نور معرفت
رضا اسماعیلی عنوان كرد

عرضه تصویری غیرواقعی از حضرت زهرا (س)

عرضه تصویری غیرواقعی از حضرت زهرا (س)

نور معرفت: رضا اسماعیلی ضمن اشاره به کلمات نامتجانس و نامانوسی که هیچ تناسب مضمونی و معنایی با شعر آیینی ندارد و به قول او به صورت مظلوم آن چنگ می کشد، می گوید نگاه تک بعدی و جزیره ای در شعر فاطمی منجر به عرضه تصویری غیرواقعی و مسخ شده از حضرت زهرا(س) شده است.


این شاعر در یادداشتی که به مناسبت ایام شهادت حضرت زهرا(س) و با عنوان ««قبرشناسی» تا «قدرشناسی»» در اختیار ایسنا قرار داده، آورده است: «در پیشینه و باستان شناسی شعر فاطمی از گذشته های دور تا امروز، نتیجه ای که فراچنگ می آوریم این است که شعر فاطمی، مظلوم روز گذشته و امروز تاریخ است. این حقیقتی غیرقابل انکار است که کارنامه و شناسنامه شعر فاطمی در هاله ای از ابهام، و آمیخته به اوهام است. به همین علت در پاسخ این سوال که «اولین سروده فاطمی متعلق به چه شاعری است؟»، انگشت حیرت به دهان می گیریم و جواب را در لفافه ای از «شاید و اما و اگر...» می پیچیم. چونکه به راستی و درستی و به یقین نمی دانیم نخستین فاطمی سروده فارسی متعلق به کدام شاعر است: دقیقی طوسی، کسایی مروزی، غضایری رازی، یا شاعری دیگر...؟ چونکه هیچ گونه اتفاق نظری بین پژوهشگران این حوزه و عرصه وجود ندارد و رای و نظر آنان به جای وفاق بر محور خلاف می گردد.
از این نکته که بگذریم، اگر بخواهیم از نامدارترین شاعرانی که به گردن شعر فاطمی حق دارند نام ببریم، باید چشم ها را به دیدن قله های بزرگی چون ناصرخسرو، سنایی و عطار نیشابوری دعوت نماییم که در این عرصه آثار و اشعاری فاخر و ارجمند دارند.
با این حال، اغلب پژوهشگران شعر آیینی بر این دقیقه اتفاق نظر دارند که شعر فاطمی قامت و قدمتی هزار و صدساله دارد. تاریخ تولد شعر آیینی فارسی که بیشتر سبقه و صبغه شیعی دارد به سده چهارم و دوران حکومت «آل بویه» برمی گردد. حال سوال این است که چرا با وجود حیات ۱۱۰۰ ساله، شعر فاطمی جثه ای این چنین نحیف و ظریف دارد؟! این نقیصه به عدم ثبت مکتوب شعرها به دلیل تنگناهای سیاسی، و خط قرمزهای جاهلانه و متعصبانه دوران ماضی برمی گردد. به دورانی که به دلیل حاکمیت دولت های غیرشیعی، شاعرانی که به ستایش خاندان رسالت (علیهم السلام) زبان می گشودند مورد شکنجه و آزار قرار می گرفتند. این سختگیری در مورد شعر فاطمی و علوی بیشتر بود. به خاطر وجود این تنگناهای سیاسی، شاعران ستایشگر اهل بیت، ناگزیر به تقیه و پنهان کاری بودند. مضاف بر اینکه در عصر خلافت امویان، به دلیل نفوذ زبان و ادبیات عربی در گستره سرزمین ایران، شاعران به زبان عربی شعر می گفتند؛ شعرهایی که از بین رفته و هیچ نام و نشانی از شاعران شان در تاریخ ادبیات برجای نمانده است. به همین خاطر است که تا قبل از سده چهارم، به ندرت میتوان شعری در مدح و منقبت خاندان رسالت به زبان فارسی یافت.
مظلومیت شعر فاطمی در عصر حاضر هم کمتر از دوران ماضی نیست. غیر از دهه اول انقلاب که شعر دینی و آیینی ما امتزاجی همگون و هماهنگ با ذات حماسی انقلاب و سیمایی پرافتخار و درخشان داشت، در دهه های اخیر، به خاطر افراط در پرداختن به مبحث و غفلت از موضع - علیرغم رشد کمی - شاهد افت و افول کیفی و مضمونی شعر فاطمی هستیم.
برای اثبات این ادعا کافی است فقط برخی از شعرهایی را که در روزهای ولادت و شهادت حضرت کوثر در هیئات مذهبی و حسینیه ها بعنوان مولودیه و مرثیه خوانده می شود، بشنوید. آن وقت است که به عمق این فاجعه پی می برید. البته از حق نباید گذشت که در کنار خیل مولودیه ها و مرثیه های سست و ضعیف، شاعران دین آگاه و روشن اندیشی هم داریم که در بیان فضایل این بانوی بزرگوار سنگ تمام گذاشته و اشعاری بسیار ارجمند و فاخر سروده اند که قابل تقدیر و ستایش است. ولی متاسفانه این شاعران معدودند و میدان بیشتر در دست خیل شاعرانی است که کلیدواژه اغلب شعرها و نوحه های شان «فدک»، «دیوار و در»، «آتش»، «سیلی»، «بیت الاحزان» و «قبر پنهان حضرت زهراست، نه «قدر» و منزلت قرآنی و انسانی اش. البته پرداختن هنرمندانه، متعادل و معقول به این ابعاد از زندگی حضرت زهرا(س) هم در جای خود لازم است. برای مثال اگر شاعر در غزلی یک یا در نهایت دو بیت را به این موضوعات اختصاص دهد، بلااشکال است ولی وقتی تمام فکر و ذکر شاعر از آغاز تا آخر غزل برگ و بار دادن و بزرگ نمایی مبحث فدک و دیوار و در می شود، به صورتی که تعمدا ردیف غزلش را هم واژگانی چون«بیت الاحزان»، «فدک» و «دیوار و در» قرار می دهد، این امر نشانه سطحی نگری و «فقر اندیشه» است. سطحی نگری سبب دور شدن شعر فاطمی از اصالت و رسالت ذاتی خود که مبارزه با تحریف و بدعت و خرافه، معرفت افزایی، ظالم ستیزی، مظلوم نوازی، بیدارگری و احیای کرامت های انسانی است، می شود و شعر فاطمی را تبدیل به کالایی فانتزی و مجلسی می کند که فقط به درد گرم کردن مجلس می خورد و لاغیر!
حالا شعر فاطمی
شعر آیینی ما که شعر فاطمی هم یکی از زیرشاخه های اثرگذار آن است، حاشیه بسیاری دارد و در مورد آن حرف و حدیث فراوان است. البته قصد ناشکری ندارم و منکر نقطه های روشن این منظومه دینی نمی شوم.
بی هیچ شکی کارنامه شعر دینی و آیینی روزگار ما از آثار فاخر، عمیق و ارجمند بی بهره نیست. بدیهی است در طول ۴۰ سال قبل شاعران روشن اندیش دین آگاه برگ های بسیار زرینی بر این صحیفه پرافتخار و باشکوه افزوده اند که قابل ستایش و تقدیر است. ولی از آن جا که سقف انتظار و توقع جامعه دینی ما از شعر و شاعران آیینی، هم ترازی با قله های سر به فلک کشیده ای همچون فردوسی، ناصرخسرو، سنایی، عطار، مولانا، حافظ و سعدی است، وضع «موجود» را با آرمان «موعود» می سنجند و از این منظر در این کارنامه کاستی هایی می بینند که تذکر و یادآوری این کاستی ها ما را به سمت تلاش بیشتر برای به کمال رساندن آن کمک می نماید.
به اذعان اغلب کارشناسان و پژوهشگران، شعر فاطمی برای رسیدن به کمال همچنان نیازمند پالایش و پیرایش محتوایی و مضمونی است که نباید از روی مصلحت سنجی از این دقیقه غافل بود. یادمان نرود که صیانت و پاسداری از این میراث گرانسنگ معنوی، رسالتی است که بر دوش یکایک ما سنگینی می کند. در جان و جهان «شعر فاطمی» روزگار ما، روزنه های مسدودی وجود دارد که میتوان با شناسایی و گشودن آنها، راه را برای زایندگی و بالندگی هرچه بیشتر این شجره طیبه فراهم نمود.
نابسامانی ها و ناهنجاری های شعر فاطمی، محصول عدم تعادل و توازن دینی و فرو افتادن در چاه و چاله افراط و تفریط است. غافل از اینکه دین اسلام دین دانایی و بینایی و میانه روی است و خداوند صریحا در آیه ۱۴۳ سوره بقره می فرماید: «وکذ لک جعلنکم امه وسطا لتکونوا شهدآء علی الناس و یکون الرسول علیکم شهیدا: بدینگونه شما را امتی میانه قرار دادیم تا بر مردم گواه باشید و پیامبر هم بر شما گواه باشد.»
ما - به هزار و یک دلیل - یادمان رفته است یا خودمان را به فراموشی زده ایم که به مردم صادقانه بگوییم اسلام دو بخش دارد: «دنیا و آخرت». زندگی بزرگان دین هم دو رو دارد، یک روی این سکه عبادت، جهاد، شهادت، و تحمل مصائب و ناملایمات و سختی ها برای پاسداری از کیان اسلام و قرآن است، و روی دوم آن شوق زندگی، کوشش برای آبادی دنیا، تجارت، کشاورزی، عشق و ازدواج، رسیدگی به امور خانه و خانواده، تربیت فرزند، تفریح و تفرج، آمد و شد در شهر و کوچه و بازار و همنشینی و همزبانی با مردم است. چنان که پیامبر مکرم اسلام(ص) هم می فرماید: «الدنیا مزرعه الآخره: دنیا، مزرعه آخرت است.»

با این همه، ما به شیوه های مختلف ادبی و هنری به روی اول این سکه - آخرت گرایی - بسیار پرداخته و از روی دوم آن - دنیا و زندگی - سخت غافل شده ایم. چنان که در سایر امور دینی هم به همین شیوه نامتعادل و نامتوازن عمل کرده ایم. برای مثال به روخوانی و حفظ قرآن بیشتر از تفسیر و تحلیل آن و معرفی قرآن بعنوان مرامنامه «سبک زندگی اسلامی» پرداخته ایم. یعنی جنبه های الگویی و کاربردی دین اسلام و بزرگان دینی را به فراموشی سپرده ایم. به تعبیر ساده تر با چنین ذهنیتی ذره بین به دست، در اطراف و اکناف زندگی بزرگان دین چرخیده ایم و هر جا غم و مصیبتی دیده ایم آنها را برجسته و بزرگ کرده و از این ذوات مقدس تندیس مصیبت ساخته ایم. ولی از پرداختن معقول به جلوه های دنیایی و «این جهانی» زندگی بزرگان دین غافل مانده ایم. یعنی نگفته ایم که بزرگان دین هم مثل همه انسان های کره خاکی زندگی می کنند، عشق می ورزند، کار می کنند، می خورند، می پوشند، در کوچه و خیابان راه می روند، اهل شوخی و تفریح و تفرج اند و... ما چنان در این عرصه گرفتار افراط شده ایم که حتی در اعیاد و ایام ولادت این بزرگان هم به جای شادمانی، عزاداری می کنیم!
در مورد حضرت فاطمه زهرا(س) هم هندسه رفتاری ما چیزی بیشتر از این نیست. متاسفانه در شعر فاطمی، نگاه تک بعدی و جزیره ای منجر به عرضه تصویری غیرواقعی و مسخ شده از حضرت زهرا(س) شده است. برای عرضه تصویری تمام رخ و کامل از «کوثر کثیر قرآن» ضروریست زندگی آن حضرت را با رفتن به منابع مستند و موثق شیعی همچون قرآن، نهج البلاغه، احادیث و روایات، خطبه ها و کتاب های مرجع مورد مطالعه قرار دهیم و از استناد صرف به «گفته ها و شنیده ها» بپرهیزیم.
احتیاج به روزآمدی در شعر فاطمی
شعر آیینی و فاطمی ما - بی هیچ شکی - احتیاج به پوست اندازی و روزآمدشدن دارد. احتیاج به پیرایش و پالایش زبانی و واژگانی و بازسازی و بازآفرینی مضمونی دارد. این ادعا، یک ادعای واهی نیست، بلکه مستند به قرائن و شواهد است. پیشتر هم در یادداشتی گفته ام که شعر آیینی ما گرفتار عقب ماندگی سیاسی و اجتماعی است. فرزند زمانه خویشتن نیست. از زمانه عقب است. اگر ما به این مسئله به صورت هوشمندانه و عالمانه نگاه نکنیم، شعر آیینی ما در بلند مدت گرفتار فرسایش زبانی می شود و از بالندگی و زایندگی باز می ماند. شعر آیینی و فاطمی ما که شامل اشعار هیاتی و تعزیه هم می شود، احتیاج به خانه تکانی دارد و باید از بسیاری از کلمات پاکسازی شود؛ کلمات نامتجانس و نامانوسی که هیچ تناسب مضمونی و معنایی با شعر آیینی ندارد و به صورت مظلوم آن چنگ می کشد.
با عنایت به بسامد بالای کژراهه ها و کژروی های واژگانی در شعر آیینی، بر پژوهشگران و دغدغه مندان این عرصه تکلیف است که به قصد پالایش و پیرایش این گونه ادبی که ریشه در باورها و اعتقادات ما دارد، پس از این با عزمی جزم تر و دقت نظری والاتر به این مهم بپردازند. لزوم پرداختن به این مورد برای عاقبت به خیری و رستگاری شعر آیینی و فاطمی امری حیاتی می باشد.
به امید فرا رسیدن روزی که «شعر فاطمی» ما از گردنه ناهنجار «قبرشناسی» عبور کند و به سرمنزل مقصود «قدرشناسی» برسد - این چنین باد.»



1400/10/16
19:35:49
5.0 / 5
416
مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۸ بعلاوه ۵
نور معرفت

nooremarefat.ir - مالکیت معنوی سایت نور معرفت متعلق به مالکین آن می باشد