نور معرفت
یادداشت؛

همه گیری كرونا و اهمیت میراث ناملموس به مثابه منبع هویت پایدار

همه گیری كرونا و اهمیت میراث ناملموس به مثابه منبع هویت پایدار

نور معرفت: در برخورد با پدیده كرونا، ایرانیان با استراتژی های گوناگون خود به سیستم های معنایی موجود در میراث فرهنگی ناملموس به مثابه یك تجربه زنده توجه نمودند.



به گزارش نور معرفت به نقل از مهر، در برخورد با پدیده کرونا ایرانیان با استراتژی های گوناگون خود به سیستم های معنایی موجود در میراث فرهنگی ناملموس به مثابه یک تجربه زنده توجه نمودند و همچون با کلامی، روایی، بصری، هنری، نوشتاری و مجازی کردن آئین ها و مناسبت های آئینی خلاقیت خودرا در طراحی استراتژی های آئینی به نمایش نهادند. علیرضا حسن زاده طی یادداشتی که پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات در اختیار مهر قرار داده است به این مساله پرداخته است:
پژوهشگران حوزه مطالعات آئین و مردم شناسان، در تعریف کلاسیک آئین بر عنصر فضا که زمان و مکان و ترکیب آن دو را در بر دارد تاکید می ورزند. این در حالیست که همه گیری کرونا بیش از پیش یکی از پایه های مهم آئین یعنی مکان را تحت تأثیر خود قرار داده است. به واقع آنچه باختین از آن با عنوان market place یا فضا و حوزه عمومی و برون خانگی برگزاری آئین یاد می کند از همه گیری کرونا تأثیر پذیرفته است. در صورتیکه قسمتی از تعریف هویت ایرانی متأثر از آئین و بازنمایی تصویری آن است، حالا برگزاری آئین ها در جهت حفظ سلامت و جلوگیری از گسترش کرونا در حوزه عمومی با مشکل رو به رو است. در چنین حالتی آئین ها چه کارکرد، نقش و جایگاهی در ایران خواهند یافت؟ آیا آنها در خطر فراموشی قرار می گیرند؟
شاید بتوان اظهار داشت که اطلاعات اندکی درباب وضع برگزاری آئین ها در وقوع همه گیری هایی چون طاعون و وبا از ایران قرن های قبل وجود دارد. اما آنچه آئین ها را از خطر فراموشی حفظ می نماید شبکه ای از مفاهیم و عناصر میان متنی و بینا آئینی است که می توان آنها را در مفهوم و عنوان میراث فرهنگی ناملموس قرار داد و به این وسیله باز شناخت. دورکهایم ما را از دو بعد کلامی و رفتاری آئین آگاه کرده است و الان می توان از ارتباط این دو در شرایط جدید سخن گفت. اما با اهمیت تر از آن رابطه میان متنی صور و ابعاد گوناگون فرهنگ و چیزی است که نویسنده آنرا وضع بینا آئینی در فرهنگ ایرانی نامیده است و خاستگاه آن همچون میراث فرهنگی ناملموس در ایران است.
برای مثال ابعاد کلامی آئین که در ادبیات چون شعر جلوه گر می شود، حافظ بن مایه های آئینی بوده و سیستم معانی را در خود محفوظ نگاه می دارد. یک مثال بسیار برجسته و ساده پیوند بن مایه قصه بز زنگوله پا بعنوان یک افسانه نوروزی و آئین نوروز است. این افسانه به سهم خود سیستم معنایی آئین را در ضمن زمان با وجود همه فراز و نشیب های اش زنده نگه داشته است. موسیقی و نمایش های ایرانی نیز همچون عناصری بوده اند که بعدی چند حسی به فرهنگ ایرانی بخشیده و حافظ آئین های ایرانی بوده اند.
میراث فرهنگی ناملموس به واقع حامل سیستمی از معانی هویتی و فرهنگی است و باتوجه به تنوع موضوعی خود این امکان را فراهم می سازد تا یک ملت استراتژی های مختلفی را بمنظور حفظ هویت و آئین های خود فراهم نماید. چند صدایی موجود در میراث فرهنگی ناملموس می تواند استراتژی برگزاری آئین ها را از فضای برون خانگی به فضای درون خانگی، رویکردهای روایی و کلامی، و در عصر ما به فضای مجازی سوق دهد.
میراث ناملموس به مثابه یک تجربه زنده خودرا در آنچه مردم شناسان در شاخه مردم شناسی تجربه، جریان زندگی (flow of life ) می نامند قرار می دهد و مانع از فراموشی سیستم معنایی در حفظ هویت می شود.
در برخورد با پدیده کرونا ایرانیان با استراتژی های گوناگون خود به سیستم های معنایی موجود در میراث فرهنگی ناملموس به مثابه یک تجربه زنده توجه نمودند و همچون با کلامی، روایی، بصری، هنری، نوشتاری و مجازی کردن آئین ها و مناسبت های آئینی خلاقیت خودرا در طراحی استراتژی های آئینی به نمایش نهادند. به واقع آئین های برون خانگی و عمومی در مقابل همه گیری کرونا با فرهنگ مجازی، نوشتاری و روایی گره خورده و شبکه های مجازی جای خودرا به شبکه های اجتماعی در فضای واقعی داده اند. درست چون آنچه نویسنده این سطور در گزارش از زلزله بم آنرا شبکه خانواده مجازی در قبرستان بهشت زهرا (س) بم نامیده بود (بصری شدن سنگ گورها در گورستان بم به مثابه یک استراتژی مهم در برخورد با پدیده تنهایی و فقدان از دست رفتن عزیزان) و الان در جهان نیز آنرا مشاهده می نماییم چون جشن های عروسی که در آنها عکس مدعوین یا حضور مجازی آنان دیده می شود.
در گیلان بعنوان یک مثال در برخورد با همه گیری کرونا دیگر بار مفهوم باززایی و خانواده مجازی با کاشتن یک درخت به یاد متوفا و الصاق عکس او به درخت، آنچه را در رخداد زلزله بم روی داده بود، تداعی می کند. در اینجا بن مایه باززایی تولد و جاودانگی که همچون عناصر مهم در ساختار میراث روایی و آئینی ایرانیان است بجای برگزاری آئین های مرگ (سوم، هفتم، چهلم و غیره) خودرا در کاشت نمادین درخت حفظ می نماید.
به واقع میراث فرهنگی ناملموس همان چیزی را در بر دارد که مالینوفسکی بعد غیر مادی فرهنگ می نامد و کلود لوی اشتراوس از آن با عنوان بعد ناملموس فرهنگ یاد می کند. این پس از فرهنگ است که در عبور از دوره های سختی چون اپیدمی ها پل گذشته و حال انسان ایرانی به آینده او شده است و به هویت پایداری می بخشد. بدین جهت می توان گفت به سبب وجود میراث ناملموس بعنوان یک تجربه زنده، آئین ها جاودانه اند و نمی میرند.
منبع:
Hassanzaseh، Alireza (۲۰۱۸). "Visuality of Death in Iran" Journal of Interdisciplinary Cultural Studies، ۱۳ (۲): ۱_۱۳.


منبع:

1399/02/21
23:20:33
5.0 / 5
2929
تگها: جشن , دین , فرهنگ , هنر
مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۱ بعلاوه ۲
نور معرفت

nooremarefat.ir - مالکیت معنوی سایت نور معرفت متعلق به مالکین آن می باشد