نور معرفت

همه واقعیت دین داری را نمی توان از راه روش های تجربی به دست آورد

همه واقعیت دین داری را نمی توان از راه روش های تجربی به دست آورد

به گزارش نور معرفت هشتمین نشست تخصصی اندیشکده هیأت با مبحث نقد و بررسی وضعیت دین داری در جامعه ایران، بر مبنای شاخصهای موجود با حضور حمید دهقانیان در اندیشکده هیأت و آیین های مذهبی برگزار گردید.


به گزارش نور معرفت به نقل از ایسنا، دهقانیان در ابتدای این وبینار به بررسی امکان یا امتناع سنجش دین داری بر مبنای چالش های نظری و روش شناختی آن پرداخت و به پیچیدگی مفهوم یا سازه دین داری بر مبنای مبانی تئوریک، تعاریف مفهومی، توجه به زمینه و بافت، تقلیل گرایی در فرآیند عملیاتی کردن؛ چالش های مقیاس سازی و سنجش اشاره نمود و اظهار داشت: تعریف نمونه، جامعه آماری، نحوه نمونه گیری، نحوه اجرا، نحوه سنجش نگرش، ارزش، رفتار، حساسیت های سیاسی، سازمانی، فرهنگی، زمانی و سایر موارد همگی امکان دارد اعتبار پاسخ را تحت شعاع قرار دهد.

همه واقعیتِ دین داری را نمی توان از راه روش های تجربی به دست آورد
وی ادامه داد: حقیقت آن است که همه واقعیتِ دین داری را نمی توان از راه روش های تجربی، بخصوص تحقیقات اجتماعی پهنانگر مثل پیمایش ها که رایج ترین نوع پژوهش در جامعه شناسی است، به دست آورد. ولی از این مقدمه نمی توان منطقاً سنجش ناپذیری دین داری در پیمایش ها را استنتاج کرد. مدل معروفِ گلاک و استارک که با نظر به آموزه های مسیحی و تجربه غربیِ دین داری ساخته شده است، درحالی که این مدل فاقد بعضی از ابعاد دین داری اسلامی است. مانند بُعد اخلاق یا بُعد شریعت و فقه که نمی گردد آنها را در سنجش دین داری مسلمانی نادیده گرفت.
استاد دانشگاه با اعلان اینکه برخی مدعی اند دین داری مردم در طول چند دهه اخیر کاهش پیدا کرده است و به قول آنان به سمت سکولارتر شدن حرکت کرده ایم. در مقابل، عده ای دیگر ادعایشان این است که دین داری مردم در طول چند دهه اخیر کاهش پیدا نکرده یا بالا رفته است؛ خاطرنشان کرد: بر طبق این دو ادعا باید دانست که کارِ علمی معتبر، با کارِ نظری و همینطور با کارِ تحلیلیِ همراه با فکت های مؤیِّد فرق دارد و نمی توان طبق برخی اسناد ظاهری به یک تحلیل علمی رسید. فکت هایِ مؤیِّدِ گزینشی در گزارش های تحلیلی نمی توانند حُکم داده های آماری را داشته باشد؛ درصورتیکه رقیب شما هم امکان دارد فکت های دیگری هم ترازِ شما برای تحلیل اش داشته باشد و عرضه نماید.

فکت هایِ گزینشی نمی توانند حُکم داده های آماری را داشته باشد
وی با اعلان اینکه تفاوت داده های آماری در صورت صحت و دقتِ در جمع آوری با فکت های مؤیِّدی از این قبیل، بسیار است؛ چون آنها گزینشی نیستند؛ بلکه از مجرا و در چارچوب یک چارچوب معتبر روشی به دست آمده اند و از حیث روایی و اعتبار لازم هم برخور دارند. هیچ گاه نمی توان به صورت قطعی ادعا کرد آنچه که از این تحقیقات پیمایشی به دست می آید به صورت کامل با نفس الامرِ دین داری مردم تطبیق می کند؛ اما، چون شناخت های حاصل از این نوع تحقیقات علمی به صورت غیر سوگیرانه؛ منظم تر و سیستماتیک تری حاصل می شوند به مراتب از مدعیات مبتنی بر حدسیات، ادراکات گزیده، تصورات قالبی، تجربیات محدود، مشاهدات معدود و شنیده های روزمره افراد معتبرتر و قابل اطمینان تر هستند. اگر به فرض به تعریف درستی از دین دار پیدا نماییم، مساله اصلی که در سنجش دین داری داریم، دعوایی است که در مقام کمی و کیفی سنجش دین داری وجود دارد.

چالش های نظری درباره سنجش دینداری در ایران
مدیر اندیشکده مطالعات اجتماعی و سبک زندگی مرکز مطالعات راهبردی ژرفا با اعلان اینکه قدیمی ترین و شناخته شده ترین نظریه در تبیین تفاوت التزام مذهبی مردم در ادبیات نظری جامعه شناسی، نظریه «محرومیت» است، خاطرنشان کرد: جوهر اصلی این نظریه این است که دین، مُسکّن (تسکین دهنده) و مرهم دردهاست. نظریه دیگر دین داری، نظریه «جامعه پذیری» است که تأکیدش روی جامعه پذیری و نحوه تربیت افراد است. در این نظریه، دین داری مثل سایر خصیصه های غیر بیولوژیکی انسان ها همانند زبان، هویت قومی و ملّی، ترجیحات فرهنگی، و... به طور عمده از طریق جامعه پذیری کسب می شود.

چالش های روشی درباره سنجش دینداری در ایران
وی با اعلان اینکه موافقان و مخالفان دینداری در جمهوری اسلامی ایران، برخی شاخص هایی را برای دین داری مردم بر مبنای تلویح و غیر آشکار در نظر گرفته اند؛ در غیر این صورت، مشخص نیست که بر چه اساسی حکم به افزایش یا کاهش دین داری مردم داده اند، خاطرنشان کرد: چیستی این شاخص ها بسیار مهم می باشد و سنجش دین داری هم چیزی جز تعیین همین شاخص ها نیست. بهرحال، هرگونه مدعا در مورد دین داری مردم قاعدتاً اشاره به واقعیتی تجربی دارد که می بایست با روش های تحقیق تجربی یا مشاهده سیستماتیک شاخصهای اصلی دین داری در بین مردم میزان اعتبار آن ادعا مشخص شود.

چالش های توصیف و تبیین
وی به برخی چالش های توصیف و تبیین تعریف دین داری در مقایسه تطبیقی قبل و پس از انقلاب از حیث زمانی یا از حیث انضمامی پرداخت و اظهار داشت: آنچه در ایرانِ در نیم قرن اخیر رخ داده است، انقلاب دینی برای خروج قدرت از دست طرف داران عرفی گرایی (Secularism) و استقرار نظام سیاسیِ اسلامی باهدف قدسی سازی تمامی عرصه های زندگی انسان است. این هدف در سطح کلان با بازسازی نهادها و ساختارهای رسمی حاکمیتی بر مبنای چارچوبی از قوانین و مقررات، رویه های اداری و الگوهای عمل در سطح کلان با انطباق بر قرائتی خاص از گفتمانِ رسمیِ دینی پی گرفته شد. در سطح فردی سعی شده است تا با کمک روحانیان و ترویج محتوای آموزش دینی در نظام آموزش وپرورش رسمی، افراد بشکلی که لازم است معتقد و مقید به باورها و اعمال دینی و احکام در ارتباط با آن تربیت شوند؛ اما در سطح دین و نهادهای دینی هم با تقویت و حمایت همه جانبه از توسعه سخت افزاری و نرم افزاری نهادهای آموزشی دینی بخصوص حوزه های علمیه، مساجد، هیئت های مذهبی و سایر مراکز دینی، سعی شده تا استمرار جامعه پذیری دینی در افراد از کودکی تا میان سالی پس از آن در بین تعداد هرچه بیشتر و گروههای هر چه متنوع تری از جامعه حفظ شود.
استاد دانشگاه به نتایج سیاستِ خاصِ، نهادی کردنِ همه امور همچون امر دینی با تقویت روند دولتی شدن با دغدغه کمک و پشتیبانی از امور، مراکز و فعالیتهای دینی اشاره نمود و اظهار داشت: در سطح نهاد دین، سیاست های خاص آموزش و فعالیت مراکز دینی همچون مسجد، هیئت های مذهبی و مانند آن در توجه و تمرکز بر دامنه محدودی از فعالیت ها بعنوان امور دینی مورد تحلیل قرار می گیرد. منظور از دولتی شدن به معنای عام آن به معنای حاکمیتی شدن است. درعین حال، تعریف نحوه مشارکت بخش غیردولتی و مردمی در حوزه ها و امور مردم نهاد و خیریه هم تحت تاثیر نگاه تصدی گرایانه دولتی قرار داشته است. این رویه در حوزه فرهنگ و هنر هم باعث وابستگی بخش های زیادی از هنرها به دولت شده است. همینطور در سیاست هم چنین نگاهی منجر به عدم شکل گیری احزاب یا شکل گیری احزاب وابسته یا احزاب ضعیف در کشور شده و همینطور وضعیت مشابهی در حوزه ورزش و اداره فدراسیون ها و باشگاه های ورزشی به شکل کاملاً دولتی هم قابل مشاهده می باشد.
وی به مبحث خیر غیردینی - خیر نوین اشاره و اظهار نمود: وی ادامه داد: در نتیجه رویه ای که به آن اشاره شد، رویه ای معکوسی از جانب برخی مؤسسات و گروههای اجتماعی که خویش را اساساً مستقل از دین تعریف کرده اند شکل گرفته و طی دهه های گذشته در ایران درحال تقویت شدن است. براین اساس، این مؤسسات و گروه هایی از جامعه با بهره گیری از چارچوب های نوینی از فعالیتهای خیر و با تمرکز بر انواع خاصی از امور خیر بخصوص با تاکید بر تلقی عامِ انسانی – و نه لزوماً دینی - از آن امور، فعالیت و برنامه های خیریه خویش را با نگاهی نوع دوستانه و در قالب مفهومِ عامِ بشردوستی به معنای منطبق با سنت غیر شرقی آن جهت دهی کرده اند.
مدیر اندیشکده مطالعات اجتماعی و سبک زندگی مرکز مطالعات راهبردی ژرفا، به مبحث مدیریت امور مسجد در شناخت دین اشاره نمود و اظهار داشت: هم اکنون مساجد بعد از چهار دهه استقرار نظام جمهوری اسلامی، هنوز نتوانسته اند طیف متنوع امور زندگی مردم، از تولد تا ازدواج و از آنجا تا مرگ را شامل شود و در همه لحظات شادی و غم مردم همراه آنها باشد.
وی به مبحث جهت گیری های نظری روحانیت بر ضرورت ورود به مباحث و موضوعات جامعه اشاره نمود و اظهار داشت: خیر قدسی و خیر عرفی و تحمیل نظریه به حقیقت اجتماعی بدون ارجاع به مشاهدات سیستماتیک موجه و معتبر، مبحث مغالطه فرضیه به جای شواهد سیستماتیک تجربی است. اگر دعوی بر ضرورت پذیرش تکثر و مبنا قرار ندادن دین در سیاست است و نتیجه خصوصی شدن دین داری است دیگر نگران چه چیزی هستیم؟
دهقانیان به چالش های توصیف و تبیین در مقایسه تطبیقی قبل و پس از انقلاب از حیث زمانی یا از حیث انضمامی اشاره و باتوجه به تاثیر حکومت دینی در کاهش دین داری اظهار داشت: این مدعا از حیث تحلیلی به شرطی درست است که ارزش ها و هنجارهای القاء شده توسط حکومت با ارزش ها و هنجارهای اکثریت مردم مغایرت داشته باشد. در واقع، این مدعا را میتوان ذیل نظریه جامعه پذیری جای داد در خصوص آن که جامعه پذیری رسمی توسط حکومت در حوزه دین که ضمانت های اجرایی رسمی را پشتوانه خویش قرار داده منجر به نتیجه معکوس شده و واکنش منفی مردم در حوزه دین داری (دین گریزی) را در برداشته است.
وی با تأمل در استدلال های برآمده از نظریه جامعه پذیری خاطرنشان کرد: اگر ساختار اساسی جامعه پذیری نظام سیاسی و سازمان های وابسته به آن که همگی، کارگزار جامعه پذیری ثانویه هستند با ساختار اساسی جامعه پذیری اولیه (توسط دیگران مهم) اکثریت مردم هماهنگی نسبی داشته یا حداقل متعارض نباشد، چنان مشکلی به وجود نمی آید و احتمالاً فرهنگ درونی شده اکثریت مردم را تقویت می کند.
استدلال اصلی نظریه های سکولاریزاسیون در جامعه شناسی دین آن است که هر چه جوامع در سیر تحولی و تکاملی شان به طرف جلوتر می روند، لاجرم مدرن تر شده و این مدرن تر شدن از راه مکانیسم های معینی سبب می شود که نقش و اهمیت دین در آن جامعه، جدا از سطح نهادی - ساختاری، در سطح فردی (دین داری) هم کاهش پیدا کند.
مدیر اندیشکده مطالعات اجتماعی و سبک زندگی مرکز مطالعات راهبردی ژرفا اظهار داشت: اغلب قریب به اتفاق عواملی که برای کاهش دین داری مردم در نظریه های سکولاریزاسیون تشریح شده؛ ربط وثیقی با نوع نظام سیاسی و عاملیت حکومت ها ندارد؛ بلکه، همه آنها از نوع عوامل اجتماعیِ ساختاری یا نتایج ناخواسته کنش های جمعی انبوهی از افراد همچون صنعتی شدن، جامعوی شدن، رشد شهرنشینی و عقلانی شدن فزاینده با رشد فوق العاده تحصیل کردگان دانشگاهی هستند.
به طورکلی عرفی شدن ابعاد مختلفی دارد، یعنی در چند وجه تحقق پیدا می کند. یک وجهش دین گریزی و بی دین شدن است، ولی وجوه دیگری هم دارد که اتفاقاً آنها در جامعه ما غلبه دارد.
وی با اعلان اینکه خیلی از مصادیق و نشانه های عرفی شدن که در کشور مشاهده می نماییم، با تحلیل و بررسی مشخص می شود که افراد در اغلب این موارد دین را نفی نمی کنند بلکه می گویند این قرائت سنتی از دین را قبول نداریم، یعنی فرد بی دین نشده ولی تفاسیرش از دین عوض شده است، خاطرنشان کرد: چه بسا بسیاری از افراد دین را بعنوان امر اجتماعی و امری که بتواند در سیاست باشد هم نفی نمی کنند ولی در مصداق مشکل دارند. این که آدم­ها به لحاظ اجتماعی بهنجار بوده، و حالا این امر تضعیف شده است را نباید به پای این گذاشت که ایمان تضعیف شده است. چون بعضی از درجاتِ پایبندی به هنجارهای جامعه در ۸۰ سال قبل نه به خاطر ایمانِ بالاتر مردم در آن زمان که به سبب کنترلِ اجتماعی قوی تر در آن دوره بوده است.
وی بین دین داری و بحث عرفی شدن تمایز قائل شد و این تمایز را بسیار مهم و تعیین کننده دانست و اظهار داشت: این نکته در حالی است که این دو عرصه به سادگی و بیشتر با هم خلط می شوند. این اتفاق بعضاً از جانب کسانی رخ می دهد که متخصص این موضوعات و این حوزه هستند. طبعاً نتیجه گیری های نادرستی هم از آن صادر و منتشر می شود. مثلا هرگونه افول در دین داری را بلافاصله به حساب پیشروی فرآیند عرفی شدنِ جامعه ایران می گذارند؛ در حالیکه لزوماً این طور نیست و هیچ نسبت یک به یکی بین افول دین داری و افزایش عرفی شدن وجود ندارد.
دهقانیان، عرفی شدنْ را تنها یکی از عوامل کاهنده دین داری برشمرد و کیفی تر شدن دین داری در ایران امروزه برای دین داران را حفظ ظواهر شرعی دیگر قانع کننده نداست و افزود: جوهر و بُنِ دین است که اصالت و غائیت پیدا کرده است. اگر مناسک گرایی و کارناوالی شدن را به معنای این بگیرید که چرا دین به تجمع و به بیرون اهتمام داشته؛ این یک ارزش داوری مسیحی درباره آموزه های اسلامی است و نمی تواند قابل قبول باشد؛
وی در نقد فربه گی مناسکی اظهار داشت: اینها شواهد صرفا مناسک گرایی نیست و منافاتی هم با عقلانیت ندارد. حکومت اسلامی برای دین دار کردنِ مردم به وجود نیامده؛ بلکه برای تمهید شرایط و تسهیل دین داری برگزار شده است.
این سلسله نشست ها با مبحث «سیاستگذاری و برنامه ریزی فرهنگی در مبحث هیأت و آیین های مذهبی» توسط اندیشکده هیأت و آیین های مذهبی برگزار می گردد.



1401/02/26
09:28:57
5.0 / 5
738
مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۷ بعلاوه ۴
نور معرفت

nooremarefat.ir - مالکیت معنوی سایت نور معرفت متعلق به مالکین آن می باشد