نور معرفت
در نشست روز جهانی فلسفه مطرح شد؛

جدال در دین حرام و اساس دین بر محبت است

جدال در دین حرام و اساس دین بر محبت است

نور معرفت: همایش بزرگداشت روز جهانی فلسفه با عنوان فلسفه و اخلاق اجتماعی به همت مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران اجرا شد.



به گزارش نور معرفت به نقل از مهر، همایش بزرگداشت «روز جهانی فلسفه» با عنوان «فلسفه و اخلاق اجتماعی» به همت «مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران» تعدادی از اساتید و فرهیختگان حوزه فلسفه روز گذشته سه شنبه سی ام آبان ماه همزمان با روز جهانی فلسفه در سالن اجتماعات مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه اجرا شد.
حجت السلام سیداحمد غفاری عضو هیئت علمی مؤسسه حکمت و فلسفه ایران با گرامیداشت «روز جهانی فلسفه» و شخصیت علامه طباطبایی گفت: در جهان با چالش ها و پرسش های زنده ای مواجه هستیم که در قالب فلسفه به آن پاسخ داده می شود.
این استاد فلسفه اضافه کرد: این جلسه برای حل این نکته است که فلسفه چگونه می تواند به اخلاق اجتماعی کمک کند؛ یکی از علل یا زمینه های بسیار مؤثر در زیست غیر اخلاقی در زندگی فردی و اجتماعی، اشتغال دائم یا حداکثری انسان به غرائز و نیازهای شخصی و جسمانی و از علل مؤثر در زیست غیر اخلاقی کوچک بودن جهان ذهنی فرد است.
فلسفه با نگاه انحصار گرایانه به اخلاق کمک می کند؟
وی اشاره کرد: این عامل موجب می شود که مفاهیم بنیادین اخلاقی مانع عفاف و خدمت به خلق امکان پذیر نباشد، فلسفه هم نیازها و غرائز شخصی را می کاهد و هم جهان فکری را توسعه می بخشد و انسان را با پرسش های بنیادین و عمیق پیوند می دهد و انسان را فراتر از غرائز آشنا و او را با جهانی بزرگ تر و اخلاقی تر مواجه می کند و پرسش های زیادی دراین زمینه وجود دارد.

حجت السلام غفاری بیان کرد: همین طور سوالاتی دراین زمینه وجود دارد که آیا فلسفه با نگاه انحصارگرایانه می خواهد به اخلاق خدمت کند و یا با نگاه تفکرگرایانه و تکثرگرایانه و دهها پرسش دیگر که باید به آن پاسخ داد.

وی درباب جایگاه علامه طباطبایی نیز عنوان کرد: در علم فلسفه در ایران، مدیون ایشان هستیم و فلسفه در ایران می مرد اگر علامه طباطبایی نبود، ایشان بی ادعا زیست و شاگردانی تربیت کرد که بی ادعا زیستند و برخی همچنان در میان ما زیست می کنند و ما قدر ایشان و شاگردانشان را آن گونه که باید شاید ندانستیم.

عضو هیئت علمی مؤسسه حکمت و فلسفه ایران اشاره کرد: در این جلسه بر آنیم به سوالاتی پیرامون «فلسفه و اخلاق اجتماعی»، پاسخ دهیم، امروز بطور همزمان نشست هایی با همین موضوع در دانشگاه تهران و شیراز انجام شد و فردا نیز در دانشگاه مشهد و ۵ شنبه در مجمع عالی حکمت اسلامی در قم برگزار می شود.
وی اظهار داشت: همین طور در تلاش هستیم این مساله را برای گام ۵ ساله برای منطقه غرب آسیا با محوریت ایران پیش ببریم و برای ۲۰ سال آینده نیز محوریت ایران در منطقه آسیا پیگیری نمائیم.

اعوانی: جدال در دین حرام و دین برمبنای محبت است و اصل محبت از خداست
غلامرضا اعوانی رییس انجمن حکمت و فلسفهٔ ایران در ادامه به بیان سخنانی پرداخت و با اشاره به این که از فلسفه و حکمت یک تعریف وجود ندارد، اظهار داشت: در هر تعریفی از حکمت، اخلاق است. اگر واکاوی کنید به این حقیقت می رسید. در قدیم بین اخلاق فردی و اجتماعی تفاوت نبود. اخلاق سیاست با اخلاق ارتباط داشت. علم به حقایق اشیا یکی از تعاریف حکمت است. حکمت استکمال نفس انسانی است.
اخلاق بدون توجه به مبادی هستی معنا ندارد
وی اضافه کرد: یکی از مهم ترین تعاریفی که از حکمت شده و از افلاطون هم نقل شده، تألُه است که ملاصدرا بر آن تاکید دارد و مبتنی بر مسائل مابعدالطبیعه است؛ یعنی حکمت، یک کل است، جزئی نیست که بخواهید آنرا از اخلاق جدا کنید. انسان ابعادی دارد که بعد اصلی او، الهی است. این مسئله مبتنی بر بحث اسماً و صفات است. ایده های افلاطونی، همان اسماً و صفات خداوندی است؛ نفس انسان تجلی این اسماً و صفات است و این نفس از ایده های الهی بافته شده است؛ بدین سبب تشبه اخلاق به اخلاق خداوند، به مفهوم تخلق به اخلاق الهی هم است. اخلاق بدون توجه به مبادی هستی معنا ندارد.
این استاد فلسفه اظهار داشت: در یک تعریف دیگر، حکمت معنا شده به پرسش های اولین. هر علمی در زمینه موضوع خودش پرسش می کند، اما پرسش هایی است که هیچ علمی نمی تواند پاسخ گوید جز حکمت. از علت حضور انسان در دنیا و سعادت و شقاوت او سخن می گوید. سقراط فلسفه را پژوهش در معنای زندگی می داند. او هنگام محکومیت به مرگ، می گوید اگر بگویم بزرگ ترین موهبت برای آدمی این است که هر روز درباره ی فضائل انسانی بگوید و بشوند و درباره ی خود و دیگران پژوهش کند و زندگی ناسنجیده بدون وارسی و تحقیق، فاقد ارزش است؛ یعنی شایسته زیستن نیست. بر طبق این تعریف، معنای اخلاق یعنی پاسخ به این پرسش که معنای زندگی چیست؟ حقیقت انسان چیست. واقعاً بدون دلیل به دنیا نیامدیم. وجود انسان، وجودی ذی قیمت است. انسان باید سوال کند برای چه به دنیا آمده و ماموریت او چیست.
اعوانی با اشاره به این که عمل فضیلت باید مبتنی بر اختیار باشد، اضافه کرد: گرایش های زیادی در اسلام است که اختیار را نفی کرده است. ما باید این گرایش ها را بررسی نماییم و پاسخ دهیم. عده ای از آنها آنچنان بر قضا و قدر تاکید کردند که جبری شدند و اختیار انسان را از بین بردند، در صورتیکه عمل فضیلت بدون اختیار معنا ندارد. اینها مگر به قرآن اعتقاد ندارند که می فرماید «وَ أَنْ لَیْسَ لِلْإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعی؛ وَ أَنَّ سَعْیَهُ سَوْفَ یُری»؛ یعنی برای انسان جز حاصل تلاش او نیست و [نتیجه] کوشش او به زودی دیده خواهد شد. خداوند در این آیات عمل را به انسان نسبت می دهد.
رئیس انجمن حکمت و فلسفهٔ ایران افزود: افلاطون می گوید تمام فضائل یک فضیلت بیشتر نیست. شما نمی توانید فضائل را از هم جدا کنید. یکی شجاع است، اما دانا نیست. شجاعت بدون تعقل، جسارت است. همه چیز وجوهی از یک چیز هستند. قرآن هم تمام فضائل را در تقوا معرفی می کند. هرکه در هر جایگاهی باشد باید تقوا داشته باشد. دوم این که می گوید هرکه علم داشته باشد، شرّ را اختیار نمی کند و مرتکب شرّ نمی گردد. خیلی ها باور دارند، اما باورشان به علم نرسیده است. گاهی تصور فضیلت داریم، نامش علم نیست. فضیلت و اخلاق با تحقق است. تخلّق مساوی با تحقق است. چرا نیاز به حکمت داریم؟ برای اینکه گرایش های ضد حکمی در دین زیاد است.
جدال در دین حرام و اساس دین بر محبت است
اعوانی با تصریح بر این که اخلاق نبوی مبتنی بر حکمت و موعظه و جدال احسن است، اظهار داشت: جدال در دین حرام است. دین برمبنای محبت است و اصل محبت از خداست. هر حبی که در جامعه می بینیم، نمودی از آن حب الله است. اصل هستی بر حب الهی است. خداوند بندگان را هزاران بار از مادر نسبت به فرزندش بیشتر دوست دارد. جسم ما چطور روح ما را گرفته است. این، حب است. روح عالم هم جسم عالم را گرفته است. این روح هم الهی است. علمِ بحثی انسان را به یک مفهوم می رساند، اما مادامی که به تحقق نرسد، فایده ندارد. چطور ما این بحث را باید تبدیل به خلق و خو کنیم؟ با آموزش وپرورش. آموزش، حکمت نظری و پرورش، حکمت عملی است.

وی می گوید نظریه اخلاق اسلامی باید نمونه داشته باشد وگرنه فایده ندارد. در دین، درباره ی حضرت رسول الله صلی الله مقابل و آله می خوانیم کانَ خُلقُهُ القُرآن؛ یعنی اخلاق نبوی متخلق به قرآن بود. ما هم امر شدیم «تَخَلَّقُوا بِأَخْلاَقِ اَللَّهِ»؛ یعنی متخلق به اخلاق الهی شوید. تمام فضائل قرآنی هم جنبه فردی دارد همه جنبه اجتماعی. مسئله وفای به عهد و میثاق حتی با کافران جایگاه دارد و تاکید می کند حق ندارید نقض کنید مگر آنکه آنها بد عهدی کنند. یا صله رحم موضوعی اجتماعی است؛ در سوره نساء می فرماید «وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذی تَسائَلُونَ بِهِ وَ الْأَرْحام؛ یعنی تقوای الهی پیشه کنید و از ارحام مبُرید. هرگاه قطع رحم بوده، فساد هم به دنبالش می آید. نیکی به والدین، یتیمان، مساکین و ضعفاء از مسائل اجتماعی قرآن است. احترام به همسایه از این موارد است. منع از ربا و اکل ربا و رشوه و عدم خسّت داشتن.
این مدرس حوزه حکمت و فلسفه اظهار داشت: شخصی بی اخلاق فیلسوف می تواند باشد، اما حکیم نیست. لازمه اخلاق و حکمت، اختیار فضیلت است. امروز درباره ی آزادی صحبت می کنند؛ آزادی خیلی مهم می باشد، اما در آزادی، اختیار شر هم است. آیا اختیار شرّ هم حکمت است؟ می دانیم انسان نباید محبوس شود، اما در حکمت، به معنایی که اختیار شرّ باشد، صحیح نیست. در بحث هایی که امروز درباره ی آزادی می شود، مسئله خیر و شر را زیاد در نظر نمی گیرند. آزادی خیلی مهمست و الهی است، اما آیا انسان آزاد است هر کسی را بزند و بکشد؟


در ادامه حجت الاسلام و المسلمین عسکر دیرباز رییس مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران و عضو مجلس خبرگان رهبری در این همایش عنوان کرد: هر رفتاری که محبوب و مطلوب انسان باشد می تواند رفتار اخلاقی محسوب شود و اگر ارتباط ما با دیگران به شکلی شکل بگیرد که بخواهیم آنها را استثمار نماییم و تناسب وجودی را به هم زدیم، کار غیر اخلاقی انجام داده ایم.

وی ادامه داد: اگر این تناسب وجودی در رفتارهای اخلاقی بین ما و دیگران تامین شود این مبنای تحسین اخلاقی پسندیده خواهد شد، به معنایی ناشی از رابطه ای می شود که ما انسان ها با خدای متعال داریم؛ اصل دین محبت و اصل محبت، محبت الهی است و هر چه انسان ایمان اش قوی باشد به اصل الهی بیشتر نزدیک می شود.
لاریجانی: ۶ اصل در نظریه سکولاریزم لیبرال

در این جلسه محمدجواد لاریجانی، رییس مدیر پژوهشگاه دانش های بنیادی نیز با اشاره به جایگاه نظام جمهوری اسلامی، به تعدادی از چالش ها فراروی آن پرداخت و بیان کرد: جمهوری اسلامی بهترین میوه انقلاب اسلامی بود و جمهوری اسلامی یعنی ملتی تجربه ای متحولانه ای را شروع کرد، هر چند پس از ۴ دهه خیلی ها فکر می کردند کشور زمین خورده در صورتیکه چشم باز کردند دیدند به لحاظ نفوذ علمی و سیاسی و توانمندی به درجات خوبی رسیده ایم.

وی با تأکید بر مفهوم سکولاریزم که در از زمان سقراط بیان شده است، اظهار داشت: در ۶ اصل می توان تفکرات حاصل از سکولاریزم را قرار داد، به این معنا که اصل عمل ارادی انسان محوریت است. اصل دوم اصل سعادت جمعی را مد نظر قرار دارد و نسخه های هر دینی که برای سعادت بشر نوشته است را قبول ندارد. اصل سوم آزادی عمل است که اصل را بر این می گذارد که انسان هر چه دوست دارد انجام دهد و اصل چهارم عدم اضرار است که در آن تنها چیزی که آزادی را محدود می کند به دیگری ضرر رساندن است. اصل پنجم امنیت است و برای امنیت هرچیزی را می توان محدود کرد و اصل ششم مشروعیت برمبنای رضایت است.
رئیس مدیر پژوهشگاه دانش های بنیادی افزود: تطورات باید به مشارکت تبدیل گردد و همه مردم باید به بیداری سیاسی برسند. اصل این است که اگر حکومت مشروع است همه با در به حد مطلوب کمکش نماییم و و اگر حکومت ملاک مشروعیت ندارد هرگونه همکاری با او حرام است و این یعنی شیعه نسبت به زمام حاکمیت خود حساسیت بسیار زیادی دارد.
حجت الاسلام شریفی: خاصیت های فیلسوف صدرایی

حجت الاسلام احمدحسین شریفی اخلاق پژوه اسلامی و رییس سابق مؤسسه حکمت و فلسفه گفت: در زمینه اخلاق این که اخلاق به چه معناست تنوع فراوانی را شاهد می باشیم.
وی درباب خاصیت های فیلسوفان صدرایی عنوان کرد: چنین فیلسوفانی زیستی آرام دارند و در مرکز تلاطمات از روح آرامی برخوردار می باشند و نظام عالم را معنا دار و هوشمند می دانند و بدین سبب هیچ امری را بی حکمت نمی بینند و فهم این حکمت نیاز به آرامش دارد و اسیر حوادث نیستند و امیران حادثه اند. دغدغه تحقق عدالت در سطح جامعه را دارند به همین دلیل انقلاب برمبنای فلسفه امام که فیلسوف صدرایی شناخته می شود رخ داده است. جامع نگری و مدیریت از دیگر خاصیت های فیلسوف صدرایی است. با اهمیت ترین خاصیت خرد ورزی و مهار رفتار بیرون و درون را تحت کنترل عقل دارند.
وی افزود: فلسفه صدرا هم نگاه جزءنگری دارد و هم نگاه کل نگری که این مساله سبب فهم رفتارها می شود. از اقتضائات فلسفه صدرایی به علت جایگاهی که برای برهان و استدلال قائلند از قدرت منطق و گفتگو بهره برده و بجای زبان زور از زور زبان بهره مند می شوند.

غفاری: فلسفه اجتماعی بسیار ضعیف است

در ادامه استاد حسین غفاری پیرامون علامه طباطبایی بیان کرد: آن چه در زمینه علمیه و هر چه از علمای بزرگ داریم مدیون شاگردی این شخصیت بزرگ است و نمی توان نام ایشان را از تاریخ تشیع حذف نمود.

وی اشاره کرد: در فرهنگ شیعی و اسلامی، موضوع فلسفه اجتماعی بسیار ضعیف است و هر چه در اخلاق و علم النفس و فلسفه اسلامی و فسلفه اخلاق و معرفت شناسی دست قوی داریم اما در فلسفه اجتماعی اینگونه نیست. تمام العله نداشتن نظام حکومتی است و اگر هر جامعه ای نظام حکومتی نداشته باشد با مشکلاتی دست و پنجه نرم می کند. دنیای غرب بر عکس ماست و متافیزیک در آنجا افول کرده و علت خیلی از این قضایا وجود دین است. دین همانطور که نعماتی به ما داده است ما را از خیلی چیزهای نامطلوب هم محدود کرده است.


منبع:

1401/09/01
22:16:39
5.0 / 5
596
مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۶ بعلاوه ۵
نور معرفت

nooremarefat.ir - مالکیت معنوی سایت نور معرفت متعلق به مالکین آن می باشد