نور معرفت
در گفت وگو با نور معرفت عنوان شد؛

تربیت عقلانی در رشد اقتصادی تأثیرگذار است

تربیت عقلانی در رشد اقتصادی تأثیرگذار است

نور معرفت: به گزارش نور معرفت، رابطه بین اخلاق و رشد اقتصادی را باید در ارتباط بین تربیت اخلاقی و رشد اقتصادی جستجو کرد یکی از جنبه های تربیت اخلاقی که در رشد اقتصادی تاثیر گذار است تربیت عقلانی است.



خبرگزاری مهر -گروه دین و اندیشه-نگار احدپور اقبلاغ: ارتباط اخلاق و اقتصاد با یکدیگر از مسائلی است که همواره در مورد پرسش واقع می شود. بهترین روش برای پاسخ به این پرسش ها، دستیابی به منطقی است که بتوان بر اساس آن، ارتباط مزبور را بررسی کرد.
برای واکاوی رابطه اخلاق و اقتصاد با حجت الاسلام علی اصغر هادوی نیا، عضو هیأت علمی گروه اقتصاد اسلامی پژوهشکده نظام های اسلامی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی به گفتگو نشستیم. آن چه در ادامه می خوانید بخش نخست این گفتگوست:
حجت الاسلام علی اصغر هادوی نیا در گزارش نور معرفت به نقل از مهر ضمن اشاره به رابطه بین اخلاق و اقتصاد بیان نمود: پیشینه رابطه اخلاق و اقتصاد را در پیش از رنسانس باید در آثار ارسطو دنبال کرد، آن زمان که وی اقتصاد را بعنوان تدبیر منزل و مدن در ذیل علم اخلاق در نظر گرفت. اما بعد از رنسانس رابطه اخلاق و اقتصاد از مهم ترین دغدغه های آدام اسمیت بعنوان پدر علم اقتصاد بوده است. این دغدغه بگونه ای بوده است که بعنوان مساله اسمیت مشهور شده است. چونکه وی که مدرس فلسفه اخلاق و یک مسیحی متأله بوده است، قبل از نگارش کتاب ثروت ملل خود، در کتاب احساسات و عواطف اخلاقی محور رفتارهای انسان را بر نوع دوستی قرار داده است. اما کتاب ثروت ملل خویش را با مثالی آغاز می کندکه ظهور در نفع طلبی دارد و از این جاست که امکان دارد گفته شود داستان تفکیک اقتصاد و اخلاق شروع شده است. اما این لیونل رابینز بود که در دهه سی ام قرن بیستم تفکیک مزبور را صراحتاً مطرح کرده و با تاکید بر آن اقتصاد را تعریف کرد.
وی اضافه کرد: تا قرن پانزدهم میلادی تحلیل و بررسی اقتصادی، بر پایه اخلاق انجام می گرفت. از آن پس، و بخصوص از زمانیکه استقلال و جدایی علوم اجتماعی از فلسفه آغاز شد، اقتصاد هم به تدریج از اخلاق فاصله گرفت، تا آنجایی که بعد از قرن شانزدهم، خیلی از مکاتب اقتصادی همچون مکتب سوداگری، فیزیوکراتها و بیشتر کلاسیک ها، هر گونه ارتباط اخلاق و ارزشهای معنوی با رفتارهای اقتصادی را آشکارا انکار کردند. جدایی اخلاق از اقتصاد، نظریه غالب در عصر حاضر است. مهم ترین دلیل نظریه جدایی اخلاق از اقتصاد اینست که تلاش انسانی در تولید، توزیع و مصرف، تابع قوانین طبیعی است که باید آنرا شناخت تا بتوان روابط علمی میان پدیده های اقتصادی را تبیین کرد. از آنجائیکه این قوانین، به صورت کامل طبیعی است، بهترین قوانینی به حساب می آید که می تواند در روابط اقتصادی، تعادل ایجاد نماید، مشروط بر این که در وضعیت طبیعی و آزاد به کار رود و دولت یا اخلاق یا دین، در قلمرو و عملکرد آن دخالتی نداشته باشد.
هادوی نیا تصریح کرد: پدیده های عینی و رفتارهای اقتصادی انسان، به سان دیگر رخدادهای فیزیکی، تابع روابط علمی مشخص است، و با روش تجربه، میتوان به بررسی نهاد در نتیجه، مسائل ارزشی از قبیل بایدها و نبایدهای اقتصادی، به سبب تجربه ناپذیری آن، از قلمرو تحلیل های علمی اقتصادی بیرون است، چون که با روش علمی نمی توان آنرا اثبات یا نفی کرد. در پاسخ به این علت میتوان گفت رویدادهای فیزیکی و طبیعی با رفتارهای عینی اقتصاد، در این نکته مشترک است که بر تمامی آن، نظام علی و معلولی حاکم است، ولی میان این دو، تفاوت عمده ای وجود دارد، بدینگونه که بر پدیده های فیزیکی، رابطه علیت جبری حاکم است، در حالیکه بر رفتارهای اقتصادی، رابطه علیت بر مبنای اختیار و اراده می باشد، چون که همواره یک طرف این رابطه، انسان و رفتارهای اختیاری اوست و اراده نیز، کم و بیش، از ارزش ها و باورهای انسانی اثر می پذیرد. بنابراین، ارزش ها در شکل گیری رفتارهای اقتصادی، تاثیر دارد.
وی با تکیه بر ارتباط تنگاتنگ اقتصاد با مسائل اخلاقی تصریح کرد: در دهه های اخیر برخی اقتصاددانان همچون آمارتیا سن با وقوف بر این حقیقت که بخش زیادی از مسائل و روابط اقتصادی با مسائل اخلاقی پیوند عمیق دارند و فقدان یک فلسفه و نظریه اخلاقی مشخص، به مثابه یک پدیده اجتماعی می تواند منجر به پیدایش تناقض های جدی در زمینه های مختلف سیاست و اقتصاد و اجتماع گردد و در این حوزه به نظریه پردازی پرداخت و آکادمی علمی سوئد جایزه نوبل سال ۱۹۹۸ در اقتصاد را به وی اعطا کرد.
رعایت هنجارهای اخلاقی، و آثار آن در رشد و شکوفایی اقتصاد
عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه بیان نمود: رابطه بین اخلاق و رشد اقتصادی را باید در ارتباط بین تربیت اخلاقی و رشد اقتصادی جستجو کرد. یکی از جنبه های تربیت اخلاقی که در رشد اقتصادی تاثیر گذار است تربیت عقلانی است. عقل، واژه‏ای عربی است که از حیث مفهوم به «عقال» وابسته است و عقال عبارت از بندی است که به وسیله آن، زانوی شتر سرکش را می بندند تا طغیان‏گری‏‬ اش را مهار کنند. عقلْ غرایز و امیال سرکش را مهار می کند و زانوی غضب و شهوت سرکش را می بندد. پسوند «یت» در واژه عقلانیت، یکی از معروف ترین نشانه های اسم مصدر در زبان فارسی است اسم مصدر افاده‏ کننده‏ی حاصل معنا و مفهوم مصدر می باشد.
وی اضافه کرد: از طرفی، عقلانیت فصل ممیِّز انسان از حیوان بوده، به قول ارسطو: «آنچه آدمی را از دیگر جانوران متمایز می کند، خرد و عقل اوست. کمال هر چیز در هویدا کردن طبیعت حقیقی خویش بوده و طبیعت حقیقی انسان خرد اوست.». در عباراتی از امیرالمومنین هم همین معنا مطرح است: العَقلُ فَضیلةُ الانسانِ. هم فرموده است: الانسانُ بِعَقلِهِ، کمالُ الانسانِ العقلُ «صدق، ثمره عقل است».
هادوی نیا اظهار داشت: واژه‬ ‏شناسان برای واژه «تربیت»، دو ریشه ذکر کرده‏اند: «رَبَوَ» و «رَبَبَ». تربیت، با عنایت به ریشه اول، به معنای غذا دادن و بزرگ کردن یا رشد و نمو جسمانی است و با عنایت به ریشه دوم، به معنای پرورش پیاپی چیزی تا نیل به سر حد کمال، یا رشد جسمانی و معنوی است. علامه طباطبایی، معانی مالک و مدبر را برای رب برشمرده است. ازاین رو میتوان گفت به‏طور کلی تربیت مجموعه تدابیر و روش هایی است که برای به فعلیت رساندن ابعاد مختلف وجود انسان به کار گرفته می شوند. یکی از عناصر مفهومی تربیت، افزایش دادن، است. در واژه «تزکیه» هم با عنایت به ریشه لغوی «زکو» همین عنصر مفهومی وجود دارد. در واژه «تذکیه» هم همین معنا نهفته است.
وی تصریح کرد: نظام سرمایه داری به نقش عقل در ساحت عقل نظری بی توجّهی کرده و عقل عملی را هم که در گستره تعیین اهداف متعدد و هم شناخت چگونگی روابط بین آنها مطرح است و به عقلانیّت ذاتی شهرت یافته، مورد حمایت قرار نداده، تضعیف می کند. یگانه جنبه‏‬ ای از عقل عملی که این الگو به آن توجّه کرده و در رابطه با آن تاکید بیشتر از حدّ داشته، عقلانیّت ابزاری است که به تعیین بهترین روش و ابزار جهت رسیدن به بالاترین سطح از هدف معیّن می پردازد. در این جا می یابیم که آموزه های اسلامی افزون بر اینکه به هر سه جنبه توجّه داشته‏اند، نقش تربیت را در بالندگی عقل مورد دقّت قرار داده‬ ‏اند؛ قطار مدرنیته جهت خود را به سمت منتهای لذت و رفاه آدمی در دنیا تنظیم کرده، علم و عقل تجربی هم دراین میان، ابزاری برای قراردادن امکانات در دست امیال فردی شده است.
این عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه خاطرنشان کرد: به جهت اینکه ارتباط بین آموزه ای اخلاقی اسلام و حوزه اقتصاد را معین نماییم مناسب می باشد با عنایت به آیات و روایات تربیت عقلانی را در سه گستره عقل نظری، عقلانیت ذاتی و عقلانیت ابزاری بررسی نموده و تاثیر آنها را بر رشد اقتصادی تبیین نماید

1402/10/26
13:35:06
5.0 / 5
262
مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۹ بعلاوه ۴
نور معرفت

nooremarefat.ir - مالکیت معنوی سایت نور معرفت متعلق به مالکین آن می باشد