نشست علمی واکاوی اندیشه های ابوریحان بیرونی انجام شد
نور معرفت: نشست علمی واکاوی اندیشه های« ابوریحان بیرونی» به مناسبت 13 شهریورماه روز بزرگداشت حکیم ابوریحان بیرونی، به همت انجمن آثار و مفاخر فرهنگی در فضای مجازی اجرا شد.
به گزارش نور معرفت به نقل از ایسنا در این جلسه، حسن بلخاری رییس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، علیم اشرف خان استاد ادبیات دانشگاه دهلی، احمد تمیم داری عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی، حنیف قلندری عضو هیات علمی پژوهشکده تاریخ علم دانشگاه تهران و یونس کرامتی عضو هیات علمی پژوهشکده تاریخ دانشگاه تهران سخنرانی کردند.
حسن بلخاری در این جلسه علمی اظهار داشت: برای سخن گفتن در برنامه امروز به کتاب «التفهیم» مراجعه ای داشتم که در باب علم نجوم است و مرحوم همایی با تصحیح و مقدمه خودش در سال ۱۳۵۲ آنرا به انجمن آثار و مفاخر فرهنگی سپرد تا چاپ شود. کتاب را تورق می کردم که بدانم و ببینم چه موضوع بکری را در باب ابوریحان می توانم برگزینم. در یکی از صفحات به نکته جالبی تحت عنوان افکار تازه و نوآورده های علمی ابوریحان برخورد کردم که همایی در مقدمه آورده است. جناب همایی ذیل این عنوان مواردی را بیش از بیست مورد ذکر کرده که در موارد خاص ابوریحان آورده های جدیدی برای جهان علم داشته است. یکی از مواردی که اشاره می کند، عنوان اشکال هندسی گل ها و شکوفه ها است.
اوافزود: جناب همایی می گوید همچون اکتشافات و تحقیقات تازه ابوریحان استنباط این نکته است که در شکوفه ها و گلها دقایق هندسی به کار رفته و سبب این که شکوفه ها و گل ها هیچ گاه هفت برگ یا نه برگ نمی شوند، بلکه مثلث و مخمس و... می باشند آنست که ترسیم شکل هفت ضلعی و نه ضلعی متساوی الاضلاع در دایره ممتنع و محال است و بعد اشاره کردند که این آورده نو و جدید در آثارالباقیه مورد بحث قرار گرفته است. آثار الباقیه را از کتابخانه مجلس یافتم و بعد این بحث را در صفحه ۲۹۷ و ۲۹۸ پیدا کردم.
استاد دانشگاه تهران افزود: ابوریحان بحثی در باب اعتقادات قسمتی از مسیحیت تحت عنوان نصاری دارد و وارد بیان و نقد بسیار عالمانه تعدادی از آثار و مراسم و سنت های اینها شده است که به شدت به خرافه آلوده است و بعد ضمن بیان این سنن غریبه و نقد آنها بحثی را مطرح می کند که این بحث مبنای ورودش به اشکال و نقوش هندسی گل ها و کواکب و طبیعت و اشیاء است.
او اضافه کرد: اما پیش تر باید اشاره کنم که چرا این بحث برای بنده مهم جلوه کرد. چون در زمینه حکمت و فلسفه هنر و معماری اسلامی یکی از بنیادی ترین، مهم ترین و مبنایی ترین بحث ها، هندسه نقوش است؛ به این معنا که معتقدیم یک هندسه پنهان در بطن این آثار وجود دارد و مراد از هندسه پنهان این نیست که یک اثر را برداریم و هندسه طراحی آنرا به دست آوریم بلکه مراد این است که بنابر شریفه قرآن که: «إِنَّا کُلَّ شَیْءٍ خَلَقْنَاهُ بِقَدَرٍ»، که ما هر چیزی را به توازن و تناسب و هندسه آفریدیم، هنرمند مسلمان نیز با محاکات از حضرت حق، در حقیقت هندسه را بعنوان عامل بنیادین ظهور ایده خودش انتخاب می کند و کشف این هندسه یکی از عوامل بنیادین درک اثر است و بحث مهمی را در این حوزه داریم.
رییس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی اشاره کرد: امروزه در جهان هنر و معماری از تناسبات طلایی صحبت می شود و یکی از مفاهیم بر بنیاد اعداد فیبوناچی کشف می شود و این اعداد، اعدادی است که هر عدد محصول جمع دو عدد پیشین است و وقتی می گویید هشت، یعنی حاصل پنج و سه و همین طور به بالا می رود. هر عددی در این سلسله اعداد به قبلی آن تقسیم شود به یک عدد ۶۱۸/۱ می رسیم که در جهان هنر و معماری به امضای خدا معروف است و بحث های فوق العاده زیبایی در این حوزه داریم و در الهیات اینطور جلوه می کند که هستی متشکل از یک نظم بسیار زیبا است. البته حالا نمی توانم این بحث را بصورت مفصل ارائه دهم اما باید توجه کرد که هندسه زبان هنر و معماری است و هنگامی که می فهمید یک فیلسوف و دانشمند برجسته در تمدن اسلامی به هندسه نقوش توجه دارد طبیعی است که خوشحال می شوید؛ برای اینکه می فهمید که شاهکارهای عظیمی که در ساحت هندسه در معماری اسلامی - ایرانی و در هنر ظهور کرده می توانسته چنین عقبه های نظری نیرومندی داشته باشد.
او افزود: این که بطورمثال در سال ۳۹۷ هجری (و پیش از آن، بیرونی این نکات را گفته) و اثری در معماری ایجاد می شود که از نظر مهندسان مهندسی ترین بنای عالم است یعنی گنبد قابوس، متوجه می شویم که حقیقتا یک آثار عظیمی به وجود آمده است. یک تمدن تا در زمینه نظری و فلسفی به ادراک و تجربه عمیق از هندسه نرسد نمی تواند این آثار را خلق کند. برای ما کشف مبانی بنیادین نظری هندسه در تمدن اسلامی که ظهور و تجلی زیبایی شناسانه اش این آثار معمای بوده فوق العاده مهم می باشد. بدین سبب مهمست که چنین دانشمندی در باب هندسه نقوش صحبتی کرده باشد.
بلخاری در بخش دیگری از سخنان خود اظهار داشت: جناب ابوریحان دارد مسئله دیگری را پیش می کشد و مواردی را ذکر می کند و تعریضی به تعدادی از شبه مسلمین دارد که می آیند و اسم خدا و پیامبر(ص) را به تعدادی از اعضای بدن می دهند که این را رد می کند. سپس وارد جریان مسیحیت می شود و می گوید که یک فرقه ای در بین نصاری داریم که معتقدند اگر پوسته چوپ فاوانیا را بردارید، صلیب ظاهر می شود و اگر از این چوپ دارویی بسازید و آب چوبی درست کنید و عصاره آب را به کسی که بیماری صرع دارد بنوشانید خوب می شود. ابوریحان این را می آورد و نقد می کند که این چه حرفی است؟ آیا اینها توجه ندارند که خیلی قبل تر از مسیح، جالینوس در مورد آثار طبی این چوب صحبت کرده و گفته در صرع کاربرد دارد؟ پس این یک مساله علمی است و چرا از این مساله علمی مصادره مطلوب مذهبی می کنید؟ آن هم با استناد به امری که قابل اثبات نیست.
او اشاره کرد: این رویکرد نقادانه ابوریحان تحسین برانگیز است. بنده ایشان و ابن هیثم را جزو برجسته ترین دانشمندان محقق و منتقد با رویکرد انتقادی و بنیادگذار روش تجربی و دقیق می دانم. از همین رو ایشان یک بحث انتقادی جالب را شروع می کند و بعد وارد هندسه نقوش در طبیعت و کائنات می شود. بحث این است که برخی ها هستند که وقتی بخواهند حرف خودرا مستدل کنند در طبیعت می گردند و یکسری آثار طبیعی را انتخاب می کنند و از آنها برای اثبات حرف خود ادله می آورند و اگر بین حرف آنها و چیزی که کشف کرده اند تضادی باشد به قدری مطلب را می پیچانند که در نهایت حرف خودرا اثبات می کنند.
استاد دانشگاه تهران درادامه سخنان خود اظهار داشت: بیرونی می گوید ایرادی ندارد اما بدانند که بواسطه نسبت جوهری میان سنجنده و سنجیده شده و دال و مدلول است که حرفشان را می پذیریم و اگر یک نسبت منطقی میان دال و مدلول نباشد این را رد می نماییم و این حرف بسیار مهمست و به نحوی تأویل را در فرهنگ ایرانی – اسلامی جهت می دهد که شما آزاد نیستید هر چیزی را به نام تأویل به خورد مخاطب بدهید و مفاهیم خودرا بصورت ذوقی بخواهید به مردم تزریق کنید و باید بین دال و مدلول نسبتی برقرار باشد. هزار و صد و پنجاه سال قبل ابوریحان این را ذکر می کند و می گوید اگر شما در طبیعت و گل ها و شکوفه ها و... بنگرید شکل های دوتایی، چهارتایی و... پیدا می کنید یا بطورمثال شش ضلعی را در نحل و کندوی زنبور عسل پیدا می کنید. بطور خاص این در گل ها و شکوفه ها و جهان طبیعت نیز وجود دارد.
او اضافه کرد: سپس ابوریحان می گوید هرکسی می تواند برای بیان اعتقادی خودش از این چیزها استفاده نماید و در مسائل طبیعی و غیره چیزهای عجیبی وجود دارد و بعد مثالی هم می زند. اما واقعیت این است که در جهان طبیعت اشکال هندسی طبیعی عظیمی داریم که هندسه عالم هستند و هر کسی می تواند از اینها برای مطالب غیرعلمی و غیرعقلی استفاده نماید و باید در این قلمرو مواظب بود و از او پذیرفته نمی گردد مگر این که یک دلیل عقلی این را تایید کند وگرنه صرف اشاره به اینها نمی تواند مبنای اثبات مطالب غیرعلمی باشد.
رییس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی در انتهای سخنان خود اظهار داشت: مقصود بنده دو نکته است؛ یکی این که اولا اشاره ابوریحان به هندسه نقوش و هندسه جاری در بطن طبیعت بسیار جالب است؛ چون یکی از بنیادی ترین مسائل ما در هنر و معماری است و دوم توجه به نقد عالمان، مبتنی بر عقل است. جناب ابوریحان در سپیده دم ظهور اندیشه فلسفی در تمدن اسلامی توجه و تذکار جدی دارد در خصوص این که مبادا این مباحث مورد سوءاستفاده قرار بگیرد و مبنای ظهور خرافات باشد که فوق العاده عالی است و خواستم از این زاویه هم توجه ابوریحان به هندسه نقوش را بعنوان بحث نو باز کرده باشم و هم نگاه نقادانه ایشان را مطرح کنم که هر چیزی را نمی توان بعنوان یک امر تکوینی پذیرفت بلکه باید ادله قوی و نسبت درست بین دال و مدلول وجود داشته باشد.
«تحقیق ماللهند» بیرونی؛ دائرهی المعارفی جامع
درادامه علیم اشرف خان به ایراد سخن پرداخت و اظهار داشت: در تاریخ چندین هزاره ساله هند، شاهد ورود علما، منتقدین، ادبا، متفکران و سیاحان از مناطق مختلف جهان هستیم و می دانیم که هند کشوری است که در آن از قدیم افرادی به دنبال آب حیات بودند. نابغه روزگار، ابوریحان بیرونی هم به هند آمد و اینجا زندگی کرد و کتاب های مفیدی درباره هند به رشته تحریر درآورد و در تاریخ بعنوان نخستین هندشناس مشهور شد.
استاد ادبیات دانشگاه دهلی در بخش دیگری از سخنان خود اظهار داشت: درباره ابوریحان، ادبای نامدار قرون میانه همچون ابوالفضل بیهقی، یاقوت حموی و نظامی عروضی سمر قندی سخن گفته اند و احوال او را ذکر کرده اند، در قرن نوزدهم، کتاب «آثار الباقیه» ابوریحان، تصحیح و چاپ شد و در آسیای مرکزی و در کشورهای تاجیکستان، ازبکستان و حتی روسیه، تحقیقات گسترده ای درباره او انجام گرفت که بیشتر مبتنی بر نسخ خطی به جا مانده از اوست. همین طور کتاب «تحقیق ماللهند» ابوریحان نیز، واقعا به مثابه دانشنامه هند است که ۸۰ باب دارد و در آن فلسفه، نجوم، قوانین، ادبیات، جغرافیا، ریاضیات، مذاهب، علوم و اساطیر هندوان مورد شرح و بررسی قرار گرفته اند.
او اضافه کرد: ابوریحان نابغه قرن دهم میلادی است. او کتاب های مستند و معتبر را منبع تحقیقات خود قرار داده است. بیرونی در تحقیق ماللهند ۲۵۰۰ اصطلاح علمی سانسکریت را کشف و آنها را در جداول مختلف مرتب کرده است. همانطور که می دانیم هند کشور شگفتی هاست و آنرا از دیر باز گنجشک طلایی، می نامیده اند. هندی ها در علوم و فنون مختلف زبردست بوده اند. و پادشاهان برای آب حیات سفرای خودرا به هند می فرستادند. «بیرونی» دریافته بود که هند کشوری بس عجیب است و در آنجا افرادی هستند که در علوم و ریاضیات و... پیشرفت کرده اند که باید از آنها بیاموزد. بنابراین به هند رفت و سال ها در آنجا زندگی کرد، ولی چون مسلمان بود، هندی ها به او توجه نمی کردند و وقتی به زبان هندی ها مسلط شد، توانست با آنها رابطه برقرار کند.
اشرف خان در انتهای سخنان خود تاکید کرد: آثار علمی و تحقیقی افرادی مانند بیرونی، همچون تحلیل دقیق و علمی او از جامعه هند و تلاش هایش در شناساندن و حفظ آیین ها و آداب ملل، یک الگو در جامعه شناسی است. ابوریحان، هند را از نزدیک مشاهده کرد و جامعه هندی را به چهار طبقه تقسیم کرد و خاصیت های اخلاقی و اجتماعی هر کدام را برشمرد. در آثار بیرونی دوازده موضوع قابل توجه است که عبارتند از: جغرافیا، ریاضیات و حساب، اسطرلاب، شعاعات و مدارها، تاریخ، عقاید اوقات، زیج، احکام نجوم، ادب و داستان، علم کواکب، کیمیا و علم عروض.
استعدادعلمیِ سرشار« بیرونی»
سومین سخنران این جلسه علمی، احمد تمیم داری بود. او درابتدای سخنان خود اظهار داشت: ابوریحان بیرونی کتب مختلفی نوشته و در خوارزم به دنیا آمده و در غزنی فوت شده است. مرد بسیار دانشمندی است و به ریاضات نیز بسیار علاقه دارد و تلاش می کند ریاضیات را در سایر علوم دخالت بدهد و از نخستین کسانی است که در ریاضیات سینوس زاویه یک درجه را محاسبه کرده و حرکت وضعی زمین را کشف کرده و همین طور مساحت زمین را حساب کرده و جهت قبله را تعیین کرده است.
اوافزود: بدین سبب کارهای مهمی انجام داده و ما بنا است در باب شرح فکر او سخن بگوییم. شرح فکر ابوریحان با عنایت به این که بیشتر کتب وی هم از بین رفته بسیار دشوار است و آن مقدار که بنده مطرح می کنم این است که یک چنین شخصیت هایی وقتی در کارهای خود موفق می شوند که پشتوانه های فکری و پشتوانه های علمی داشته باشند و از پشتوانه های مالی و حمایتی نیز برخوردار باشند.
استاد دانشگاه علامه طباطبائی اضافه کرد: ابوریحان وابسته به دربار غزنویان بود و در سفرهای سلطان محمود نیز حاضر بود و به هند نیز رفت و پس از آن که محمود برگشت وی در آنجا ماند و ۱۵ سال در هند توقف کرد و زبان های هندی را آموخت و چنان سانسکریت را آموخت که می توانست از متون یونانی به سانسکریت ترجمه کند. در قرن سوم و چهارم و دوره ای که مأمون عباسی بیت الحکمه را تاسیس کرد و آرای حکمای یونانی را مد نظر قرار داد که این آرا ترجمه شود، یک نوع یونان زدگی باب شد اما ابوریحان معقتد بود که ریشه های علوم در هند است نه در یونان، در صورتیکه در آن زمان خیلی از اندیشه ها به سمت یونان بود. برمبنای یک فرضیه آب و هواشناسی سرزمین های شرقی و آسیایی زمانی که دوره باران را می گذرانده، اروپا سرزمین یخبندان بوده است و بصورت جنگلی زندگی می کردند اما سرزمین های شرقی تبدیل به کویر می شود و علوم به سرزمین های اروپایی و همچون به یونان منتقل می شود. بدین سبب بسیاری از آرای اندیشمندان را که می خوانید اینطور است که ریشه های علوم در یونان بوده اما ابوریحان می گفت خیلی از علوم ریشه در هند داشته است.
او تاکید کرد: البته در مورد ایران نیز این مسئله مطرح است اما بیرونی چون حدود ۱۵ سال در هند زندگی کرده تمرکزش بیشتر در آنجا بوده است. البته در دوره های اولین و در سالهای نخست دانشمندان هندی او را نمی پذیرفتند؛ چون با مسلمین رابطه خوبی نداشتند. ارتباط زبانی و فرهنگی داشتند و به هم مرتبط بودند اما بعنوان دین از دوره بعد از اسلام ارتباطی نداشتند و حتی دانشمندانی که اسلام را هم نمی پذیرفتند فرهنگ ایرانی را ارج می نهادند. این یکی از عقاید بسیار بسیار مهم ابوریحان است.
نکته مهم دیگر در مورد اندیشه بیرونی این است که بطور معمول در طول قرون و اعصار، دانشمندان از یکدیگر تقلید و رونویسی می کنند؛ یعنی یک تعداد علومی داریم که تکراری هستند که برخی دانشمندان علومی را کشف می کنند و تکرار می شود و یک موقع ممکنست که حتی چند قرن تکرار ادامه یابد. اما قسمت دیگر علوم، علوم ابداعی است و ابوریحان یکی از کسانی است که دارای ابداع و کشف و اختراع است.
تمیم داری اضافه کرد: اما در مورد یکی از دانشمندان مطرح آلمانی به نام زاخائو نیز باید اشاره ای داشته باشم. زاخائو یکی از دانشمندان آلمانی که استاد زبان های شرقی در دانشگاه برلین بود و یکی از مترجمین کتاب تحقیق ماللهند نیز بود و این کتاب را به زبان آلمانی و انگلیسی ترجمه کرد و ارزش کارش به این است که اگر او این کتاب را ترجمه نکرده بود ممکن بود مانند سایر کتاب های بیرونی محو شود. از بیرونی کتب بسیاری نقل شده که فقط سه کتاب باقی مانده و دیگر کتب از بین رفته است. در اینجا باید به تاریخ علوم در اسلام نیز اشاره کنم. تاریخ ایران از دوره بعد از اسلام یک تاریخ است و تاریخ قبل از اسلام یک تاریخ دیگری است. در دوره اسلامی، قرن اول قرن فتوحات و قرن دوم قرن استقرار حکومت های اسلامی و قرن سوم نیز شروع نهضت های ملی و نهضت های استقلال طلبانه و نیمه استقلال طلبانه است. در قرن چهارم دانشمندان بزرگی ظهور کردند که جنبه بین المللی دارند. البته ترجمه از قرن سوم شروع شده و قرن سوم قرن ترجمه عنوان شده است و قرن چهارم نیز قرن تحقیق روی آثاری بوده که ترجمه شده بودند و در آن زمان در ایران و کشورهای دیگر یک عده ای دوستدار یونان و یک عده ای نیز یونان زده بودند. کار مهم بیرونی این بود که نشان دهد غیر از یونان سرزمین های دیگری هم هست که دائرمدار علم و دانش بوده است و ابوریحان بسیار علاقمند ریاضی بوده است و توجه کنید که بسیار دشوار بود که به زبان و ادب سانسکریت ورود پیدا کند.
او در پایان اظهار داشت: ابوریحان بیرونی به دلیل این که استعداد بالایی داشت توانست زبان یونانی و سانسکریت را بیاموزد. همین طور زبان عربی را نیز خوب می دانست و به قدری به زبان سانسکریت تسلط یافت که می توانست کتاب های هندی را به زبان سانسکریت ترجمه کند. سرنوشت ابوریحان بزرگترین سرمشق برای ما است که باید به اکتشاف و اختراع، پژوهش های جدید و همین طور به دانش های نوین برسیم.
اهمیت آثار «بیرونی» در زمینه نجوم
حنیف قلندری دیگر سخنران این برنامه بود. او اظهار داشت: ابوریحان بیرونی در دوره ای زیست می کرد که از آن بعنوان عصر طلایی تمدن اسلامی یاد می شود. دراین باره «کوشیار گیلانی» در ابتدای مقاله سوم از کتاب «زیج جامع» تاکید کرده است ما در اینجا سراغ بخش نظری نجوم، شامل هیأت و برهان ها، می رویم. او پیش تر در دو مقاله اول درباره روش محاسبه و جدول ها (بخش عملی نجوم) سخن گفته بود. از اینرو می توان گفت ابوریحان در تمامی این حوزه ها آثاری را به رشته تحریر درآورده است. مهم ترین اثر او کتابی است متعلق به حوزه نظری نجوم، به نام «قانون مسعودی» که در دهه دوم قرن پنجم به نگارش درآمده است. این کتاب هم رصدی است و هم نجوم ریاضی.
عضو هیأت علمی پژوهشکده تاریخ دانشگاه تهران افزود: نکته مهم در آثار ابوریحان این است که وی در مقام بیان برهان هندسی، تلاش می کند همه تاریخچه و پیشینه علمی ای را که در اختیار دارد، برای ما گزارش کند و این برای مطالعات تاریخ علم بسیار باارزش است.
او درادامه سخنان خود اظهار داشت: ابوریحان پیش از قانون مسعودی، رساله ای دارد به نام «مقالید علم الهیئه» که رساله ای است درباره مثلثات و هندسه کره که ابزار دانشمندان در زمینه نجوم بوده است و موضوع اصلی آن، فرمول بندی قضیه سینوس ها است. ابوریحان اهتمام کرده ادعاهای دانشمندان در این عرصه را نقد و بررسی کند.
قلندری همین طور درباره کتب نجومی ابوریحان اظهار داشت: کتاب «تهدید نهایات الأماکن» بیرونی، قسمتی از نجوم گذشته و مسأله جغرافیای ریاضی بود که موضوع آن بررسی وضع پدیداری آسمان در نقاط مختلف زمین و پیدا کردن فواصل و اختلاف طول و عرض جغرافیایی نسبت به مبدأ است. اما مهم ترین رساله بیرونی در باب هیأت، «التفهیم» است. البته در سده چهار و پنج قمری می توان به آثاری اشاره نمود که تلفیقی از هیأت و احکام اند. «التفهیم» هم همین طور است؛این اثر به مقاصد آموزشی نوشته شده و یکی از اولین نمونه های آموزشی نجوم است.
دلبستگی ابوریحان بیرونی به تاریخ
سخنران پایانی این جلسه یونس کرامتی بود. او طی سخنانی اظهار داشت: دلبستگی ابوریحان به تاریخ بسیار واضح است. این دلبستگی طیف وسیعی را دربر می گیرد؛ از گزارشگری تاریخی گرفته تا تاریخ نگری و تاریخ نگاری. در حقیقت منظور از گزارشگری تاریخی، همان روایت تاریخی یک منطقه یا موضوع خاص که در آثار ابوریحان به ندرت دیده می شود. مقصود از تاریخ نگری آنست که در بررسی های مختلف، نگرش تاریخی داشته باشیم و هر موضوعی را در یک بستر تاریخی گسترده در نظر بگیریم. این مساله در همه آثار ابوریحان دیده می شود، حتی در مباحث ریاضیات.
عضو هیأت علمی پژوهشکده تاریخ دانشگاه تهران افزود: اما تاریخ نگاری، یعنی به کار گرفتن روش هایی در تحقیقات تاریخی و انعکاس آنها در آثار و تحقیقات. در این راستا باید بیان کنم گه دیدگاه های تاریخ نگارانه ابوریحان بیرونی بیشتر در کتاب«تحقیق ماللهند» و «آثار الباقیه» منعکس شده اند. در حقیقت «تحقیق ماللهند»، تکمله ای است بر «آثار الباقیه» البته با موضوع اختصاصی هند.
وی در بخش دیگری از سخنان خود اظهار داشت: ابوالفضل بیهقی، بیرونی را فردی دقیق می داند که این دقت، ناشی از به کار گیری دیدگاه های تاریخ نگارانه در آثارش است. ابوریحان گزارش هایی که به دستش می رسید را به سه دسته تقسیم می کرد. دسته اول، گزارش هایی که قابل ارزیابی عقلی نبودند؛دسته دوم رویدادهایی که وقوعشان عقلا محال، یا در وضعیت روزگار ما ناممکن باشد. ابوریحان در این موارد از استدلال عقلانی حرف می زند و به نقل بسنده نمی نماید. دسته سوم، گزارش از رویدادی است که در عادت جاریه، رویدادش ممکن باشد. در این زمینه، ابوریحان معتقد می باشد که باید بر نقل و عقل تکیه کرد. وی همین طور در بررسی احتمال دروغگویی گزارشگران، چند دسته دروغ زن را بر می شمارد: کسانی که انگیزه سود خود یا دوستانشان و زیان دشمنان را دارند، دروغ بانوانی که انگیزه خاصی در دروغ زنی ندارند، یعنی افرادی که نهادشان را با دروغ سرشته اند با کسانی که از سر نادانی دروغ دیگران را تکرار می کنند.
منبع: nooremarefat.ir
مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب