نور معرفت
گفتاری از امام موسی صدر به مناسبت میلاد حضرت مسیح(ع)؛

هم گرایی میان اسلام و مسیحیت امری حتمی است

هم گرایی میان اسلام و مسیحیت امری حتمی است

به گزارش نور معرفت از نظر تاریخ، هم گرایی میان اسلام و مسیحیت امری حتمی بوده است، بخصوص وقتی صهیونیسم در افق ظاهر می شود و دندان نشان داده است و پنجه به سمت ما دراز می کند.



به گزارش نور معرفت به نقل از مهر، امروز ۲۵ دسامبر، بر مبنای تقویم میلادی، سالروز میلاد حضرت عیسی مسیح (ع) است. حضرت عیسی بن مریم (ع)، ملقب به مسیح، چهارمین پیامبر از پیامبران اولوالعزم و صاحب شریعت است. کتاب آسمانی او انجیل نام دارد. آن حضرت فرزند حضرت مریم (سلام الله علیها) بود. همه ادیان الهی در یک راستا در جهت رساندن پیام الهی به نوع بشر شکل گرفته اند بنابراین قرآن با این که پس از انجیل نازل شده تصدیق کننده معجزات و سخنان عیسی مسیح ضد السلام در انجیل است و خبر از عمق و حتی ژرفای ناگفته سخنان حضرت مسیح در انجیل می دهد.
کشور لبنان از حیث تنوع حضور ادیان و مذاهب متعدد در آن کشور ویژه ای است. این کشور شهروندانی با دین های مختلفی همچون اسلام و مسیحیت دارد. امام موسی صدر رهبر شیعیان لبنان با درک موقعیت ویژه این کشور و پیگیری روشی جذاب برای همزیستی بین مسلمانان و مسیحیان، توانست زمینه ساز اتفاقات مثبت بین الادیانی شود. در سال ۱۹۷۷ میلاد حضرت عیسی مسیح (ع) با عاشورای حسینی تلاقی کرده بود. امام موسی صدر در پیامی تلویزیونی خطاب به مردم لبنان، نکات بسیار مهمی در این خصوص مورد تاکید قرار داد که متن آنرا می خوانید:
بسم الله الرحمن الرحیم
مردم لبنان، در چنین روزی در سال ۶۱ هجری یعنی ۱۳۱۷ سال پیش امام حسین (ع) فرزند علی و فاطمه و سبط پیامبر اعظم (ص)، با همه خویشان و یارانش کشته شده بود و بدن های پاره پاره‌ی آنان بر روی خاک کربلا در معرض بادهای داغ و تابش سوزان خورشید و ماسه های روان قرار داشت و خانواده‌ی او و خانواده‌ی همه کسانی که با او همراه بودند، برای رفتن به اسارت و سفر به شهرهای دوردست در سخت ترین اوضاع و احوال آماده می شدند.
در این زمان و این مکان پرچم های انقلابی عصیانگر برافراشته شد؛ انقلابی که بالنده شد و حکومت طاغوتیان را در هم کوبید و تخت پادشاهیشان را به لرزه انداخت و همة آثار آنان را از زمین و تاریخ ریشه کن ساخت. انقلابی که از کربلا برخاست و جان ها را فراگرفت و به افق های نزدیک و دور رسید، تنها بخشی از آثار شهادت امام حسین و تنها شعله ای کوچک از مشعل حسینی است که بعد از نیمه‌ی قرن نخست هجری برافراشته شد.
عرصه‌ی حقیقی ای که حماسه عاشورا در آن رخ داد، عرصه‌ی ارزش های انسانی است که از ایمان جدا نمی گردد. ابعاد این حماسه در امتداد زندگی انسان در هر زمان و هر مکانی، دیوارهای زندان نفس او را ویران می کند و میان او و همنوعانش پیوند می دهد و از او موجودی بزرگ می سازد که فراتر از مرزهای زمان و مکان و فراتر از توانایی ها و شایستگی های وی باشد.
حسین (ع) با شهادت خود ارزش ها را حفظ کرد و با مرگ خویش آنها را زنده ساخت و با خونش آنها را بر پیشانی روزگار نقش زد و بعد از آنکه با فاجعه شهادت خویش آنها را سخت تکان داد، در ژرفای دل ها و عقل ها وارد ساخت.
انسان در عصر امام حسین (ع) در نهایت درجه‌ی انحراف عمومی به سر می برد، انحرافی که با انحراف حکومت آغاز و سپس به همه بخش های جامعه و در نهایت به جان مردم کشیده شد و بر وجدان ها پیروز گردید یا آنها را مسخر خویش کرد و به ملکیت خود درآورد یا بر آن چیره شد و تمایلاتشان را تغییر داد.
خلافت مسئولانه بدل به پادشاهی موروثی ای شد که به هرچه می خواست حکم می کرد و هرچه می خواست صورت می داد. جهاد که دری از درهای بهشت بود تبدیل به ماجراجویی برای کسب روزی و راهی برای ارتزاق تبدیل شد.
اموال عمومی از بیت المال به خزانه حاکم برده شد و پست ها از انسان های شایسته و پرهیزگار گرفته و به مزدوران حاکم سپرده شد. اگر حاکم بر فردی خشم می گرفت، انسانیت و آزادی و حیات او بی ارزش می شد و در مرج عذراء به قتل می رسید یا به ربذه تبعید می شد و یا مورد حمله حدیثی ساخته مزدوری قرار می گرفت که عصر نخست اسلام را درک کرده بود. این حوادث رخ می دهد و کارهای حرام و بدعت آمیز تکرار می شود و در مقابل خود هیچ مخالف یا معترض یا دست کم پرسشگری نمی یابد.
اما سال جاری در لبنان بزرگداشت عاشورا ابعاد جدید دیگری به خود می گیرد که برخاسته از طبیعت تعامل میان تاریخ و جغرافیا در مسائل در ارتباط با زندگی عمومی انسان هاست. بعد از محنت داخلی که ارزش ها در آن به شهادت رسید، همان ارزش هایی که شهادت حسین (ع) آنها را زنده کرد، چطور میتوان با این مناسبت و معانی بلند آن همزیستی کرد و از آن درس گرفت؟
در برابر این نقطه منفی یک نقطه مثبت است که آن هم با وجود بُعد جهانی خود، بعدی لبنانی هم دارد. سالروز شهادت امام حسین (ع) به روز میلاد منجی حضرت مسیح (ع) نزدیک شده است؛ روزی که علیرغم محدودیت های مادی و اوضاع منطقی حاکم بر تاریخ، ارزش های والای معنوی را تعالی می بخشد و این ارزش ها به عمق انسان ها نفوذ و احساسات و وجدان آنان را بیدار می کند؛ روزی که آکنده از معانی صلح و بلکه روز صلح است.
از سویی دیگر، این دو مناسبت میان شروع سال هجری و شروع سال میلادی قرار گرفته اند و گویا سرآغاز تاریخ جدید لبنان که به خون شهیدان آغشته شده است، خبر از تولد صلح و شادی و شکوه الهی می دهد. این حال وهوا ما را از بدبینی دور می کند، هرچند بدبینی به جهت ارزش هایی که در کنار پیکرهای عزیزانی بی گناه بر زمین افتاد، خویش را بر ما تحمیل کند. تحولات تعجب آور جدید در منطقه ما یکی از نشانه های روشن نزاع قدرت های بزرگ و جنگ سرد میان آنها در این بخش از سرزمین است.
ورود در جنگی نابرابر از نظر سلاح و تجهیزات و تاکتیک و هماهنگی که یکی از آثار آن اختلافات داخلی بود جهان عرب را به خود مشغول کرد تا جنگ سرد بتواند به اهداف خود برسد.
اکنون ما در شامگاه عاشوراییم که گویا تذکری است ویژه از جانب آفریدگار روزگاران و فرستنده رسولان و شرایع برای ما در لبنان که به ما می آموزد که چگونه محنت خویش را درمان نماییم و بر زخم هایمان مرهم گذاریم و صفوفمان را یکپارچه نماییم و با حوادث منطقه روبه رو شویم.
عنایت خداوندی بندبند همین نقشه را برای ما ترسیم می کند: فداکاری در دیدگاه ها، موضع گیری ها، نتایج حوادث و حتی منافع شخصی و گروهی تا ارزش ها را زنده نماییم، چونکه تنها ارزش هاست که وجود انسان را یکپارچه و گسترده می کند. با رو آوردن به حیات ارزش ها، صلح در آفاق و انفس و در آسمان و زمین و در بین مردم متولد می شود.
این صلح، اتحادی تاریخی و حتمی میان مسیحیان و مسلمانان است، چونکه از نظر تاریخ، هم گرایی میان اسلام و مسیحیت امری حتمی بوده است، بخصوص وقتی صهیونیسم در افق ظاهر می شود و دندان نشان داده است و پنجه به سمت ما دراز می کند، نه فقط برای آنکه آتش فرقه گرایی را در کشور و منطقه ما شعله ور کند و منطقه را به مخزنی آماده انفجار و مرکزی برای دولت گونه های فرقه ای تبدیل سازد و نه فقط برای آنکه دین آسمانی خویش را که ما به آن احترام می گذاریم و پیامبر امین آنرا مقدس می شماریم، بدنام کند؛ بلکه برای آنکه میراث مسیحیت و اسلام، هر دو، و تاریخ و تمدن و فرهنگ و ارزش های آنها را باردیگر بازیچه قرار دهد. ولی این دفعه تفاوتی بزرگ دارد، چون بازی های یهود در طول تاریخ دیرینه اش و در طول تاریخ دیرینه ما از طرف افراد و سازمان ها بود، ولی این دفعه بازیگرْ دولتی است که همه افراد و سازمان ها را بر گرد هم متمرکز کرده است و همة تجربه های پیشین را به کار می گیرد و از گمراه گران جهان که اکثریت غالب انسان ها هستند، یاری می طلبد.
مناسبت های سال جاری و، بخصوص در لبنان، به ما بشارتی الهی می دهد و بر ما آیاتی را تلاوت می کند که می گوید: نزدیک ترین مردم به مسلمانان، مسیحیان اند و یهودیانِ صهیونیسم و مشرکان دورترین ها هستند.
این مناسبت ها به ما فرمان می دهد که برای ایجاد صلح و مهرورزی و برگزاری ارزش ها فداکاری نماییم و همبستگی کامل ملی داشته باشیم تا میهن خود و جنوب عزیز را که در معرض تهدید است و همة آنچه را داریم از خطرهایی که ما را احاطه کرده است، حفظ نماییم و پشتیبان برادرانی باشیم که می خواهند صلحی عادلانه و شرافتمندانه برقرار کنند و نمی خواهند زیر بار نقشه‌ی صلح موذیانه و مشکوک اسرائیل بروند.
در آخر و در این اوضاع دشوار به برادرانی که به آزادسازی سرزمین فلسطین و مسئله‌ی برحق خود مشغول اند سفارش می نماییم که خویش را وقف آزادی فلسطین کنند که در این صورت بذر دل هایمان و میوه‌ی عقل هایمان و تلاش و دعایمان را نثار آنان می نماییم.
برادران، پیش به سمت فداکاری و صلح و همبستگی ملی و رستاخیز لبنان و مقابله با هر آنچه راه آنرا می بندد و یا آنرا بدنام می سازد و یا در نطفه خفه می کند. والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.

1400/10/04
12:26:32
5.0 / 5
636
مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۹ بعلاوه ۳
نور معرفت

nooremarefat.ir - مالکیت معنوی سایت نور معرفت متعلق به مالکین آن می باشد