش بنیان محقق شود. حتی از توافق های خطرناكی مثل پاریس، یونیت و FATF جلوگیری شد و توافق های جدید نفتی اصلاح گردید.
زمینه سازی برای تولید و جمع بندی ایده ها برای اداره‌ی كشور
در چهارچوب گفتمان سازی، یكی از كارهای مهمی كه از دانشجویان و طلاب انقلابی برمی آید، زمینه سازی برای تولید و جمع بندی ایده ها برای اداره‌ی كشور است. مجموعه های دانشجویی، طلبگی، فرهنگی و... می توانند با برگزاری نشست، گرفتن مصاحبه، تولید محتوا و... در ارتباط با چهره های انقلابی نسل دوم و سوم در حوزه های مختلف اداره‌ی كشور، زمینه ای برای جمع بندی گفتمانی و تخصصی از حرف هایشان ایجاد كنند. همین طور با برگزاری رویدادهایی مثل جشنواره‌ی ایده، می توانند نسل چهارمی ها را به عرصه‌ی ارائه‌ی چاره برای اداره‌ی كشور بكشانند.
تبعیض؛ كارخانه‌ی تولید انبوه ریگی ها و جدایی طلب ها
در بحث عدالت، باید توجه كرد كه ساده زیستی مهم است؛ ولی همه چیز نیست. مردم انتظار دارند مسئولان شان هم ساده زیست و مردمی باشند، هم قادر به برطرف نمودن مشكل هایشان باشند. سازوكارها و ساختارهای تبعیض زایی در كشور ما هست كه باید با آنها مقابله نماییم. از تبعیض آموزشی گرفته تا خصوصی سازی افسارگسیخته و اختصاصی سازی، تا محوریت تجار در اقتصاد و تولید، تا حتی تبعیض های منطقه ای و...، همه جزء دستور كار ماست. برای نمونه، ما باید با نابرابری های منطقه ای و شهری مقابله نماییم. ما با اِعمال تبعیض، كارخانه‌ی تولید انبوه عبدالمالك ریگی در سیستان وبلوچستان و جدایی طلب در خوزستان درست كرده ایم. باید این رویّه ها را اصلاح نماییم.
برای مطالبه گری می توانیم به قانون و اسناد بالادستی در كشور بازگشت كنیم
در كشور ما انبوهی از اسناد بالادستی و قانونی وجود دارد كه به مرحله‌ی اجرا نرسیده اند. ظرفیت های قانونی بسیاری وجود دارد كه استفاده نمی شوند. یكی از كارهای مهم در انتخابات، دست گذاشتن روی ظرفیت های همین قوانین و اسناد بالادستیِ موجود است كه به مسائل زندگی مردم می پردازد و مغفول واقع شده است. البته بحث دیگر، نسبت عدالت و قانون است. برمبنای بند «م» از وصیت نامه‌ی امام(سلام الله علیه)، برای پیگیری مطالبات مردمی و مشكل های جامعه ابتدا باید سراغ قانون برویم و برای فسادها و منكرهای بزرگ، اگر نهادهای قانونی وظیفه شان را انجام ندادند و خطر مهمی برای انقلاب وجود داشت، آن وقت آحاد جوانان حزب اللهی باید وارد عمل شوند.
هیچ مصلحتی مهم تر از عدالت نیست و عدالت خواهی هم افشاگری نیست
عدالت خواهی اگر مصالحی مثل حفظ نظام و اخلاق را با خود به همراه نداشته باشد، اساساً عدالت خواهی نیست. عدالت خواهی بدون حساب كردن این نكات، خودش ظلم است. البته هیچ مصلحتی هم مهم تر از عدالت نیست. باید به این ملاحظه ها توجه كرد؛ اما نباید جوری آنرا عمده كرد كه افراد از مطالبه گری بازبمانند. این بهانه كه عده ای از عدالت سوءاستفاده كرده یا منحرف شده اند، دلیل نمی گردد كه مطالبه گری را سخت نماییم. باید توجه كرد كه عدالت خواهی، افشاگری نیست؛ بلكه ایجاد تغییر به نفع ازبین بردن نابرابری هاست. البته باید یك جایی هم در چهارچوب قانون افشاگری كرد، یك جایی سروصدا ایجاد كرد، یك جایی با مردم و مسئولان صحبت كرد، یك جایی پویش درست كرد، یك جا هم مثل ماجرای سیل باید آستین بالا زد.
خیلی از حرف هایی كه به نام مصلحت بیان می شود، حرف مفت است
خیلی از حرف هایی كه به نام مصلحت و برای جلوگیری از عدالت بیان می شود، حرف مفت است. مصلحتِ مهم این است كه ما به مردم نشان بدهیم كه اگر در جمهوری اسلامی فساد و ناكارآمدی وجود دارد، اصلاح شدنی است و همان كسانی دنبال این اصلاح هستند كه طرفدار اصلی این نظام بوده و حزب اللهی و بسیجی هستند. فیلم های هالیوود را ببینید. آنها در فیلم هایشان نمی گویند در آمریكا فساد نیست؛ بلكه می گویند سیستم این فساد را اصلاح می كند یا قهرمان هایی هستند كه دست دردستِ سیستم و هم جهت با آن جلوی فساد را می گیرند.
بهانه هایی برای كار نكردن
هركسی نمی خواهد در این مملكت كار كند، توجیهی برای آن درست می كند؛ اما تفكر شیعی به ما می گوید به هر میزان كه می توانیم و مقدور است، برای تحقق عدالت تلاش نماییم. ما باید لوازم كار و مبارزه را ایجاد نماییم و وارد میدان مبارزه شویم تا «عدالت مقدور» به وسیله‌ی ما یعنی انسان های غیرمعصوم محقق شود. یك عدالت نهایی و آرمانی هم داریم كه كار معصوم است. ما همین میزان مقدور را باید انجام دهیم تا زمینه‌ی عدالت نهایی فراهم شود؛ إن شاءالله.


منبع:

1398/08/23
10:11:03
5.0 / 5
4447
مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۹ بعلاوه ۵
نور معرفت

nooremarefat.ir - مالکیت معنوی سایت نور معرفت متعلق به مالکین آن می باشد