نور معرفت

دیدگاه کانت در رابطه با رابطه دین و اخلاق

دیدگاه کانت در رابطه با رابطه دین و اخلاق

به گزارش نور معرفت، از دیدگاه کانت، اخلاقیات مستقل از اراده تشریعی خدا است و عقل قادر به درک اخلاقیات است، اما رویکرد سکولار او نسبت به شناخت اخلاقیات، دور از واقع است.



به گزارش پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ، پاسخ به سؤالِ یک پرسشگر از مرکز ملی پاسخگوئی به سوالات دینی عرضه شده است:

پرسش:

می خواستم نظرتان در رابطه با این دیدگاهی که به کانت نسبت داده شده را بدانم: «دین، شاخص اخلاق نیست؛ بلکه اخلاق باید بر فهم ما از دین اثر بگذارد. اگر دین را در جایگاهی فراتر از اخلاق بنشانیم و آنرا به سنگ عقل و دانش نپیماییم، چیزی از آن باقی نمی ماند جز ریاکاری و ظاهرگرایی....» آیا دین اسلام با دیدگاه کانت در رابطه با رابطه دین و اخلاق موافق است؟

پاسخ:

درباره رابطه دین و اخلاق، از دیر باز میان متفکران اختلاف نظر بوده و دیدگاه های متنوعی در این حوزه بیان شده است: گروهی دین را از اخلاق نتیجه گرفتند و گروهی اخلاق را از دین استنتاج نمودند و برخی هم به تعامل دین و اخلاق معتقد بودند. کانت از فیلسوفان عصر روشنگری، ازجمله کسانی است که اخلاق را مستقل از دین و برتر از آن و به استنتاج دین از اخلاق باور دارد. در ادامه، در چارچوب چند نکته به بررسی انتقادی دیدگاه کانت می پردازیم و دیدگاه صحیح در رابطه با رابطه دین و اخلاق را به اختصار توضیح می دهیم:

نکته اول: استقلال اخلاق از دین

آنچه از کانت در متن پرسش نقل قول فرمودید، نزدیک به دیدگاه او در رابطه با استقلال اخلاق از دین و برتر بودن جایگاه اخلاق نسبت به دین است.

کانت بر این باور است اخلاق مستقل از دین است و نباید به دین وابسته باشد، بلکه فهم و اجرای اخلاق متکی به عقل انسان است و دین باید متکی بر معیارهای اخلاقی که توسط عقل فهمیده می شود، تفسیر و ارزیابی گردد.

وی در کتاب «دین در محدوده عقل محض»، این نظریه را شرح و بسط داده است. وی در مقدمه کتاب می نویسد: «اخلاق از آن حیث که مبتنی بر مفهوم انسان بعنوان موجودی آزاد است... نه محتاج موجود دیگری بالاتر از انسان است تا تکالیف خویش را بشناسد و نه محتاج موجود دیگری غیر از خود و قانون است تا تکلیف خویش را انجام دهد. پس اخلاق به هیچ وجه، به خاطر خود، به دین نیازمند نیست، بلکه به برکت عقل عملی بی نیاز از آن است». (۱)

به باور کانت، انسان ها نه در شناخت وظایف اخلاقی به دین محتاج اند، نه برای یافتن انگیزه. آنها برای عمل به وظیفه خود به دین نیازی ندارند، بلکه اخلاق به برکت عقل محض، خودبسنده و بی نیاز است. (۲)

نکته دوم: وابستگی اخلاق به دین

در تقابل با دیدگاه عقل گرایانه کانت نسبت به اخلاق، دیدگاه دیگری در جهان مسیحیت و اسلام عنوان شد که اخلاق را وابسته به دین می دانست و معتقد بود خوبی و بدی کارها چیزی جز خوب یا بد دانستن توسط خدا نیست؛ از این منظر، خوبی و بدی کارها ذاتی آنها نیست و به همین جهت، اگر عقل را به تنهایی درنظر بگیریم، چیزی در رابطه با خوبی و بدی کارها نمی گوید. تنها در صورتی کاری خوب یا بد است که خدا آن خوبی یا بدی را برای آن کار تشریع نماید. از این رو، فقط و فقط از راه دین است که اخلاقیات معرفی می گردند. طرفداران این نظریه، بشکل های مختلفی آنرا تقریر کرده اند؛ اما همه آنها در این حوزه اشتراک نظر دارند که اخلاق منهای دین و خدا، فرومی ریزد چونکه مبنای اخلاق، اراده تشریعی خدا است که در دین ظهور و بروز یافته است و توسط انبیاء به مردم ابلاغ گردیده است. (۳)

نکته سوم: تبعیت موضوعات اخلاقی از مصالح و مفاسد ذاتی و عقلی

به باور درست، نه دیدگاه عقل گرایانه کانت صحیح است و نه دیدگاه اخیر. دیدگاه صحیح ازاین مقرر است که:

موضوعات اخلاقی به واسطه مصالح و مفاسدی که دارند، به خودی خود و قطع نظر از خواست و اراده تشریعی خدا، متصف به احکام خوبی و بدی می شوند. (۴)

عقل می تواند خوب و بد بودن بعضی از موضوعات اخلاقی را مستقل از دین شناسایی کند و همین دریافت های اخلاقی را بعنوان معیار نقد دین باطل و ابزاری برای فهم درست دین حق قرار دهد.

این دریافت های عقلی، صحیح و درست و مستقل از دین هستند؛ مثلا بدیِ ظلم کردن یا خوبیِ عدالت ورزیدن یا بدیِ دروغ گویی و خوبیِ راست گویی. فرقی نمی کند ما به خداوند معتقد باشیم یا نه؛ مسلمان باشیم یا مسیحی؛ درهرصورت، این ارزش اخلاقی که عدالت خوب و پسندیده است، وجود دارد و توسط عقل کشف می گردد. (۵)

اما عقل با همه توانایی اش در حوزه اخلاق، محدودیت هایی هم دارد (۶) و به همین جهت نمی تواند بعضی از اخلاقیات را بشناسد. از این رو، به دین نیازمند می گردد. دین به واسطه ارتباط با علم بیکران خدا، انسان ها را از ارزش های اخلاقی و مصالح و مفاسد حقیقی موضوعات اخلاقی، آگاه می سازد. گاهی دین، اخلاقیاتی که عقل فهمیده را تأیید می کند و گاهی اخلاقیاتی که عقل قادر به درک آنها نیست را به انسان ها می آموزاند.

برای فرض اخیر، میتوان به این دو مثال توجه کرد:

عقل در رابطه با خوب یا بد بودن کشتن حیوانات و خوردن گوشت آنها، سکوت می کند (حداقل بشکل شفاف و یقینی اظهارنظر نمی کند؛) اما دین به انسان ها می آموزاند که کشتن حیوانات به شکل محدود و مشروع ایرادی ندارد و خوردن گوشت حیوانات به شکل محدود، مفید و ضروری است اما بااین حال، از اسراف و زیاده روی در کشتن و خوردن گوشت حیوانات باید پرهیز کرد. (۷)

مثال دیگر در رابطه با نوشیدن مشروبات الکلی است. عقل و دانش بشری، برای مشروبات الکلی، هم مصالحی می یابد و هم مفاسدی. اینکه نهایتا مصالحش بیشتر است یا مفاسدش، به شکل قطعی معلوم نیست و باآنکه خیلی از پزشکان، ضررهای آنرا بیشتر می دانند، اما بااین حال، عقل بشکل قطعی آنرا کاری غیراخلاقی و زشت و بد تلقی نمی کند و به ضرورت ترک آن حکم نمی دهد تا اینکه دین به این حوزه ورود کرده و بااتصال به علم غیب الهی، مشخص می سازد که ضررهای مشروبات الکلی بیشتر از مصالحش هست و به همین جهت ضروری است از آن پرهیز شود. (۸)

نتیجه گیری:

اخلاقیات مستقل از اراده تشریعی خدا هستند که گاهی توسط عقل کشف می شوند و گاهی توسط دین. اخلاقیات عقلی، مبنای ارزیابی و فهم ما از دین هستند؛ اما بعداز اینکه دین حق را تشخیص دادیم، می توانیم سایر اخلاقیاتی که عقل به آنها دسترسی ندارد را توسط دین بشناسیم.

البته دین کارکردهای دیگری هم در حوزه اخلاق دارد که به سبب اختصار، فقط به آنها اشاره می کنیم: تأیید دریافت های عقلی در حوزه اخلاقیات، تشویق به انجام اخلاقیات، تضمین اجرای اخلاقیات و غیره. (۹)

بنابراین، دیدگاه کانت ازاین جهت که اخلاقیات را مستقل از اراده تشریعی خدا می داند و عقل را قادر به درک اخلاقیات می داند، دیدگاه صحیحی است، اما رویکرد سکولار و عقل بسند او نسبت به شناخت اخلاقیات، دور از واقع است. دین هم در شناخت خیلی از اخلاقیات و هم در تأیید آنها و هم در تضمین و تشویق به اجرای آنها، نقش بسزایی دارد؛ چنانکه اخلاق هم در تشخیص دین حق و دستیابی به فهم صحیح از دین حق، نقش بسزایی ایفاء می کند. به همین جهت، رویکرد صحیح نسبت به رابطه دین و اخلاق، رویکرد تعاملی است نه حاکم کردن یک جانبه یکی بر دیگری و نادیده گرفتن یکی به سود دیگری.

پی نوشت ها:

۱. کانت، ایمانوئل، دین در محدوده عقل تنها، ترجمه منوچهر صانعی درّه بیدی، تهران، نشر نقش و نگار، ۱۳۸۱ ش، ص ۴۰.

۲. برای مطالعه بیشتر، رک: الیاده، میرچا، فرهنگ و دین (مجموعه مقالات)، ترجمه زیر نظر بهاءالدین خرّمشاهی، تهران، نشر طرح نو، ۱۳۷۴ ش، مقاله «اخلاق و دین».

۳. برای آشنایی با این نظریه و انتقادات واردشده به آن، به این آدرس رجوع شود: عالمی، محمد، رابطه دین و اخلاق، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۹ ش، ص ۶۳-۹۵.

۴. روشن است که موضوعات اخلاقی و مصالح و مفاسدشان و همینطور انسان و عقل و خِرَدش، همگی وابسته به اراده تکوینی خدا هستند. در این مساله هیچ تردید و اختلافی نیست. آن چه موردنظر ما است، ازاین مقرر است که خوبی و بدی کارها، مستقل از اراده تشریعی خدا است؛ یعنی پیش از اینکه خداوند، این بایدونباید یا خوب وبد را تشریع و وضع نماید، این موضوعات دارای ارزش اخلاقی خوب یا بد بودند. (عالمی، محمد، رابطه دین و اخلاق، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۹ ش، ص ۲۰۳-۲۰۶).

۵. به همین جهت، وقتی ده فرمان دین یهود، تعلیمات مسیح در موعظه بر فراز کوه، تعلیمات پولس در رسائل، احکام سادهارانا یا دارمای جهانی در آئین هند (قوانین مائو)، احکام پنج گانه بودائی و احکام ده گانه اسلام درآیات ۲۲ تا ۳۹ سوره مبارکه اسراء را باهم مقایسه نماییم، متوجه می شویم که همگی از اصول اخلاقی ثابت و مشترک خبر می دهند و هیچ اختلافی در این حوزه ندارند. (عالمی، محمد، رابطه دین و اخلاق، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۹ ش، ص ۲۰۸).

۶. «و جز اندکی از دانش، به شما داده نشده است.»(سوره اسراء، آیه ۸۵).

۷. سوره مائده، آیه ۱؛ همان، آیه ۹۶.

۸. «درباره شراب و قمار از تو سؤال می‏کنند، بگو: در آنها گناه و زیان بزرگی است؛ و منافعی (ازنظر مادی) برای مردم در بردارد؛ (ولی) گناه آنها از نفعشان بیشتر است.»(سوره بقره، آیه ۲۱۹).

۹. برای مطالعه بیشتر، در این مورد، به مجموعه مقالات آیت الله جعفر سبحانی تبریزی در رابطه با «رابطه دین و اخلاق» انتشار یافته در مجله کلام اسلامی رجوع بفرمایید. این مقالات در فضای مجازی در دسترس عموم هستند.



منبع:

1404/05/16
15:15:25
5.0 / 5
38
مطلب نورمعرفت را می پسندید؟
(1)
(0)
X

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان نورمعرفت در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۹ بعلاوه ۲
لینک دوستان نور معرفت

پربیننده ترین ها

پربحث ترین ها

جدیدترین ها

نور معرفت

nooremarefat.ir - مالکیت معنوی سایت نور معرفت متعلق به مالکین آن می باشد