نور معرفت

تفاوت دین داری نخبگان و عامه چیست؟

تفاوت دین داری نخبگان و عامه چیست؟

به گزارش نور معرفت یك نویسنده و پژوهشگر مطالعات اجتماعی تشیع و آیین هایی شیعی، با تقسیم دین داری به دو دسته كلی نخبگانی و عامیانه، تفاوت های مواجهه این دو دسته را با واقعه عاشورا، مورد بررسی قرار داد.


به گزارش نور معرفت به نقل از ایسنا، محسن حسام مظاهری شامگاه سه شنبه (۱۹ شهریورماه) در مراسمی كه به مناسبت عاشورا در مجتمع آموزشی امام صادق (ع) برگزار شد، اظهار داشت: در جامعه امروز، ما با صورت های متنوعی از دین مواجهیم كه به موازات هم حیات دارد و واقعیت دین داری امروز، پذیرش تكثر این الگوها و نمادهاست. یكی از ابزارها برای فهم این مساله سنخ شناسی است. البته هدف از سنخ شناسی، تقلیل این مفاهیم به چند دسته نیست و این حقیقت مدنظر است كه دین، ماهیت و خصوصیت كیفی دارد و به سختی می شود اجرای آنرا از هم تفكیك كرد اما در عین حال برای شناخت بهتر تنوع و تكثر آن باید از ابزار گونه شناسی بهره برد.
وی افزود: بر مبنای مشاهدات مستمر، تجربی و روشمند، دین داری به دو دسته كلان دین داری نخبگانی و دین داری مردمی یا عامه و توده گرا تقسیم می شود. این تفكیك متضمن پذیرفتن این پیش فرض است كه نخبگان جامعه و توده مردم به دو فرهنگ و زمینه فرهنگی متفاوت تعلق دارند كه یكی فرهنگ والاست و دیگری فرهنگ عامه و همین تفاوت، سبب مواجهه متفاوت این دو دسته با مقوله دین داری می شود.
نویسنده كتاب «تراژدی جهان اسلام»، خاطرنشان كرد: دین داری نخبگانی دین داری رسمی و در متن و دین داری عامیانه دین داری حاشیه ای و غیررسمی است و در خیلی از ادیانی كه صورت سازمان یافته دارند و جمع گسترده ای از توده ها پیرو آن هستند، شاهد همین الگو هستیم.
مظاهری تفاوت های دین داری نخبگانی و عامیانه را چنین برشمرد: در دین داری نخبه گرا بنیاد دین داری بر سلسله ای از مفاهیم است، اما در دین داری مردمی، اشخاص بیشتر از مفاهیم اهمیت دارند. درواقع در شاخه دوم مردم به واسطه اشخاصی كه موقعیت برتر دارند مثل معصومان، بزرگان دینی، پیران و... در حلقه دین وارد می شوند و بنیاد دین داری آنها هم بر مبنای اشخاص تداوم پیدا می كند نه بر مبنای مفاهیم.
وی ادامه داد: این دین داری شخص محور استعداد آنرا دارد كه درباره اشخاص غلو كند، چون دین برای مردم خاصیت كاركردی دارد و آنها میل به تجسم بخشی به آن دارند و غلو هم تلاشی برای مجسم كردن آن است.
این پژوهشگر دینی تصریح كرد: یكی از شاخصه های دین داری عامیانه این است كه قدیسان آن، نه در چارچوب شخصیت تاریخی، بلكه در قامت اسطوره ظاهر می شوند و جایی فراتر از زمان و مكان حضور دارند. در این دایره، مهم قدرت فرا بشری این قدیسان است كه برای آنها دارای خصوصیت عینی و دارای كاركرد به حساب می آید، بنابراین گاهی ارتباط آنها با این اشخاص و قدیسان از ارتباط باخدا شفاف تر است و خدا هم به واسطه این قدیسان برای آنها به تجربه درمی آید.
مظاهری تفاوت دیگر دین داری نخبگانی و عامیانه را نگاه انتزاعی و عینی این دو دسته به مقوله دین دانست و اظهار داشت: در دین داری نخبگان، نگاه ذهنی به مسائل وجود دارد اما در دین داری عامه پر از محسوسات است. همه چیز را باید لمس و تجربه كنند بنابراین این دسته میل به تصویری كردن دین دارند و مجموعه ای از اشیا و نمادپردازی ها و به صورت كل فرهنگ مادی و عینی در كنار همین نگاه شكل می گیرد. دایره امور مقدس در دین داری عامیانه خیلی وسیع تر از دین داری نخبگانی است چون عامه تلاش می كند دین را به صورت عینی در زندگی روزمره خود تسری بدهد و بنابراین ناگزیر به سمت بسط مفاهیمی مثل تبرك، تقدس و مفاهیمی ازاین دست پیش می روند.
این نویسنده خاطرنشان كرد: مناسك، در دین داری مردمی مهم می باشد چون وسیله عینی كردن مفاهیم به شمار می رود؛ درحالی كه در دین داری نخبگانی مواجهه با مناسك به صورت حداقلی است. از دید نخبگان مناسك در خدمت یك مفهوم هستند اما از دید عامه نفس مناسك مهم می باشد.
وی مناسك را به دو دسته اولیه و ثانویه تقسیم كرد و افزود: مناسك موجود در ادیان به دو دسته كلی اولیه و ثانویه تقسیم می شوند. مناسك اولیه مناسك مؤسسان است كه ضروری دین است اما مناسك ثانویه ضروری دین نیست و به مرور توسط دین داران ایجاد می شود. نمونه مناسك اولیه نماز و روزه و حج است و نمونه مناسك ثانویه آیین های عزاداری عاشورا. مناسك اولیه در طول زمان تغییر نمی كنند اما مناسك ثانویه در طول زمان تغییر می كنند.
مظاهری خاطرنشان كرد: در تعریف نخبگانی كاهل بودن در مناسك اولیه سبب خروج فرد از دایره دین داری می شود اما در تعریف عامیانه لزوماً نپرداختن به مناسك اولیه عامل نپذیرفتن فرد نمی گردد بلكه پرداختن به مناسك ثانویه مهم تر است ولو اینكه فرد تعلق چندانی به مناسك اولیه نداشته باشد.
این پژوهشگر مطالعات تشیع یكی دیگر از تفاوت های دین داری نخبگانی و عوامانه را تكیه دین داری نخبگانی بر میراث مكتوب دانست و اظهار داشت: اهتمام اصلی نخبگان فهم و تفسیر متن دینی و ارجاعات آنها هم به متون اصلی است؛ درحالی كه در دین داری عامیانه فرهنگ شفاهی اهمیت دارد و میراث آن هم شفاهی است. الهیات شفاهی سیال است و در طول زمان تغییر می كند درحالی كه الهیات نخبگانی چنین نیست.
وی ادامه داد: به علت تكیه بر شفاهیات، متن دینی در دین داری عوامانه تولید نمی گردد بلكه در آن ادبیات دینی شكل می گیرد. ادبیاتی شفاهی شامل حكایت، داستان، قصه، حماسه و اشعار مذهبی عامیانه كه آنها هم دستخوش تغییر می شوند و مؤلف آن هم مشخص نمی باشد. كسی نمی داند نخستین نفری كه آنرا نقل كرده چه كسی بوده و تألیف آن هم گروهی بوده و افراد مختلفی در زمان های مختلف آنرا مانند یك خمیر ورز داده اند.
مظاهری اظهار داشت: در دین داری نخبگانی همه اجزای دین دارای یك ساخت رسمی و منسجم هستند و باید بین این اجزا هماهنگی برقرار باشد. توازن و تناسب بین گزاره های دینی در نظر دین داران نخبه یك اصل محسوب می شود؛ درحالی كه در دین داری عامیانه شاهد بی شكلی و سیالی هستیم و عرضه یك تصویر رسمی از آن بنابراین دشوار است. این دین داری اجزای مختلفی دارد كه لزوماً با هم سازگار نیستند اما هم نشین هستند به این علت كه مهم كاركرد آن هاست نه سنخیت آنها.
این نویسنده خلوص و ناب بودن را از دغدغه های دین داری نخبگانی دانست و اظهار نمود: در دین داری نخبگانی آنها مدام در حال اصلاح و پیراستن و پاك سازی برای رسیدن به دین داری در شكل ناب خود هستند. به این مفهوم كه به رفتار و سیره مؤسسان دین رجوع می كنند و تاریخ برایشان اهمیت دارد تا بتوانند الگوی آرمانی خویش را در صدر دین جستجو كنند، اما در دین داری عامیانه چیزی خالص نیست و همه چیز از اختلاط و امتزاج به وجود آمده. نخبه تلاش می كند خویش را متناسب با هندسه دینی تغییر بدهد، اما عامه دین را متناسب با نیازهای روزمره خود تغییر می دهد.
وی دین داری نخبگانی را به دین داری پازلی و دین داری عامیانه را به دین داری موزاییكی تشبیه كرد و اظهار داشت: در دین داری موزاییكی افكار و اقوال مختلف با یك ملاط كنار یكدیگر قرار می گیرند و همزیستی مسالمت آمیز دارند درحالی كه در دین داری پازلی هر چیزی باید سر جای خودش باشد.
مظاهری تصریح كرد: كه این تفكیك ها سبب بروز دو تشیع نخبگانی و عامیانه می شود. تشیعی كه یك سوی آن روحانیت، حوزویان، روشنفكران و طبقات نزدیك به آنان قرار دارند و سوی دیگر مداحان، واعظان، بازاریان و توده مردم.
نویسنده كتاب «رسانه شیعه» با توضیح اینكه عاشورا چگونه از منظر این دو دسته تفسیری متفاوت پیدا می كند، اظهار نمود: در تشیع نخبگانی، عاشورا لیست بلندی از مفاهیمی مثل شرافت، آزادی، انسانیت و كرامت انسانی و... است و به شكلی مواجهه نخبه با این واقعه یك مواجهه معاصر است درحالی كه برای عامه عاشورا همان واقعه است و بس. آنها به مجالس نمی روند تا به مفاهیم بپردازند بلكه خود واقعه و گفتمان تراژیك آن برایشان اهمیت دارد.
وی افزود: عاشورای نخبگان یك واقعه مشخص در جغرافیای مشخص است كه پیش زمینه ها و نتایج قابل بررسی دارد بنابراین آنها به روایات و متون مربوط به این واقعه رجوع می كنند تا سوای تحریفات به روایت ناب آن برسند. ازاین رو منابع را شناسایی و دسته بندی می كنند اما عاشورای عامه یك واقعه تاریخی نیست بلكه یك اتفاق اساطیری فراتر از زمان و مكان و پر از رخداد تعجب آور است. مناسك هم صورت عینی یافته خوانش اسطوره عاشورا هستند بنابراین چرخش زمانی دارند و تكرار می شوند.
مظاهری با تاكید بر اینكه این دسته بندی ناظر بر خوب بودن یكی و بد بودن دیگری نیست، تصریح كرد: در مناسك، عامه خویش را به جای اسطوره می گذارند و عمل قهرمان را تكرار می كنند، اما دغدغه نخبگان رسیدن به فهم عاشوراست بنابراین به دنبال عقلانی كردن مناسك هستند.



1398/06/22
15:01:53
5.0 / 5
4431
مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۸ بعلاوه ۳
نور معرفت

nooremarefat.ir - مالکیت معنوی سایت نور معرفت متعلق به مالکین آن می باشد